پیشنهادهای هاجرشُکری (٥٧)
پلمپ کردن مغازه یا کارخانه
اَه! Ahgg, this hair اَه! از دست این موها
, soft power involves using political or cultural means, rather than military power, to get what you want
to make a bad situation better, even though this is impossible I can’t wave a magic wand and change what happened.
واژه ی اشرافی غیرانگلیسی، همسر کُنت کنت و کنتس دوک و دوشس پرنس و پرنسس پادشاه و ملکه
1. رسمی ۲. مقام رسمی
1:�having secondary rank or importance�:�MINOR, �SUBORDINATE 2:�having little or no importance or significance 3:�marked by or reflective of narrow ...
یکنواختی
تاییدیه
جنبش پیشاهنگی
1. جنبش پیشاهنگی ۲. دیدبان
The United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization ( UNESCO ) was born on 16 November 1945. UNESCO has 195 Members and 8 Associate ...
پلمپ کردن کارخانه یا مغازه
1. not loud, bright, noticeable, or obvious in any way 2. small but important 3. achieved in a quiet way that does not attract attention to itself a ...
*آسیاب کاری - مصالح ساختمانی آسیاب از لحاظ تاریخی هر نوع محصول آسیاب چوبی برای ساخت و ساز ساختمان است. *کسی که کارش در بخش های مربوط به صنایع چوب و ...
برگه کلاسوری
دانشنامه یا دائرةالمعارف، مجموعه یا گردایهٔ نوشتاریِ جامع و فشرده ای است که شامل اطلاعاتی دربارهٔ همهٔ شاخه های دانش یا شاخهٔ مشخصی از دانش است. واژه ...
دوقطبی پیش رونده
سرش را به این سو و آن سو تکان داد
منطقهٔ شیناگاوا ( به ژاپنی: 品川区 Shinagawa - ku ) یکی از ۲۳ منطقه ویژه توکیو پایتخت ژاپن است. این منطقه ۲۲٬۷۲ کیلومتر مربع مساحت دارد. دو رود مگورو و ...
رقص نگاری، طراحی رقص یا کُرِئوگرافی. به طراحی حرکات هماهنگ و موزون بازیگران در نمایش گویند. به شخصی که این کار را می کند رقص نگارگر، طراح رقص یا ک ...
دست به سینه گذاشتن
اثر خُفته پدیده ای روانی در رابطه با ترغیب کردن می باشد. این اثر منجر به افزایش تدریجی تأثیر یک پیام در طول زمان می گردد؛ در حالی که منبع آن پیام از ...
نامزدی ( در انتخابات و برای دریافت جایزه ) کاندیدا شدن ( در انتخابات ) . she had nine Oscar nominations او نه نامزدی ( جایزه ) اسکار دارد.
هشدار دهنده آماده باش دادن اعلام خطر نمودن
مرد مزخرف ( گاهی برای تمسخر کسی به کار می رود )
نزدیک شدن به پایان عمر You see the next generation, and you remember we’re on the way out. We got to leave them something to hold on to when we’re go ...
صندلی عقب They piled into the car, Noelle riding shotgun, Margarita in the backseat filming out the window
جست و خیز کردن while the mysterious other female was hopping around the enclosure as if taking her tail out on a test run
ناچوز یا ناچُس یکی از غذاهای مکزیکی موسوم به تکس مکس از شمال مکزیک است که از تراشه های تورتیلای گرم یا نان توتوپوس پوشیده از پنیر ذوب شده تشکیل شده ا ...
To pass physically by ( someone or something ) with great speed* Of time, to pass very easily or pleasantly, as if going fast* To visit someone or s ...
نوعی فرنی که از آرد ذرت پخته شده است
1. به موقع، سر وقت 2. با گذشت زمان
1. گرم و مرطوب It looked like it was going to be a steamy day 2. پر حلاوت ( مجاز ) He'd had a steamy affair with a colleague
1. حسود 2. هوشیار، مواقب مواظب کسی/چیزی بودن to be jealous of somebody/something They are very jealous of their good reputation
دستان شفابخش
موقعیت بدون برد که موقعیت باخت - باخت نیز نامیده می شود. موقعیتی است که در آن فرد انتخاب هایی دارد، اما هیچ انتخابی منجر به سود خالص نمی شود. به عن ...
وابستگی که در اثر آسیب در فرد ایجاد می گردد.
تناوب، سیکل rapid - cycling bipolar
تخلیه کردن، مرخص کردن، آزاد کردن، ترشح کردن، نشت کردن He tried to help himself by discharging the ugly feelings
سالم و شاداب I stood there a long while, staring at that tree It looked so strong So beautiful . Hurt right down the middle But alive and well دیرزم ...
از فرط هیجان به رقص در آمدن Wishful thinking, perhaps, but he could have sworn the sweet bay was pleased to agree. Its olive - green leaves went wil ...
آینده نگری، دوراندیشی to prepare for a future event or situation by thinking about what might happen We should have thought ahead and brought an um ...
تبادل ژنتیکی، کراسینگ اور، تبادل در ژنتیک: تبادل ماده ژنتیکی در طی تولید مثل جنسی بین کروماتیدهای غیر خواهر دو کروموزوم همولوگ است که منجر به کروموز ...
از ته گلو، با بلندترین صدای که امکان داشت I stood up and looked around. I called his name at the top of my lungs
مواجهه ی افراطی
عدم پذیرشی که ناگهانی و همراه با خشونت باشه
آغوشی اسلینگ ( یک طرفه ) این آغوشی ها یک نوار پهن پارچه ای هستند که از بالای یکی از شانه ها گذشته و از پایین شانه ی دیگر عبور می کند. Andrea had t ...
قوری هم معنی میده She would leave before dawn while Noelle was still asleep, a pot of coffee brewed for her, a plate of biscuits left steaming on the ...
منزجر کننده، شنیع، نفرت انگیز It was obnoxious, the product of her whiteness, her youth, her too - good fortune in life.