پیشنهادهای سیدحسین اخوان بهابادی (٣,٠٢٤)
در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه ی سَرسَری، از کلمات [سَرسَرَکی] یا [نِه بِه دِلونِه] استفاده می شود از قدیم گفتند کار نه به دلونه بدرد دل می مونه. ...
گِلات کردن ( Glut cup ) زمانی اتفاق می افتد که یک بازیکن در بازی بتواند پنج گل به ثمر برساند. همچنین زمانی که یک تیم بتواند ۵ بار پیاپی قهرمان جامی ش ...
راه و بیراه
راه و چاه
مس روی = برنج مس قلع= بُرنز نحوه ی یادسپاری : در قدیم، برنج یا پلو را روی سینی مسی می ریختند و سر سفره می اوردند. لذا آلیاژ مس و روی، برنج می شود و ...
مس روی = برنج مس قلع= بُرنز نحوه ی یادسپاری : در قدیم، برنج یا پلو را روی سینی مسی می ریختند و سر سفره می اوردند. لذا آلیاژ مس و روی، برنج می شود و ...
به گزارش خبرگزاری تاس یک دستگاه ون در حوالی مرز های کشور متوقّف شد که حاوی هزاران گنجشک بود و راننده آن قصد داشت این گنجشک ها را به خارج از کشور منتق ...
درختی که امروزه به آن معروف است درختی است که در هر شرایطی حتی مناطق معتدله سرد نیز تکثیر و انتشار مییابد. شاید علت نامگذاری آن این است که مانند الاغ ...
پایین:منسوب به پا، طرف پا. مانند؛ سَرین:منسوب به سر، طرف سر. بالین:منسوب به بال، طرف بازو.
بالین:منسوب به بال، طرف بازو. مانند؛ سَرین:منسوب به سر، طرف سر. پایین:منسوب به پا، طرف پا.
سَرین:منسوب به سر، طرف سر. مانند؛ بالین:منسوب به بال، طرف بازو. پایین:منسوب به پا، طرف پا.
زریر بروزن سریر به معنای گیاهی است که مشخصه ی اصلی ان زرد بودن است گویا اگر چیزی را به زریر تشبیه می کنند قصد دارند که زردی ان را بیان کنند. برای یا ...
زریر بروزن سریر به معنای گیاهی است که مشخصه ی اصلی ان زرد بودن است گویا اگر چیزی را به زریر تشبیه می کنند قصد دارند که زردی ان را بیان کنند. برای یا ...
شنگرف بر وزن سرگرم به معنای جیوه سرخ. برای یادسپاری اسانتر می توان از ارتباط بین کلمه ی نااشنای جدید با کلمه ی متناسب و البته اشنای قدیم بهره برد و ...
اَکبیر[گویش کرمانی] نوعی توهین است.
ویرگول، کاما، درنگ نما. ویرگول ( virgule ) از زبان فرانسه و کاما ( comma ) از زبان انگلیسی وارد زبان فارسی شده است. در زبان انگلیسی دُم این علامت به ...
ویرگول ( virgule ) از زبان فرانسه و کاما ( comma ) از زبان انگلیسی وارد زبان فارسی شده است. در زبان انگلیسی دُم این علامت به سمت پایین است؛ اما در زب ...
ویرگول ( virgule ) از زبان فرانسه و کاما ( comma ) از زبان انگلیسی وارد زبان فارسی شده است. در زبان انگلیسی دُم این علامت به سمت پایین است؛ اما در زب ...
ویرگول. برای یادسپاری بهتر ویرگول و کامافرض کنید، ویر مخفف ویراستار باشد اما ویرگول چیست؟ ویرگول یک واو وارونه است که ویراستار ها با آن نویسندگان ر ...
در استعمالات عرب و حتی در قرآن مجید می بینیم که در برخی موارد از واژه "اِنّا" و در موارد دیگر از واژه "اِنَّنا" ، همچنین گاه از واژه "اِنّی" و گاه از ...
در استعمالات عرب و حتی در قرآن مجید می بینیم که در برخی موارد از واژه "اِنّا" و در موارد دیگر از واژه "اِنَّنا" ، همچنین گاه از واژه "اِنّی" و گاه از ...
در استعمالات عرب و حتی در قرآن مجید می بینیم که در برخی موارد از واژه "اِنّا" و در موارد دیگر از واژه "اِنَّنا" ، همچنین گاه از واژه "اِنّی" و گاه از ...
در استعمالات عرب و حتی در قرآن مجید می بینیم که در برخی موارد از واژه "اِنّا" و در موارد دیگر از واژه "اِنَّنا" ، همچنین گاه از واژه "اِنّی" و گاه از ...
در فرهنگ لغت ( لغتنامه ) برای نشان دادن ضمیر خود کلمه" ضمیر " را می نویسند یااز علامت اختصاری "ضم" استفاده می کنند؛ مثال از فرهنگ دهخدا: انا انا. [ ا ...
در فرهنگ لغت ( لغتنامه ) برای نشان دادن ضمیر خود کلمه" ضمیر " را می نویسند یااز علامت اختصاری "ضم" استفاده می کنند؛ مثال از فرهنگ دهخدا: انا انا. [ ا ...
نشانه های اختصاری :علائم اختصاری، علامت های اختصاری. در ضمن، علائم جمع علامت است و علامت یعنی نشانه. علائم اختصاری یا نشانه های اختصاری در زمینه های ...
قیم. [ ق َی ْ ی ِ ]/qayyem/ به تکیه گاه نهال یا درخت برای راست ایستادن و محافظت از آن قیم می گویند.
تَنَکِ جُوراب[گویش شهرستان بهاباد ) ] شورت و جوراب، نوعی پوشش زنانه و دخترانه متشکل از دامن و جوراب.
تیر و کمان:تیر کمُون. در گویش شهرستان بهابادبه تیر وکمان ( یا تیر کمان ) ، تیر کمُون/tir kamoon/می گویند. در ضمن به رنگین کمان، تیرِکمُون /tirekamo ...
تیر کمان :تیر کمُون. در گویش شهرستان بهابادبه تیر کمان ( یا تیر و کمان ) ، تیر کمُون/tir kamoon/می گویند. در ضمن به رنگین کمان، تیرِکمُون /tirekamo ...
قوس و قزح:رنگین کمان، تیرِکمُون. در گویش شهرستان بهاباد قوس و قزح ( رنگین کمان ) را تیرِکمُون/tirekamoon/ می گویند. در ضمن به تیر کمان ( یا تیر و ک ...
رنگین کمان:تیرِکمُون. در گویش شهرستان بهاباد رنگین کمان ( قوس و قزح ) را تیرِکمُون/tirekamoon/ می گویند. در ضمن به تیر کمان ( یا تیر و کمان ) ، تیر ...
تیر کمُون/tir kamoon /[گویش شهرستان بهاباد] :تیر کمان، تیر و کمان. تیرِکمُون/tirekamoon/[گویش شهرستان بهاباد]:رنگین کمان، قوس و قزح.
صماخ بر وزن سماق. صماخ و سماخ هردو نوشتار وجود دارد و برای گوش است اما در فارسی نوشتار ان با صاد متداول است یادسپاری اسان تر با بازی ذهنی: چرا باید ...
برای یادسپاری اسانتر با خلاقیت می توان با کلمات بازی کرد داستان پردازی و خیال پردازی:مشروب یا زهرماری انقدر زشت است که بعضی از عربها گفتند ایرانی ها ...
مشارب هم معنی جای نوشیدن می دهد هم جمعِ مشرب است به معنای نوشیدنی ها، مشروب ها.
کلمه ی اشنای سراب هم خانواده ی کلمه ی مسارب است برای یادسپاری اسان تر کلمات نااشنا می توان از ارتباط برقرار کردن کلمه ی نا اشنا با اشنا بهره برد برای ...
از المعانی: مَسْرَب : ج مَسَارِب [سرب]: گذرگاه؛ مَسْرَبُ الْماءِ: مسیل آب. مَسْرَبَة : ج مَسَارِب [سرب]: مجراى اشک و مانند آن، چراگاه،
جمع مکسّر :جمع تکسیر.
جمع تکسیر:جمع مکسّر.
بازی با کلمات برای یادسپاری اسان تر به ذهن بسپارید:ذرا ذرت المخصوص بالواسطه تراریخته؛خلق کرد ذرت خاصی با شیوه ی تراریخته. سفارش کارشناسان یادگیری:خ ...
مرة[ م َرْ رَ ] یک بار، یک دفعه. جمع، مَرّات ( marrat ) به معنای دفعات، بارها. وقتی گفته می شود به کرات ( karrat ) و مرات یعنی به دفعات . شاید یکی از ...
مرة[ م َرْ رَ ] یک بار، یک دفعه. جمع آن مَرّات ( marrat ) است به معنای دفعات، بارها. وقتی گفته می شود به کرات ( karrat ) و مرات یعنی به دفعات . شاید ...
وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ، فَطَرَ "أَجْناسَ" الْبَدائِعِ، ( از دعای عرفه امام حسین علیه السلام ) و او سخاوتمند وسعت بخش است، "انواع" مخلوقات را پدی ...
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَیْسَ لِقَضائِهِ دافِعٌ، وَلَا لِعَطائِهِ "مانِعٌ"، وَلَا کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ، ( از دعای عرفه امام حسین علیه السلام ) ...
[ﻃﺎﺭﻕ] ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﻜﻮﺑﺪ. [ ﻃَﺮﻕ] ﻛﻮﺑﻴﺪﻥ ﻭ [ﻣِﻄﺮﻗﺔ] ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻛﻮﺑﻴﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ [ﻃﺮﻳﻖ] ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﺯﻳﺮ ﭘﺎ ﻛﻮﺑﻴﺪﻩ ﻣ ...
[ﻃﺎﺭﻕ] ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﻜﻮﺑﺪ. [ ﻃَﺮﻕ] ﻛﻮﺑﻴﺪﻥ ﻭ [ﻣِﻄﺮﻗﺔ] ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻛﻮﺑﻴﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ [ﻃﺮﻳﻖ] ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﺯﻳﺮ ﭘﺎ ﻛﻮﺑﻴﺪﻩ ﻣ ...
وَ حَفِظْتَنِی فِی الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِیّاً وَ رَزَقْتَنِی مِنَ الْغِذَاءِ لَبَناً مَرِیّاً ( از دعای عرفه امام حسین علیه السلام ) و در حال کودک ...
مسعودی گوید:طفل خردتر از صبی است.
وَ حَفِظْتَنِی فِی الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِیّاً وَ رَزَقْتَنِی مِنَ الْغِذَاءِ لَبَناً مَرِیّاً ( از دعای عرفه امام حسین علیه السلام ) و در حال کودکی ...