پیشنهاد‌های صمد توحیدی(شهرام) (١,٩٢٤)

بازدید
٢٣٦
پیشنهاد
٠

ورزندش ورزی. ورزورزند. ورزورزندش، ورزندشی:"آکروباتیک ژیمناستیک. " پُرورزندوپُرورزندش. پُرورزندگی. پرورزندشی.

پیشنهاد
٠

" ورزشِ ورزندش ":آکروباتیک ژیمناستیک. ( مشقِ ورزندش ) .

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" اقلیم ". اکلیم ، کلیم، گفته، نامیده، نام نهاده شده به نام خویشی، کسی و یا کسانی که در آن زندگی می دارند.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معطوف:بَست. بسته. وابسته. مشعوف:رَست. رسته. وارسته. رست:خوش. رسته خوشی. وارسته:سرخوش. رستی:خوشی.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشعوف:" رَست" . معطوف:" بَست ".

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هبوط:افت. افتادن. افتش. افتادگی. افتایند. افتایندی. افتمان. افتیدگی. افتایش. افتومندی. افتومان. افتمانی. افتی. افتید. افتاد. افتشی. افتک. افتکی. افتک ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گشنسب:گیسو ناز:گژ:مو. :نسب:ناز. به روند ساختار گشنسب و گیسوناز است.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باز یانی ( باز یانه ای ( باز یعنی ای ) ، مگر نه این است، این است وجز این نیست :تداعی معانی.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خرد؛ ۱ - فردی ۲ - خانوادگی ۳ - پیرامونی. ۴ - اجتماعی ۵ - تاریخی ۶ - جاودنی ۷ - دانشی ۸ - فرزانشی. ۹_آیینی. ۱۰_رازوری. . . . . . که در هر گزاره ای ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خویش. خویشان آریایی :قوم آریا. اقوام آریایی. خویش لر : قوم لر. خویشان لر:اقوام لر. خویشاوندان لر:قومیهای لر. خویشم:قومم. خویشاوند:قوماوند. خویش ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اقتراح ؛قرح وزخم زدن و ناخنک به مانند ناخنک زدن متکلمین.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امید و امیدواری :دادوستدِ میان ۱_خود۲_خلق و۳_خدا در آرمانها و کار بردها در زندگی است. آن هم هر کسی به سبک خود وبه روند روای خود در گزاره های زندگی د ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" نُ " به لری و لکی:نو . تازه . پدیده ای نو:نان.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رویا رو:متعاکس. رویارویی:تعاکس. رویارویی پذیرفتنی است. رویارویی ناپذیرفتنی است. تعاکس قابل قبول است. تعاکس غیر قابل قبول است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرسشان و پاسخان؛ پرسشانی و پاسخانی: دربارهء آرمان و آماج ودریافت وپنداشت هر نوشته و پنداشته و گفته و درونه و برونهء هر پدیداری از پدیدارها را پرسشان ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درگِرد نمی هَلند:در جمع نمی هلند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناگِرا:لااُبال لانبالُ= لاابالی، لانبالی. نا گِرایی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لااُبالی:نمی گرایم. لا نُبالی:نمی گراییم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگاهبانی پُویِ زیست:حفاظت محیط زیست.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگاهبانی:حفاظت. نگاهبان:حافظ . حافظان. نگاهبانان:حافظان. محافظان. نگاه:حفاظ.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" ار بُ هِری جُ نِمی رَ جا گُ پی نُ ":اگر بخوری جان نمی گیرد جای گُپی ( لقمه ای ) نان. گُ تَ لری.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرابه ای:فحشاء. خرابه گری:از یک درصد مکروه تا صد درصد حرام را می رساند. و نیز روسپی که با روسپیگری ۱ ت ۱۰۰ گناهان را می رساند. و افراط وتفریط هرگز. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" خرابه ای ":فحشا.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" نُمای شخصی ":قرینه شخصی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" با این نُماها ":به این قرائن. " با این نما": با این قرینه. " نزدیک ":قرین. " نما ": قرینه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" نُما ":قرینه:می نماید. نمایان است.

پیشنهاد
٠

گواه و نما؛ گواهی می دهد و می نماید:شواهد و قرائن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" گواهه های آزمونی ":شواهد تجربی. گواهش های آزمایشی. گواهه ها و گواهش های آزمایشی و آزمونی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شخص. کس. شاخص. شناس است. مشخص است: آشکار است. تشخیص:شناختن. تشخّص:هم شناس، هم شناسی، هم شناخت. متشاخص:برای هم شناخت. شخصیّت:سر شناس. کسی. کاره ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شخص : فارسی است . ( شاخِصت، اصفهانیها می گویند . ) شاخه ای است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آز و گاس:تخمین و حدس. آزش و گاسش. آزیدن و گاسیدن. آزا وگاسا.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" گاس و چینش ":حدس و قیاس. " گاسی و چینشی ":حدسی و قیاسی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حدس: " گمان . دریافت. شتافت. زود. گاس. گاسی، گاس و گاسی در لری و لکی کاربرد بسیار دارند، گاس یا گاسی آمد، نشست ، رفت، مُرد، ماند، افتاد، در هر نمود ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آرام. آسوده. خوش. خرسند. استوار. برجا. برپا. پایا. باآرامش و آسوده ام و خوشم و سرخوشم. و خرسندم و استوارنه می گویم. پا برجا می افزایم. و برپایی و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

" تکیه. گُوِه. پشت. پشتیبان. پشتوانه ": اعتماد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرسش بیشنگی و کمینگی. پسینگی و پیشینی. افزونگی و کاهینگی. افزایشی و کاهندگی. اندکی و اندکینگی. اندینگی. کاهشی. کاهشندگی. فراوانی و نا فراوانی. زیا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم دارم:امید دارم. چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی. چشم دارد:به ناموس مردم چشم دارد. چشم داری: بنگر. ببین. این ها ؛ چند وجهی بودن زبان فارس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" بد منش و پلشت ":بد ذات و خبیث. بدکنش.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" نِیکُو و بَدُو . نیک سرشت و بد گُهر" :نجیب و بد جنس. نیک سرشت وبد سرشت. نیک گهر وبدگهر.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" بَد گُهر ": بد جنس.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" بدگمان ": سوء ظن.

پیشنهاد
٠

ورزندش مشق. مشق ورزندش . ورزندشی مشق. مشقی ورزندش :ژیمناستیک آکروباتیک.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" مَشق. مشقی. مشق باز. مشق بازی. مشق ورز. مشق ورزی. مشقنده. مشقا " :آکروباتیک.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" مشق باز " :آکروبات.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" مَشق ":آکروباتیک.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طاغوت:به زبانش لری به دریافت و پنداشت سرکشی و کَلِّه کش بودن است و کسی یا چیزی را نشمردن وسرتافتن به مانند آب که سد را می شکند که می گویند "سَد تُوقِ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بشریت دین را از روی خرد وخردمندی خود به کار می گیرد، واگر خردِ خود را به کار اندازد دین را و دستورات دین را شناسه می نماید ، پس اگر کسی دین را کنار ا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوپا: پای آب. آب پا آنچه آبها را ساختار می دهد تا به درستی پخش گردند به مانند کوه که میخ های زمین به شمار می روند تا زمین استوار گردد. اوپا جزیره.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فیلم هوایی:drama movie. dramatic:هوایشی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گفتم من گفت تو گفتم تو گفت من، گفتم آری. . . . . . . ، گفت چه، گفتم . . . . . . ، گفت کدام. ، گفتم، من تو او _ما شما ایشان، گفت چام بخوان، گفت ...