پیشنهاد‌های صمد توحیدی(شهرام) (٢,٢٠٣)

بازدید
١,٤٧٢
پیشنهاد
٠

" برش نهادی راهی ": قطع موضوعی.

پیشنهاد
٠

برش نهادی از نهاد:قطع موضوعی جزء موضوع.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازیهای برش:مباحث قطع.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" تُومَرز ":بحث قطعی. ( مرز وپایان سخن شمایید. )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برش. برشی:قطعی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نابازماند:بحث نشده.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" بازش پذیر ":قابل بحث.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازانه:بحثانه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سمت بازش. سوی گفتگو. لاین سخن: طرف بحث.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازا:البحث.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گفتگو در فرزانش:بحث فلسفه. بازفرزانش.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درسش و بازش:درس و بحث.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بازنهاد. . . . . . .

پیشنهاد
٠

نمونهء بازگفت و بررسی گذاشت . . . . . . .

پیشنهاد
٠

" بازش و نگرنمایی. نگرش آوری. نگرشمندانه . رویا رو . رویارویی. پیکار. نبرد. بازگفت. ":بحث و تبادل نظر.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[باز. دوباره از. همواره از. همان از . همانا از. همین از. درست از . چسان از:بحث عن. سخن از. گفته از. گفته ای از. ]

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جای بازش. جای گفت. جای گفتن. جای گفتگو. جای گفتار. جای شنیدار. جای سخن. کرّ وفّر. جای جولان. جایگاهش. جایگاه. جایگاه گفتمان. گفتمان. گفتگو. گفتینه. گ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گفتنهاد. نهادگفت. نهادش. نهادین. نهادا. نهادورانه. نهادورزانه. نهادورزی. نهادورز. نهاددینه. نهادین. نهادینگی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازگفت نهاد. بازگفت نهادی. بازگو. بازگویی. بازگویش. بازگفتش. ازنو. دوباره. دوبار. دوبارگی. دوبارش. چندبار . چندباره. چندبارگی. چندبارش. چندی. چندین.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرزانش گیتی بی گمان می باشد . وز بهرهء مردمان نشان می باشد. بنگر که تلاش و زندگی در کار است. وین راه و روند جاودان می باشد. شهرام. ص

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سابژکتیو:"ساختیتگرایی. ذهنیتگرایی". آبجکتیو:" آختیتگرایی. عینیتگرایی ".

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" آبژکتیویتیسم":آختگرایانگی. " سابژکتیویتیسم":ساختگرایانگی.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مردم بنگر پیروز جاویدانند. چون آینه داران ره یزدانند. پیروز به جاوید مردمان می باشند. این است روندی که روا می دانند. شهرام ص

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گمان نا امیدی خود امید است امیدت زندگانی را کلید است بیا امید ها را رو نماییم امید است و امیداست و امید است شهرام ص.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنگر به کسی کو لبش آویخته است* بنگر به هوا به مشک آمیخته است* براسب سپید آرمان می بینش* بنگر که چه سان تیغ آهیخته است* تادر سر کاروبار به سامان گردد* ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رساننامه:کتاب.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" دفتر. دفترنامه:کتاب. پوششنامه. پوش نامه. گِردنامه. گِردنوشته. گردنوشت. نامهء پوشش. نامهء پوششی. نوشتگرد. نوشته گرد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیک نامه=book نامه=بوک نامه=پیکنامه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانشنامه. دانستنامه. دان نامه. آموخت نامه. آموزنامه. آموزش نامه. دانانامه. داناکنامه. بینشنامه. اندیشنامه. نامه. نامک. نوشتک. نوشتچه . نوشت. نوشتار. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

کتاب سخت. کتاب سفت. کتاب گران. کتاب گران سنگ. چه کتاب. چه کتابی و . . . . . . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوساختش. نوساختاره. بازساختاره. بازنو. باز پردازش. نوپردازش. هَمپردازش. اَوِلساز ( ازاوّل ساز ) . دستزنساز. دستزده . دستزده ساخت. وام ساز. وام ساخت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بودمان. بودماند. بودش. هستش. هستمان. :survivalpower.

پیشنهاد
٠

برخی هم از نژاد و نسل ونیا شناختهء به واژگان خود می باشند مانند؛ پدر پدر بزرگ و مادر مادر بزرگ و مانند آن.

پیشنهاد
٠

پدر ومادر. پسر و دختر. بادر وخواهر. کچی و تاته. عمه و عمو. حاله و حالو. دایی و خاله. برادر زاده و خواهر زاده. پسر تاته ( عمو ) و پسر کچی ( عمه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پَرما: به جای پرنسهاکه به دریافت وپنداشت پر ومار به زبان فرس کهن که" پدر مادر " هستند. " پرما=پرماها. ". زودتر هم آورده بوده ام .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" پاپابزرگ =نه نه بزرگ":پدر مادر بزرگ و مادرپدر بزرگ. با شمارهء تاریخی نیاکان هم درست است برای نمونه مسگوییم؛نیای یکم نیای دوم نیای سوم چه پدری وچه م ...

پیشنهاد
٠

باباکلان:پدر بزرگ. مامان کلان:مادر بزرگ.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان دو دسته اند؛ ۱_واژگان آرمانی. ۲_واژگان کاربردی. و دانستنیهای چهارگونه اند، دانشها. فرزانشها. آیینها. رازوریها. و هرکدام واژگان خود را م ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"نانمودن. ناپذیرفتن. ناپسند. ناپسندیدن. وانمود. ناباور ":انکار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بُنامدها:حقایق. حقیقتها.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مال دنیا:گوسفندها. گله. مال و منال:دارایی های زندگی و خانه و خانواده. خانه و زندگی را هم می گویند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" گاو و گوسفند ":غنم و حشم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تُرچیدن. تُرچِس به لری. زوربرچیزی آمدن. برماهیچه. یا بر اندامهای دیگر:stretch.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" زبانِش ":استریو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انسان بر پایهء دانستهای چهارگانهء خود به جهان می نگرد؛ ۱_دانستمند، برپایهء دانش و ویژان وتخصص خود. ۲_رازور وعارف بر پایهء رازوری وعرفان خود. ۳_فرزا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تایید:همدست. دست. دستی. دستانه. دستینه.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرقه فارسی است و پایهء آن را به زبانش لری پَرک می گویند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاعران مهجر :" سرایندگان کوچ. پنداشت گرایان. هنگ سوار. هنگ پیاده:سواره نظام:"هنگ سوار.

پیشنهاد
٠

نویسنده. سراینده. نویسندگان. سرایندگان. چام. چامه. چامک، شاعران. رام. رامه. رامک، نویسندگان.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سراینده. سرایندگان. بیتگوی. بیتگویان. چامه گویان. چامه گوی. چام گوی. چام گویان. چامک سرا. چامک سرایندگان. چامک سرایان. بیتبندان:شاعران.