پیشنهادهای صمد توحیدی(شهرام) (١,٩٣٤)
برق ماند:statelight برق راند:maintain light.
برق یکجا و برق چندجا:الکتریک استاتیک والکتریک دینامیک. برق یکجا:الکتریک استاتیک. برق چند جا: الکتریک دینامیک. .
" دوبرق ":dielectric.
" سیمک کیهانپردازی ". آنتن تلسکوپی. سیمک صدا. سیمک سیما. سیمک بی سیم. سیمک ماهواره. . . . . . . . .
" ولتار ( ولت آر ) ":ولتاژ.
" نمادهای برقی به موجهای برقامکی" :سیگنالهای الکتریکی به امواج الکترو مغناطیسی.
سنجش:بازشناسی. نوشناسی. درست شناسی. راست شناسی. هر سنجشگر باید سنجش پذیر هم باشد.
" تَک نُمُودِی " : تک ساحتی.
" تلفن خانگی ":باسیم . باسیمِ خانگی. تلفن باسیم ثابت ( خانگی ) .
" سِیمَک " :آنتن.
دوره ها؛ پیشین. میانین. پسین.
" باز زیست جانور ان ". " باز زیست گیاهان ":تجدید حیات حیوانات. تجدید حیات نباتات.
غارچ:لری. گِلی و چتری. گلی زیر زمین می روید. چتری در روی زمین می روید :قارچ.
" یافتش مینوی ":کشف معنوی.
یافتم.
" یافتش و گواهش " :کشف و شهود .
کاری نداشته باش که ویا چه کسانی فیلم را کارگردانی وبازی و . . . . کرده اند بلکه کار داشته باش با پردازش فیلم ، فیلم هرچه باشد ؛ رازمانی. ستیزمانی. ...
زبانها و لهجه ها در کابرد بسیار یابشی به شمار می روند ، تا آنجا که یک جنبش زیر زبر و سکون و مانند آن دریافت و پنداشت واژه را در زبان دگرش می دهد ، در ...
" زادروز ( روز زاد ) ":برای پیدایش و تاریخ آن. " مُرد روز ( روزمُرد ) ":برای در گذشت و تاریخ آن.
سفیده#سیاهه. بی بار وبُنه. سفیده:بی همراه. بی بار بی بنه. سیاهه:باهمراه. بابار وبنه.
روش پژوهش؛ ۱ - همین جوری؛برای خودش گفت ( بر پایهء پنداره ها و پنداشته ها ) . ۲ - یک جوری؛ یک جوری رساند ( بر پایهء دانستها ) .
جدول تاریخی. جدول جغرافیایی. جدول مکانی . جدول زمانی. جدول جایگاهی ( تاریخی جغرافیایی ) . جدول پخش. جدول نمایش. جدول گزارش. جدول کیهانی. جدو ...
سخت. سخت کَمان. سخت قلم. سَخت زبان.
" پیش از این. پیشترها. زودتر. از گذشته ":" سابق بر این ".
" دَر دَم" :فِی البِداهه و در دم سرودن
" بند گردان :ترکیب بند. " بند پویان ":ترجیع بند.
" بَرخُوردِه ":تَصوِیب.
" گواه چشمی ":شاهد عینی.
" دَستوار ":مدیریت.
" فارسیده ":واژه هایی که از هر زبانی به زبان فارسی آورده شوند. ماننده تازیده که واژگانی از هر زبانی به زبان عربی ( تازی ) برده شوند. که بهتر از براب ...
" بَرقامَک ":الکترومغناطیسی.
جهاندار. پروردگار. کردگار. پزشک بیمار. روزی دهندهء روزه خواری. دانای نهان وآشکار. جهان آفرین. خداوندگار. دانا. توانا. زنده. آفریننده. دهنده. ستاننده. ...
سِنخ همان سنه ( سالیان ) است که مانند" سه راه" که به "سرخس "گراییده است به روندِ" پرگویی" به " سنخ " گراییده است.
با دیدن" عروس وداماد " ، نگاه کن. نیت کن. نیایش کن.
" نا نما نام، نام نا نما. نا نام، نام نا. " " نام چیز با نام ضدش. " " تَسمیهُ الشیءِ بِه اسمِ ضِدِه. "
آسیب زدایی ؛ زبان را باید آسیب زدایی نمود از آنچه ؛ من تو او ما شما ایشان، در روند تاریخ زبان وزبان شناسی زده باشیم چه نادیده گرفته باشیم و چه دیدگا ...
بازبان وزبانشناسی و واژه پردازی بایسته وشایسته است دلسوزانه تلاش نمود ونه خودسرانه. زبان خودم. نه پردازش خودم، وآنچه برای زبان راست ودرست است ونه آ ...
*اگر که یادگاری بایدت بود. بنای ماندگاری بایدت بود. ویا نسلی که برجایت بماند. ویا از نسخه کاری بایدت بود. شهرام. *
نسخه ها رودهایی امیدی برای نویسندگان آنها به شمار می روند؛ " هیچ از این باغ نه بشکن نه بر کن".
نسخه های نوشتهء کهن و کنونی باید " واژه یابی " شوند زیرا خزانهء واژگان فارسی همین نسخه هایند.
" ریزپز # روپز ".
" ریز پز#روپز ".
" دریا دانست " اگر سراینده باشد دانستهایش در چامه اش نمودار می یابند و خاورش و رسش وراز نیز بر آنها جای می گذارد. خاورش: اشراق. رَسِش: الهام. راز: ...
شُمِی شِطُ:شامی شیطان به لری. هندوانهء ابوجهل.
موبد:ما بُد . بُد ما. بزرگ ما. . استاد ما. استاد مُو. بزرگ مُو.
چیستان :جامه ء دوخته خیاط ندوخته. آرد ارده آسیا ناءرده. چوب تراشیده نجار نتراشیده، چیست آن.
" بازنگرندگی ":reviewsinism
" زشت ":مکروه.
روستا شهر . شهرک. شهر.
جهان شهر. ایران شهر. دولت شهر. کلان شهر شهر. ابرشهر شهر کوچک. کشور شهر. شهر بزرگ میان شهر. شهرک؛ می رساند که شهراورد بسیار گسترده است .