تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

عدد گویا - مجموعه اعداد گویا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زیر لایه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضد مشتق - پاد مشتق - انتگرال

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقب افتاده - معلول

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

A judge or arbitrator especially in a dispute or competition

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

boldfaced words کلمات ( با فونتِ ) درشت

پیشنهاد
٦

آرایش الکترونی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

آرایش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

آفبا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

واکنش دهنده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

فر آورده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

1 - استراحت کردن - استراحت دادن به 2 - استراحت - فراغت 3 - بقیه - باقی rest on /upon: 1 - بستگی داشتن به - وابسته بودن به - متکی بودن به 2 - ناشی بود ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

1 - متمرکز کردن 2 - متمرکز شدن 3 - دقت کردن 4 - توجه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

To throw something is to use your hand to make it go through the air

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ناگهانی all of a sudden: ناگهان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

as follows:به شرح زیر following: 1 - زیر - ذیل 2 - آینده - بعد 3 - آنچه که در زیر می آید - موارد زیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

The community is a group of people who live together

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

as a result: بنابراین - پس - از این رو - در نتیجه as a result of: در نتیجه ی - به علتِ - به دلیلِ result from: ناشی بودن از - سرچشمه گرفتن از result ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

1 - آموزش 2 - ( در جمع ) دستور العمل 3 - ( در جمع ) دستور - دستورات 4 - ( در جمع ) توصیه - توصیه ها منظور از در جمع instructions است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

درباره ی - راجع به - در خصوصِ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠٨

1 - نگران 2 - علاقه مند - مشتاق as far as something is concerned: تا آنجا که به چیزی مربوط می شود - در مورد be concerned about/ for sth: 1 - نگران چی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥٤

( جنگ، دعوا، آتش و. . . ) در گرفتن - شروع شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

1 - ( ماشین، دستگاه ) خراب شدن - از کار افتادن 2 - بی نتیجه ماندن - با شکست مواجه شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( سرزمین، ایالت ) تجزیه شدن - جدا شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦٥

فرض کردن - تصور کردن - گمان کردن - حدس زدن - فکر کردن be supposed to do something: قرار بودن که - بنا بودن که - موظف بودن که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

1 - لحظه - آن - دقیقه 2 - وقت - موقع - زمان at the moment: درحال حاضر - الان Of the moment: فعلی - کنونی - روز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شکار کردن - به شکارِ. . . . . . رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

١ - روگردان شدن 2 - جداشدن - راهِ خود را جدا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دشمن شدن با - مخالف. . . . . شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩١

1 - ( تلویزیون وغیره ) صدای. . . . . راکم کردن 2 - ( پیشنهاد، شخص وغیره ) رد کردن - نپذیرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٥

چه می شد اگر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

1 - نقاشی - ترسیم 2 - طرح 3 - تابلو نقاشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دو تا دو تا - جفت جفت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

ناحیه مردابی - زمین باتلاقی - باتلاق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Super means really good

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

علی رغمِ - باوجودِ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٦

1 - ( شخص ) سختگیر 2 - ( قانون، تربیت ) سخت - خشک - خشن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

لامپ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

موجود زنده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( عمل ) روشن کردن - نورپردازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

( موشک و غیره ) بلند شدن - پرتاب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

To interfere is to cause problems and keep something from happening

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Someone who is gentle is kind and calm

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

A genius is a very smart person

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

1 - نبوغ - خلاقیت 2 - نابغه - با استعداد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

1 - اسارت - گرفتاری 2 - ( جانوران ) قفس - باغ وحش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٥

1 - اسیر کردن - دستگیر کردن - گرفتن 2 - تصرف کردن - تسخیر کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خلاص شدن از دستِ/شرِ کسی یا چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

If someone ought to do something then it is the right thing to do

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

An impression is the way of thinking about someone or something