تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

با همدیگر ، با یک دیگر بدون پیشوند میاید و هم معنی each other است اما each other کمی رایج تر است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

حس شادی از اینکه اتفاق ناگواری تمام شده یا رخ نداده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به طور چشمگیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

طولانی و متمادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در متن ها برای نشان دادن سرعت بالای موتور ماشین به مار میره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

ناگهان کسی یا جایی را ترک کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

برای: سازه ها - - > یکباره فروریختن شخص - - > یهو افتادن از ضعف یا بیماری سازمانها - - > شکست خوردن قیمت - - > سقوط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

غیر قابل بخشش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

to receive news or information from someone

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مخففgeneral practitioner به معنی پزشک عمومی که در یک محدوده ی جغرافیایی خاص طبابت میکند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اشتباه احمقانه ناشی از عدم تفکر یا بی دقتی که پیامدجدی دارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

stressful

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

عدم آگاهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زل زدن و خیره نگاه کردن به چیزی یا کسی از روی تعجب، ترس، عصبانیت و. . . با حرف اضافه at می آید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیشگو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مدتی ( کوتاه ) ، چند صباحی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

فکر کردن به. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

crush sb: خرد کردن باور، اعتماد بنفس، شور و شوق و امید شخص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

دستپاچه ( adj )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

کسی که کارش پیدا کردن افرادی با مهارت های لازم برای کار در یک شرکت و متقاعدکردن اونها برای ملحق شدن به شرکته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

شخص یا وسیله ی نقلیه ای که از جایی که هست توانایی حرکت نداشته باشه. ( adj )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

اگر برای موسیقی، کتاب، فیلم، اطلاعات ( مثل نتیجه ی امتحانات ) به کار بره به معنی ارائه شدن به مردمه اگر برای ماه و خورشید و ابر و. . . به کار بره به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

تست بازیگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

( Take ( X ) off ( Y کسر کردن و حذف کردن X از Y بجای X میشه اسم شخص ، لغت ی از یه کتاب و. . . بیاد و بعد از off و پیش از Y نیازی به حرف اضافه نیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اثبات اینکه. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

One story house= خانه یک طبقه اینجا به عنوان صفت به کار رفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

embarrassing: خجالت آور embarrassed: خجالت زده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پیام متنی فرستادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

درک احساسات / شرایط خوب / جدی بودن یک موقعیت قدردانی کردن زمانی که به عنوان دو حالت بالا استفاده بشه مثل فعل agree نیازی به افعال to be نداره و به ت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

آینه ی تاشو