پیشنهاد‌های سعید پارساپور (٤٦)

فوران ( آب ) ، پاچیدن ( پاشیدن )

ignorable

مجرا،

باز شده، از بسته بندی خارج شده ، از تحت کلید در آمده، باز ،

پیشینیان

مغرضانه ، جهت دار، متمایل، سودار ، غیر منصفانه،

مقرر، الزامی ، واجب

برای واژه ترکیبی " Gross examination " معادل" آزمایش کلی" پیشنهاد مینمایم . برای واژه " Gross" علاوه بر مطالب اعلام شده معانی سخیف، درشت، زشت، رکیک ...

ایجاد رابطه دوستانه ، برقراری رابطه نزدیک

رهنوردی ، مسافت پیمائی، رهسپاری، پیمایش، طی سفر، پیمودن راه ، گذران،

همسان، معادل ، برابر

ور رفتن، پیله کردن، دستکاری کردن ، بند کردن به چیزی

غذای آماده ، شبه غذا ، غذای ناسالم

سنگین، تحمل ناپذیر ، توان فرسا

شامی

چسبندگی ، کشش پذیری ، مالش،

تا ته سرکشیدن، برو بالا ( در نوشیدن مشروب یا آشامیدنیها ) ، ته بطری ( ظرف ) را در آوردن ،

تکیه دادن

عدم تعادل ، حالت نا آرامی ، ریپ زدن موتور ماشین.

همکاری ، ارتباط دوجانبه، بده بستان ، آمیزشی ،

، سطحی ، عامیانه

مهمیز، سیخونک، محرک ، انگیزنده ، عامل حرکت ، امید

بواسطه اینکه ، به علت اینکه ، در نتیجه اینکه ، در اثر اینکه .

قابل تجزیه بطور طبیعی ، تجزیه پذیر بصورت طبیعی

نام نوعی جت جنگنده در اختیار نیروی دریائی ، با قابلیت نشستن و برخاستن عمودی بر روی باند های کوتاه و ناو های هواپیما بر و دارای امکانات قابل بهره گیری ...

سلولیت نوعی ابتلای پوست به عفونت والتهاب ناشی از باکتری از نوع استافیلوکوک یا استرپتوکوک است که عموماٌ با ورم ، التهاب و حساسیت و درد در ناحیه ای از ...

زبر ، نا صاف، خشن ، ساینده ، سمباده

حادثه غیر قابل جبران، واقعه ناجور

زدودن ، برداشتن ، رفع کردن

موجود زنده ، حیوان

در حال غرق شدن ، غریق

Transmission ، سیستم انتقال نیرو در ماشین ، مبدل انتقالی

بدون پوشیدگی ، تغییر نیافته ، دستکاری نشده ، تغییر ظاهر نیافته، بدون استتار ، بدون تقلب ، وانمود نشده ، در پرده قرار داده نشده ، بدون پیرایه ، بی پرد ...

در پرده ، پوشیده شده ، در لفافه ، وانمود شده ، ملبس شده ، پنهان شده ، تغییر ظاهر یافته ، منقلب شده ، غیر واقعی

ابراز شده ، واقعی ، بدون پیرایه ، اصلی

با تمام توان برای انجام کاری مهیا شدن.

Stock counting, Stock Audit, stock survey. Warehouse count, warehouse audit, warehouse survey

بازار محلی ، بازارچه ملی ، تفرجگاه مردمی ، محل نمایش و ارائه کالا و نشانه های بومی ، محوطه ای که به یادبودهای تاریخی اختصاص یافته مانند ناشنال مال ام ...

بازار ، محل تجمع عرضه کنندگان کالا ، محل بساطی ها و فروشندگان. بازار روز ، محل فروش اجناس .

بازنمائی، تغییر وضعیت ، تغییر جهت ، تعیین موقعیت

نهنگ دریائی

طبقه اغنیا ، از ما بهتران ، آقا زادگان، سلطه اشراف ،

فرد منزوی و تکرو ، نجوش، انزوا طلب

انزوا طلب ، گریزان از جمع ، گوشه گیر ، نجوش ، غیر اجتماعی ، تکرو

بی اطلاع، بدون آگاهی ، عامی ، کم تجربه ، ناشی، فارغ از موضوع ، بی خبر ، صرافت نداشتن در مورد موضوع و یا بی خبر بودن از مطلبی یا چیزی

حالا متوجه شدم، تازه ملتفت شدم ، الان یادم افتاد.