پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٩٠٩)

بازدید
١٤,٣١٩
پیشنهاد
١

برکشیدن دندان :کندن آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۲ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برکشیدن جامه: کندن لباس. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۷۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از بیخ کشیدن: ریشه کن کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۰۴ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کشیدن بیخ: ریشه کن کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۰۴ ) .

پیشنهاد
١

بر کسی افتادن:حمله کردن به وی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۷۳ ) .

پیشنهاد
١

بر کاروان زدن: غارت بردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۴ ) . زدن بر کاروان: تاراج کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بر کار گرفتن: معمول داشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۲۶ ) . - بکار گرفتن. بکار بستن. مشغول ساختن. گرفتار کردن : آن رفت که ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بر کار رفتن: موثر بودن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۱۰ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برکات انفاس: برکت های نفس ها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۳۲ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بر قرار اصل : برطبق معمول. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۲۶ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

برف دی مهی: برف ماه دی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۵۷ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برعادت: حسب المعمول. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۰۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برطاق نهادن: فراموش کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۰۴ ) .

پیشنهاد
١

برشدن اندیشه: اوج گرفتن آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۸۰ ) .

پیشنهاد
١

بر سر سنگ نشستن: کوه نشین شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۴۹ ) .

پیشنهاد
١

بر سر طعام نشستن: خوردن گرفتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۵ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

برزمین زدن: افکندن ، انداختن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۸۷ ) .

پیشنهاد
١

بر زبان گذشتن: نقل کردن ، بازگفتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۱۳ ) .

پیشنهاد
٢

بر زبان راندن نام کسی: یاد کردن اسم او. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص 100 ) .

پیشنهاد
١

بر دل نهادن رنج: غصه دارشدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۸۹ ) .

پیشنهاد
١

رنج بر دل نهادن: غصه دارشدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۸۹ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بر دل گذشتن: خطورکردن بر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۸۲ ) .

پیشنهاد
١

سنگ بر دل بستن: کنایه از تحمل سختی کردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۹۱ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بر در کسی زدن: جویا شدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۷۳ ) .

پیشنهاد
١

برداشتن دست دعا: دعا کردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۲۷ ) .

پیشنهاد
١

برداشتن به کفر: تلقی کردن به کافری . ( ( … و اگر خود کلمه ایمان گویی، به کفر بردارند . ) ) ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۱۴ ) ...

پیشنهاد
١

بر دادن به باد: از بین بردن . ( ( … اندوخته و فراهم آورده ی پدر جمله به باد هوا و هوس بر داد . ) ) ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ...

پیشنهاد

بر خاک غلتیدن :تمرغ کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۷۰ ) .

پیشنهاد
١

بر خاطر داشتن: حفظ بودن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۶۰ ) .

پیشنهاد
٠

برخاستن موانع: برطرف شدن آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۳۴ ) .

پیشنهاد
٠

برخاستن دوستی: از بین رفتن آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۸۸ ) .

پیشنهاد
٠

برخاستن حکم از کسی: ساقط شدن آن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۹۳ ) .

پیشنهاد
٠

برخاستن از پیش خاطر: زایل شدن از چشم . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۹۱ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

برحذر بودن: دوری گزیدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۶۰ ) .

پیشنهاد
٠

بر چیزی قرار دادن: تصمیم گرفتن برآن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۱۳ ) .

پیشنهاد
٠

بر چیزی باعث آمدن: تحریک کردن بر آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۷۰ ) .

پیشنهاد
٠

در چشم نهادن انگشت: پذیرفتن، اطاعت کردن ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۱۸ ) .

پیشنهاد
٠

بر جای سرد گردانیدن: برفور کشتن ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص 70 ) .

پیشنهاد
٠

بر جای سرد شدن: برفور مردن ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۵ ) .

پیشنهاد
٠

بر جای ایستادن: توقف کردن ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۵۲ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

برجای: بر فور ، درجا ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۷۰ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

برتری جستن: رجحان طلبیدن ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۶۰ ) .

پیشنهاد
١

بر تافتن عنان: برگرداندن دهنه ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۸۶ ) .

پیشنهاد
٠

بر تافتن توانی:تاب آوردن سستی ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۴۹ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بر پشت نهادن : بارکردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۸۱ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بر پشت گرفتن : حمل کردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۸ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

براهین حکمت: دلیل های حکمت. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۰۴ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

برآن داشتن :وادار کردن به. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص 134 ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

برادر صلبی :برادر هم پشت. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۴۲ ) .

پیشنهاد
٠

برادر خواندگان :مردمی که با وی پیمان برادری ببندند. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۱۸ ) .