پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٨٨٣)
نرم گشتن : ملایم شدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 56 ) .
نرم داشتن رقبه : گردن خم کردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص339 ) .
ندامت خوردن : پشیمان شدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص265 ) .
ندمای حضرت : همنشینان پیشگاه . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 89 ) .
نذالت اصل : فرومایگی نپاد . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 205 ) .
ندا در دادن : آواز کردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 333 ) .
ندا شنیدن : بانگ شنیدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص95 ) .
ندا دادن : آواز کردن . ( رزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 333 ) .
نخله ی مریم : تک نخل مریم . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 285 ) .
نخوت شباب : غرور جوانی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 341 ) .
نحر نهمت : سینه ی نیاز , تشبیهی ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص255 ) .
نحوس کوالب : شومی ستارگان . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص225 ) .
نخچیر گیر : شکارگر ، صیاد . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 376 ) .
نجاست عرض : آلایش آبرو . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص264 ) .
نجیح السعی : آنکه کوشش وی به نتیجه رسد . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص534 ) .
نجات یافتن : خلاص شدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 248 ) .
نجات دارین : رستگاری دو جهان . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص24 ) .
نثر کردن : پراکندن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 132 ) .
نتایج طبع : نتیجه های طبع . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 14 ) .
نتیجه آمدن : حاصل شدن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 490 ) .
نباهت قدر : جلالت قدر . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 65 ) .
نبهره گرداندن : ناسره ساختن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 272 ) .
نا محرمان : بیگانگان . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 340 ) .
نا متوقع : بدون توقع . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص84 ) .
نا متحرک : ساکن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص180 ) .
ناله ی عشاق : آهنگی در موسیقی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص487 ) .
نا گفته داشتن : محتوم ساختن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص284 ) .
نا مهنا : نا گوارا . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 439 ) .
نامه ی تازی : مکتوب عربی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص6 ) .
نامه ی تعزیت : نامه ی تسلیت . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص349 ) .
نام و ننگ : آب و آبرو . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص368 ) .
نام و ناموس : اسم و آوازه . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 298 ) .
نام کسی بر زبان راندن : یاد کردن وی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 100 ) .
نا مسموع : نا مقبول ، نا پذیرفته. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 312 ) .
نامستعمل : متروک ، استعمال نشده . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 542 ) .
باعث وبانی: [ اصطلاح در تداول عامه ]مقصر ، مسبب ، بنیان گذار، عامل , کسی که باعث و مسبب اتفاق افتادن حادثه یا عملی گردد. ( ( دو زن زدند زیر خنده . ...
ابروی پر پشت: [ اصطلاح در تداول عامه ]ابروی متراکم، ابروی انبوه. ( ( نگاه نعیم بین دو زن رفت و آمد رفت وآمد تا بالاخره پرسید "چی بود آرزو خانم ""چی ...
کاغذ کادو: [در تداول عامه ] کاغذ تزیینی که برای بسته بندی هدایا به کار می رود. ( ( روی میز بسته ی مستطیلی بود پیچیده لای کاغذ کادو . آرزو بسته را ب ...
رودادن به کسی: [ اصطلاح در تداول عامه ] او را بخود گستاخ کردن. به حسن خلق و خوش رفتاری و نرمی وی را دلیر و جری کردن. ( ( نعیم شروع کرد به چغلی "هیچ ...
در جلد پلنگ رفتن: [کنایه در تداول عامه]احتمالا کنایه از نظر عوض کردن و رنگ عوض کردن باشد . برای من کاملا روشن نبود دوستان فارس زبان اگر کسی معنی واقع ...
پلمبیر : یک نوع دسر خوشمزه و مرسوم هست , معمولا با آناناس درست می شود ولی با میوه های دیگه مثل موز یا انبه هم میشوددرستش کرد . دسر پلمبیر به دلیل شکل ...
واژه ی end انگلیسی تغییر یافته ی همان واژه انتها به معنی پایان می باشد. کلمه ( انتهأ ) به معنای ترک و صرفنظر کردن از عملی است به خاطر نهی از آن .
واژه ی end انگلیسی تغییر یافته ی همان واژه انتها به معنی پایان می باشد.
نیم گشوده : نیمه گشوده . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 173 ) .
نیم دوست : دوست نا تمام . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 115 ) .
نیم سوختگان : نیمه سوخته ها . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 200 ) .
نیم خایه ی افق : نیمکره ی افق . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 397 ) .
نیکو نامی : خوشنامی . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 217 ) .
نیکو نهادی : خوبی سرشت . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 211 ) .
نیکو کاران : درستکاران . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 221 ) .