پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٨٨٣)
تازه می پرسد لیلی مرد بود یا زن:این سوال را ابلهی پس از شنیدن تمام قصه لیلی و مجنون پرسیده است.
در زبان ترکی برای سر سلامتی دادن و دلداری دادن از این جمله ها ی دعایی استفاده کرده و می گویند : " سنوْن باشون ساغ اوْلسون !" یا " باشون ساغ اوْلسون ! ...
در زبان ترکی برای سر سلامتی دادن یک جمله ی دعایی استفاده کرده و می گویند : " سنوْن باشون ساغ اوْلسون !" یا " باشون ساغ اوْلسون !" شهریار در حیدر بابا ...
در زبان ترکی برای سر سلامتی دادن یک جمله ی دعایی استفاده کرده و می گویند : " سنوْن باشون ساغ اوْلسون !" یا " باشون ساغ اوْلسون !" شهریار در حیدر بابا ...
رو سفید شدن یک اصطلاح در زبان ترکی هست که یک جمله ی دعایی هست که معمولا به شکل " اؤزون آغ اولسون " یا سَنون اؤزون آغ اولسون " استفاده می شود که معنی ...
جهنم را جلوی چشم کسی آوردن:کنایه از کسی را به شدت زجر دادن. معادل ترکی این ضرب المثل می شود : آنادان امْدئگیم سوْت بوْرنوْمنان گَلدئ یعنی شیری که ا ...
جو فروش گندم نما :آنکه ظاهر گفتار و عمل نیکو دارد و نهان و باطن زشت و تباهی دارد. سعدی می گوید: به بازار گندم فروشان درآی که این جو فروش است و گندم ...
جنگ زرگری راه انداختن:جدال، نزاع و دعوای صوری و دروغین که دو نفر برای فریب دادن دیگری با هم می کنند. در جایی دیگر هم می گویند: جنگ زرگری میانجی نخوا ...
جفتش را بیار مفتش ببر :در زبان زنان و بیشتر در ستودن کودکان خردسال خود به کار می رود و به معنی بی نظیر و بی همتا بودن است. معادل ترکی آن می شود : ت ...
حمام بی عرق نمی شود:در این کار دادن رشوه ضروری است.
خدا از دهنت بشنود: ای کاش چنان شود که تو می گویی. در زبان ترکی هم گفته می شود:" الله آغْزوْنّان ائشیتْ سئن" احتمال دارد این ضرب المثل ترجمه ی تحت ال ...
خورشید را به یوز گرفتن:با شکار یا سرگرمی زمان را گذراندن و روز را شب کردن فردوسی می گوید: بر این داستان بگذرانیم روز که خورشید گیرند گردان به یوز
خرس در کوه بوعلی سیناست:در جایی که همگان عامی و یا ابله هستند، نیم خوانا یا نیم دانایی مغتنم و محترم است.
خواب بی تعبیر است:آرزو و امیدی بی حاصل است. معزی می گوید: پیام دادم کاقبال بی پرستش او بود به نزد خردمند خواب بی تعبیر جواب داد که اشعار بی ستایش ا ...
جمعه و آدینه یکیست:جمعه و آدینه دو نام عامیانه است که هر دو به یک معنی است. نظیر: چه علی خواجه چه خواجه علی در زبان ترکی نظیر این ضرب المثل می شود : ...
یک ضرب المثل ترکی می گوید : اؤکوز بِئله یئرده یاتماز آلتِنا سو چئخایا ( دولت…. ) گاو نر جایی نمی خوابد که آب به زیرش برود. شعر : مرد دور اندیش هرگ ...
جایی نمی خوابد که آب زیرش برود :نمی شود او را فریب داد. این ضرب المثل ذاتاً یک ضرب المثل ترکی است و کاملش هم این چنین است . اؤکوز بِئله یئرده یاتما ...
چینه دان کسی را تکاندن:با زیرکی کسی را وادار به گفتن رازهای خود کردن.
جان پدر تو سفره بی نان ندیده ای:شما هنوز جوانید و قدر مال نمی دانید.
خر آسیاست:راه خود را می داند.
خدا از موی سپید شرم می کند:حرمت پیران را باید نگاه داشت. سعدی می گوید: دلم می دهد وقت وقت این نوید که حق شرم دارد ز موی سپید عجب دارم ار شرم دارد ز ...
خون خونش را خوردن:بسیار خشمگین شدن.
خم رنگرزی نیست:به این زودی که شما می خواهید این کار انجام نمی شود.
تَپیک در زبان ترکی به ضربه زدن با پا گفته می شود و در زبان فارسی معادل آن لگد زدن می باشد. البته مصداق آن در زبان ترکی با لگد کمی فرق دارد. لگد زدن ب ...
قدرت پیرزن در چانه اوست : یعنی پیر زن با حرف زدن خسته نمی شود . این ضرب المثل ترجمه ی یک ضرب المثل ترکی است که می گوید : قؤجا آروادین گؤجو چَنَسیند ...
یک ضرب المثل ترکی می گوید : قؤجا آروادین گؤجو چَنَسینده اؤلار . ترجمه : قدرت پیر زن در چانه ی اوست . شعر : پیر زن را ای جوان مَنِگر ضعیف و منحنی ...
در نمک ریختن به دیگ باید پشت به مرد کرد:مثلی زنانه است و به این معنی که مرد تحمل دیدار مخارج جزیی را ندارد.
در پیراهن نگنجیدن:بسیار شادمان بودن انوری می گوید: باد سحری گذر به کویت دارد زان بوی بنفشه را ز مویت دارد در پیرهن غنچه نمی گنجد گل از شادی آن که رن ...
دامن به دندان گرفتن: تیز و سریع گریختن سعدی می گوید: به چابکتر از خود مینداز تیر چو افتاد دامن به دندان بگیر امیرخسرو دهلوی نیز می گوید: دلش را خار غ ...
رشته ها پنبه شدن ( هر چه رشته بودم پنبه شد ) :رنج و سختی باطل شده و از بین رفتن.
دهنش آرد گرفته:با اینکه صحبت کردن او ضروری است اما چیزی نمی گوید.
دو چشم کسی را چهار کردن:بسیار چشم به راه گذاشتن فرخی می گوید: چندین حدیث گفته شد و آخر آن نگار تا بوسه ای بداد دو چشمم چهار کرد
خرمگس معرکه شدن:با بذله ها و لطیفه ها گفتار خطیب و سخنوری را بریدن.
دست از پا درازتر آمدن:مأیوس برگشتن
در خانه مخواب تا به ره نشتابی:کارها را سر وقت باید انجام داد تا نیاز به شتاب نباشد.
دامن با کسی بستن:با او دایم همراه و قرین بودن. ناصر خسرو می گوید: غریبی می چه خواهد یا رب از من که با من روز و شب بسته است دامن
دیواری از دیوار ما کوتاه تر ندیده:ما را از همه ضعیف تر دیده و به همین دلیل به ما ستم روا می دارد. سلمان ساوجی می گوید: خسروا دور فلک بر من تطاول م ...
دیواری از دیوار ما کوتاه تر ندیده:ما را از همه ضعیف تر دیده و به همین دلیل به ما ستم روا می دارد. سلمان ساوجی می گوید: خسروا دور فلک بر من تطاول م ...
دود از سر برخاستن:نهایت تعجب و متحیر شدن
دم دنیا دراز است:هر کسی به کیفر و پاداش کرده خویش می رسد.
دو قورت و نیمش باقیست:این مثل را به آن کس گویند که با بهره بردن فراوان از کسی یا چیزی هنوز ناسپاس است. گویند سلیمان نبی علیه السلام روزی مجموع جانور ...
سرکه بر ابرو داشتن:روی ترش کردن
زبانش با سرش بازی می کند:با گفتارهایی که کیفر آن مرگ و هلاکت است جلب خطر می کند.
روزه بی نماز عروس بی جهاز قورمه بی پیاز:چیزی ناقص و امری ناتمام
سفره اش همیشه پهن است:همواره اسرار خود و خانواده اش را به طول و تفصیل به دیگران شرح می دهد. همیشه از بدی اوضاع خود شکایت می کند.
سنگ روی یخ شدن:در پیش همگنان و هم گروهی ها از برنیامدن حاجت شرمسار شدن.
سقف آسمان سوراخ شده همین یکی افتاده:مثل این کس یا این چیز بسیار است، چرا منت می گذارد یا دریغ می کند.
سه میش تو خورده میشه داستان من گفته میشه:جوابی است که دختری روستایی به چوپانی می دهد آنگاه که چوپان در بهای سه میش از دختر امری نامشروع می خواسته است ...
سر گنجشک خورده است:پر گو است و بسیار دراز می گوید.
زیر بغل کسی هندوانه گذاشتن:کسی را با گفتارهای دروغین و چاپلوسی به غرور و نخوت دچار کردن