پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٨٨٣)

بازدید
١٣,٦٣٥
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کرهم : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که هم سن و سال هستند و در یک دوره جوجه کشی شده اند، کرهم گفته می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جای هرز : [ اصطلاح کفتر بازی ] به هر جای دیگری غیر از خود بام کبوتر جای هرز گفته می شود بشرطی که این مکان ها بالاتر از لانه کبوتر قرار داشته باشند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گِلِ شور: [ اصطلاح کفتر بازی ] به مخلوطی از خاک رس، ماسه، نمک، ارزن و پودر سیر و آب گفته می شود که برای تامین مواد معدنی و ایجاد اشتها در کبوتر بسیار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر وشویی : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی که به هیج جا و مکان دیگری تعلق نداشته باشد و هر بار در یک مکانی قرار می گیرد، کبوتر وشویی گفته می شود.

پیشنهاد
٠

واریز شدن کبوتر : [ اصطلاح کفتر بازی ] بعد از اینکه کبوتر به پرواز درآمد و به سمت زمین در حال فرود آمدن باشد اصطلاحا گفته می شود که در حال واریز شدن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر مفلق : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که بین سن جوجگی و بزرگ سالی قرار دارد، کبوتر مفلق گفته می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر ناجلد: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که هنوز به درستی لانه و بام صاحب خود را نمی شناسد، کبوتر نا جلد گفته می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گنجه بر: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کسی که همه کبوتران یک شخص را می خرد، گنجه بر گفته می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر مایه : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوتری که کاملا جلد شده باشد و نیز برای جفت گیری و تخم گذاری کاملا مناسب باشد کبوتر مایه گفته می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوک قناری : [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی گفته می شود که نوک بسیار کوچک و در حد نوک قناری دارند، این کبوتر ها برای جوجه کشی و پرواز مناسب نیستند و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

استیل : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا به ظاهر کبوتر ها استیل می گویند که برای تشخیص یک کبوتر خوش استیل باید از فرد با تجربه ای کمک گرفت و تشخیص آن کار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر بازکن : [ اصطلاح کفتر بازی ] معمولا به کبوترانی گفته می شود که قدرت نمایش و خود نمایی در آسمان را دارند یعنی با انجام پرواز های نمایشی به بازی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر معلقی : [ اصطلاح کفتر بازی ]کبوتری که در هوا چرخ می زند. ( ( چیزی نگذشت که آسمان صاف پسین تابستان آبله گون شد و هرگوشه اش از انبوه کبوتران نق ...

پیشنهاد
٠

چهار خانه شدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] چهار خانه شدن کبوتران در هنگام پرواز اصطلاحی است که مفهومش برای بنده روشن نیست . ( ( چیزی نگذشت که آسمان صاف پ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مزنگ : احتمالا نوعی رقصی بوده که کولی ها انجام می داده اند ، در لرستان مزنگ به معنی مطرب و نام گروهی از کولی هاست. ( ( دائی شکری هم رفت پیش گله کبو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازارچه فیل : اسم یکی از محلات قدیمی شیراز بوده . خانه عبدالحسین تن کس مربوط به دوره قاجار است و در شیراز، بازارچه فیل، کوچه عطاءالدوله واقع شده و ای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

( ( زبون بسّه ها توقع هیچم از آدم ندارن. نه چادر میخوان، نه چاقچور میخوان، نه روبنده میخوان، نه النگو وسینه ریز میخوان ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نا کس : [ اصطلاح عامیانه ] دون و کمینه و پست و فرومایه و حقیر و خوار. ( ( میدونی چی گفت که آتشی شدم؟ گفت عوض کفتربازی برو تو خونه بشین بغل دسّ لچک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوردن از کسی: کتک خوردن ، به کنایه ترسیدن ( ( میدونی چی گفت که آتشی شدم؟ گفت عوض کفتربازی برو تو خونه بشین بغل دسّ لچک بسر تا واست قصه بی بی گوزک ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

الف داغ شدن : [ اصطلاح عامیانه ] خطی که به شکل الف از اثر داغ یا تازیانه در پوست بدن پدید آید ( ( الهی که دسّاش قلم بشه. چه جوری زده. پشت پسرم الف دا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چندک زدن :چنباتمه نشتن. ( ( تا رسید فوری رفت سراغ کله هائی که ردیف ، طرف آفتاب روی حیاط بغل هم نشسته بودند و روبروی یکی از آنها که قلمکار دائی رحمن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

باج سبیل : [ اصطلاح عامیانه ] با زور و قلدری و به ناحق پول و وجه یا جنس و امثال آن از کسی گرفتن ( ( دیگر موضوع دزدی نبود. موضوع شتیلی بود وسرکیسه بو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر کیسه : [ اصطلاح عامیانه ] اخاذی . با فریب و نیرنگ دارایی کسی را گرفتن. ( ( دیگر موضوع دزدی نبود. موضوع شتیلی بود وسرکیسه بود وباج سبیل و گردن کل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شتیلی : [ اصطلاح عامیانه ] معنی اصطلاح برای بنده مفهوم نیست . ( ( دیگر موضوع دزدی نبود. موضوع شتیلی بود وسرکیسه بود وباج سبیل و گردن کلفتی بود که" ...

پیشنهاد
٠

قهوه خانه تل عاشقان : احتمالا نام قهوه خانه ای قدیمی در شیراز بوده است . ( ( او تو همین قهوه خانه تلَ عاشقان دائی رضای دَرشازده ای را زده بود که یک ...

پیشنهاد
٠

پارچه دبیت علی اکبری :دبیت پارچه است ضخیم و در عین حال نرم و ظریف که اولین بار در کشور انگلیس و کارخانه دبیت تولید شد و بعدها توسط فردی به نام حاج عل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زنجیر یزدی :[ اصطلاح عامیانه ] نوعی زنجیر که لوطی ها در کنار شال یزدی همراه داشتند و در دعوا به کار می آمد ( ( زنجیرهای یزدی از پَر گره شالهای دبیت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کِنِف: [ لهجه و گویش تهرانی ]بی آبرو، شرم زده - ضایع . ( ( همه میدانستند که لچک بسر همان مادر دائی شکری است و حالا اسمش را تو قهو خانه جلو لوطیها آ ...

پیشنهاد
١

قصه بی بی گوزک : احتمالا یک اصطلاح است . با کنایه یعنی داستان های کودکانه و عامیانه ( ( تو چقده خوب بود که عوض این چسناله ها میرفتی کنج خونت پهلو ل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چسناله : دری وری گفتندهنگام نفهمیدن هر موضوعی، بیهوده گویی ( ( تو چقده خوب بود که عوض این چسناله ها میرفتی کنج خونت پهلو لچک بسر مینشّسی تا قصه بی ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دُژگال: نوعی گیاه علفی ، سوروف ( ( اون سال و زمونه ای که کفتر دونه ای دهشاهی بود. من ده تومن میدادم واسم کفتر بدّزن. معلومه که وختی تو گُله مردم یه ...

پیشنهاد
٠

تنگ بوم پروندن : [ اصطلاح کفتر بازی ] پراندن کفتر از پشت بامی به پشت بام دیگر . ( ( اونای که واسیه سرو دسّ جنده های محله مُردِسّون حنا می ساین، حق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شافوت : [ اصطلاح عامیانه ] سوت زدن با لب. ( ( اونای که واسیه سرو دسّ جنده های محله مُردِسّون حنا می سابن، حق کفتربازی ندارن. از این گذشته، هرکی یه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مُفِلق: [ اصطلاح کفتر بازی ] به کبوترانی بین سنین جوجگی و بزرگ سالی هستند ، مفلق می گویند . ( ( اونای که واسیه سرو دسّ جنده های محله مُردِسّون حنا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قُلاّج :در تداول ، پک سخت به قلیان و چپق و جز آن زدن. ( ( دائی شکری متلک دائی رحمن را شنید. دائی رحمن راست میگفت. قلمکارش را دائی شکری گرفته بود. ن ...

پیشنهاد
٠

زیر سبیلی درکرد: چشم پوشی کردن ، نادیده گرفتن ( ( دائی شکری متلک دائی رحمن را شنید. دائی رحمن راست میگفت. قلمکارش را دائی شکری گرفته بود. نمیشد زیر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کبوتر قلمکار : [ اصطلاح کفتر بازی ] نوعی کبوتر ( ( دائی شکری متلک دائی رحمن را شنید. دائی رحمن راست میگفت. قلمکارش را دائی شکری گرفته بود. نمیشد زی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جفت خون شدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] معنی اصطلاح برای بنده مشخص نیست ( ( من که از کسی خورده برُده ندارم. دزّی که دیگه شاخ و دم نداره. همه میدونن که او ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جفت خون شدن : [ اصطلاح کفتر بازی ] معنی اصطلاح برای بنده مشخص نشد. ( ( من که از کسی خورده برُده ندارم. دزّی که دیگه شاخ و دم نداره. همه میدونن که ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کُله : به لانه کبوتر کُله گفته می شود. ( ( من که از کسی خورده برُده ندارم. دزّی که دیگه شاخ و دم نداره. همه میدونن که او قلمکار ما تو ُگلهِ مردم جُ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( ( دائی شکری رفیق باز و جوانمرد و دست و دل باز و لوطی بود و دائی رحمن گرفته و اخمو و بامبول زن و چاچول باز و نالوطی. ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

( ( دائی شکری رفیق باز و جوانمرد و دست و دل باز و لوطی بود و دائی رحمن گرفته و اخمو و بامبول زن و چاچول باز و نالوطی. ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( ( دائی شکری رفیق باز و جوانمرد و دست و دل باز و لوطی بود و دائی رحمن گرفته و اخمو و بامبول زن و چاچول باز و نالوطی. ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( ( دائی شکری رفیق باز و جوانمرد و دست و دل باز و لوطی بود ودائی رحمن گرفته و اخمو و بامبول زن و چاچول باز و نالوطی. ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( ( دائی شکری رفیق باز و جوانمرد و دست و دل باز و لوطی بود ودائی رحمن گرفته و اخمو و بامبول زن و چاچول باز و نالوطی. ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )

پیشنهاد
٠

حناساب: [ اصطلاح عامیانه ] احتمالاً به معنی نوچه ، دوستان متملق ( دوستان حناساب اصطلاحی است برای بنده معنی دقیق آن مشخص نیست . ( ( آنطرف تر رو حصیر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حناساب: [ اصطلاح کفتر بازی ] احتمالاً به معنی نوچه ، دوستان متملق ( دوستان حتا ساب اصطلاحی است برای بنده معنی دقیق آن مشخص نیست . ( ( آنطرف تر رو ح ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر قیچی : [ اصطلاح کفتر بازی ]کبوتری که پرهایش را قیچی می زنند و آن را روی بام رها می کنند تا کبوترهای دیگر به هوای او بنشینند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کَت کبوتر: [ اصطلاح کفتر بازی ] به بال کبوتران اصطلاحا َکت یا دست هم گفته می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلد کردن : [ اصطلاح کفتر بازی ] تربیت کبوتر برای بازگشت به محل زندگی اش ( لانه ، آشیانه ) را جلد کردن گویند .