تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تَبَلوُر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تَفَوُق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تغییر و دگرگون شده. مُستَحیل.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کامل کردن چیزی که ممکن است ناقص باشد یا نباشد و صرفاً آن را کامل تر کند. متمم نیز گویند. مثلِ متمم قانون.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مَطمَحِ نظر؛ جایی یا چیزی که زیر نظر قرار داده شود، معمولاً توسط نقادان و حقوقدانان و سیاستمداران و. . . بخصوص توسط نمایندگان مجلس در خلالِ قانون گذ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

سَنْخ: بنیاد، اصل. در معنایِ گونه و نوع هم بکار می رود. جمع آن هم می شود، سُنوخ، اَسناخ.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

اهمیت دادن به جنبۀ عملی موضوعات و دور شدن از مسائل نظری و دیالکتیکی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جمع نَسَق، به معنایِ آراستن و پیراستن چیزی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: نَسَق جمع آن هم می شود تَنْسْیْق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیاهه، به دریافتن اصطلاح یا مفهومی در خلال نوشتارهایِ یک کتاب نیز گویند. مثلاً تفکیک قوا از خلال نوشته های مونتسکیو در کتاب روح القوانین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گفت و گوهای پیرامون یک مسئله یا موضوع را مُفاوِضات گویند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع سنخ؛ دسته ها، گروه ها، قماش ها و. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

یکی دیگر از معانی ای که دوستان به آن اشاره نکردند، زیرا هستش. مثلاً: "چه اون هنوز به سن بلوغ شرعی نرسیده است. "

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

فسرده شده، منجمد گشته. چیزی که قابلیت دوباره بیدار شدن را داشته باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عقلانی کردن، فک کردن به چیزی که باعث می شود دلایل و بار ارزشی آن عقلانی تر و محکم تر شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقلانی، فکری.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برخلاف وعدۀ خویش عمل کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قسم مدعی است در دعوای بر میت برای بقای حق خود/ مادۀ ۱۳۳۳ ق. م/ کلیات و مقدمه علم حقوق، استاد گلدوزیان.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سوگند منکر ( مدعی علیه ) بر فعل یا ترک فعل خود برای نفی ادعای مدعی/ کلیات و مقدمه علم حقوق، استاد گلدوزیان.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

قُرعه کشی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جمع خاله؛ خواهر مادر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جمع دایی، برادران مادر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جمع عمه؛ خواهر پدر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پژوهشگر، جست و جو گر.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

به بچۀ چهارپایان گویند؛ ثمره، نتیجه، نسل . مثال: "نَتاج حیوانات"/ مادۀ ۳۴ ق. م

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به گمان ما، همان حجت الاسلام ها می باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مال و اموالی که از متوفی برای بازماندگان او باقی مانده باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از حق های غیرمالی انسان است که به سبب آن شخص ماترک و دارایی مورث خود را تملک می نماید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تنبیه، مجازات، کیفر دادن ، این عمل مؤخر از عملِ ارتکابی ست و جنبهٔ واکنشی دارد، یعنی ما نمی توانیم بدون آنکه کسی عمل غیرمتعارف و خلافی را مرتکب شده ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مذاکره در امری و رٲی خود را برای یکدیگر بیان کردن. / فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد
١

عین موقوفه ای که متولی یا تولیت نداشته باشد، یا داشته ولی معلوم نباشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

جلاء وطن؛ دور شدن از وطن، آوارگی از وطن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جَلا یا جَلاء وطن یعنی: آوارگی از وطن، دور شدن از وطن. معنای واژه اش هم: درخشش، تابش.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مختصر، کوتاه، کلام مختصرومفید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

یعنی لحاظ نمودن و بکار بردن ضمنی یا صریح چیزی، به مانند یک ابزار. مثلا در علم حقوق وقتی می گوید با ملحوظ نمودن علت حکم، یعنی برای دادنِ حکم، آن موضو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

مثال [کاربرد حقوقی]: این رأی بر اساس آراء مُتَهافِت دو شعبۀ . . . در اینجا مقصود آن است که آرائی ایراد شده اند که هنوز اثبات نشده و قابل استناد و صد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

محلی که مهیای گذر عموم باشد. مثل خیابان، پارک، بازار. شاید بتوان برای این واژه، قید زمان و مکان را لحاظ نمود. یعنی جایی که در زمانی خاص پذیرایِ گذ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

محلی برای عبور عموم مردم، گذرگاه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رهن عقدی است که به موجب آن شخصی ( مدیون ) مالی را برای وثیقه یا ضمانت به شخص دیگر ( داین ) می دهد. به گروگذار اصطلاحاً راهن و به گرو گیرنده مرتهن و ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نزدیکان، خویشان، بستگان. اینطور به نظر می رسد که بایستی با شخص نسبت خونی داشته باشند. جمعِ اقرب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ناقص العقل شدن ، کم عقل شدن. یعنی عقلی که داریم رو از دست بدیم، نه آنکه از اول نداشته باشیم، که در آن صورت می شود "جنون".

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به کسی گویند که وصیت کننده او را برای اجرای وصیت خود برگزیده باشد. به معنای جانشین هم هست، مثلاً در تشیع، امام علی وصی پیامبر است .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

مُشاع یعنی مشترک اموال مشاع: یعنی مال یا اموال منقول/غیرمنقول که دو یا چند نفر همزمان مالک تمام آن هستند و قابلِ تقسیم بندی نیست مگر تحت شرایطی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پدر و مادر، والدین. تلفظ: اَبَوَین