تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محتوای جانبدارانه / مغرضانه ( در مورد رسانه ها و شبکه های اجتماعی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ظهور پیدایش emerge pop up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Developing countries کشورهای جهان سوم / در حال توسعه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رویکرد مستقیم - چیزی که میخوای رو نپیچونی و مستقیم بگی direct in your approach say what you need in a straightforward way. If you want to propose ma ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرصت یادگیری و کسب تجربه an opportunity to learn and gain experience, such as: "This internship provides great exposure to new skills and experien ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

به معنی انتقال دادن ( شغلی ) هم هست مثلا My uncle were a doctor and posted to that city back then

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میشه مسلط بودن به زبان هم معنی بشه he possessed several languages besides his native tongue

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

almost immediately خیلی زود؛ به زودی

پیشنهاد
١

it seems to pass slowly because you are bored or have nothing to do Time passes slowly زمان دیر ( و خسته کننده ) میگذره I always find that time ha ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

It is often used to describe a place of natural beauty and tranquility, and can also indicate a place of nurture or comfort. در دامان طبیعت By Livi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to use ( something ) in an effective way به معنای استفاده کردن / تجربه کردن هم هست My dream home would be in the suburb. There I would get the best ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در متون آکادمیک به معنی کاهش پیدا کردن، پایین اومدن ، تقلیل پیدا کردن هستش The proportion of it slipped to a mere 8 percent in 1995

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در تضاد کامل ( با چیزی که قبلا بیان شده ) در نقطه مقابل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اگر. . . . . . . . . نبود ( شرایط فرضی ) Had it not been for his quick thinking, the building might have caught fire اگه تیزهوشیش / واکنش سریعش نبو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

it is not surprising it is not wonder تعجبی نداره که. . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نامتعارف - بی سابقه - شنیده نشده e ) Divorce and family breakdown were virtually unheard of just 100 years ago

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قطع کردن پول تو جیبی ( به عنوان نوعی از تنبیه برای بچه ها ) Nowadays parents should replace new methods of punishment such as withholding allowance ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

invoke یعنی استمداد طلبیدن یا درخواست عاجزانه داشتن خصوصا از قدرت بالاتر مانند خداوند Provoke به معنای تحریک کسی هست برای انجام عملی که معمولا تداعی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

social can describe people, whereas the adjective societal cannot describe people هر دو صفت بجای هم میتوانند مورد استفاده قرار گیرند با این تفاوت که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پکیج مسافرتی ارزان قیمت ( که قابلیت سوا کردن ندارد، یعنی بلیط و هتل و مثلا 2 تا گشت داخل پکیج هست و نمیشه یکی رو نخواست ) the offer of a lower pric ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

when a person doesn’t grow or develop as much as he or she should رشد نکرده ( معمولا ناشی از سو تغذیه و کمبود ویتامین ها )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرید عمده کردن department stores have the advantage of buying in bulk, allowing them to offer better prices to customers

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انتخاب گسترده ای از That restaurant give you an extensive selection of cousins

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به عبار دیگه / اینجوری بگم که by which I mean ~ = that is to say ~ what I intend to say is ~ in other words When I go on vacation, I want to have fu ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اوج کار یا اوج موفقیت یک هنرمند he wants to go out on a high note after his last role in that movie مترادف climax

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شرمنده بودن بابت ( موضوعی ) Ashamed of not being a better daughter for her parents Ashamed of Your Kid's Behavior You should be ashamed of yourself

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

helping each person in your organization, division, or team understand their individual role in achieving the vision کمک به توسعه درک و فهم ( در مورد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که خجالتی هست اینجا شخصی که از رفتن به استیج برای مثلا سخنرانی فراریه مشابه همین camera shy رو داریم که کسی هست که از دوربین فراریه و دوست نداره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی خانمان کردن از جایی راندن میتونه معادل uproot هم باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قوانین صریح / واضح / شفاف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از فرصت استفاده کردن یا فرصت رو از دست ندادن معادل با کله / سر رفتن if it arose, I would jump at the opportunity

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

fierce or ruthless in competition رقابت بسیار شدید جوری که بازار و شرایط حاکم بر اون بی رحم بنظر میرسه جوری که کوچکترین اشتباه شرکتها می تونه به قیمت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مسئولیت اجتماعی تعهد اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مبنای محکم / برمبنای چیزی که پشتوانه محکمی داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درصد ثابتی از . . . . . A quota of women / men / disabled

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Schemes طرح / برنامه Initiatives have been implemented in some countries to bring migrants home

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برهم زننده چیزی Excessive focus on cleanness are upsettingthe bacterial balance and maybe contributing to the huge increase in allergies and immune ...

پیشنهاد
١

برهم زننده وضع موجود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a decorative piece of blue cloth that is given to the winner in a contest or competition

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میراث خانوادگی چیزی که در خانواده بین نسلی دست به دست میشه مثل انگشتر، ساعت و. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به لحاظ احساسی به کسی یا چیزی وابسته بودن That book has sentimental value and I'm emotionally attached to it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خط ویژه دوچرخه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

it seems to be true درست به نظر رسیدن But something about his story does not ring true . I was told a story that rings true, whether it is or not . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی به چیزی نیاز داشتن بدجور نیازمند چیزی بودن If a person need something badly, he might invent that to meet his need

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تقریبا هر چیزی تقریبا همه چیز E ) nearly everything we do has changed because of the Internet

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معمولا با فعل make استفاده میشه مثلا Paris make a great city break destination

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

cold, dry, and fresh mountain air هوای سرد و خشک کوهستانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a forest where trees grow vigorously, especially with luxuriant foliage جنگل سرسبز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Causing quite a lot of argument/ disagreement

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیفیت محور E ) the shift towards a premium range of goods would force manufacturers to invest more in their productions to keep up with the quality ...