تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

معادل Who cares? کسی اهمیت نمیده کی براش مهمه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترک مهمانی یا دورهمی بدون خداحافظی با میزبان یا مهمانان این نوع ترک مهمانی در جوامع ( عمدتا غربی ) عادیه و اتفاقا باعث راحتی طرفین خواهد بود. In c ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چقدر بهت بگم I keep telling you I don't know him چقدر بگم نمی شناسمش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کسی که چیزی رو که پیشنهاد میشه رو قبول می کنه someone who accepts or wants what someone is offering. I'm going to the cafeteria, see if anything ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصلاح نگرش درس کردن طرز برخورد It's shameful, stow the attitude

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزایش حقوق ناشی از ارتقا an extra sum of money added to an employee's normal salary as a reward for exceptional work Besides, the prestige and sala ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزایش حقوق ( بخاطر ترفیع ) an extra sum of money added to an employee's normal salary as a reward for exceptional work

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

آب زیر کاه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

گه خوردن غلط زیادی کردن چرت و پرت گفتن We were eating lunch, and then out of the blue John started talking shit داشتیم غذا می خوردیم یهو جان شروع ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

He is on foot اون پیاده ست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

هر چی بیشتر میگذره . . . . . All the more proof I have no courageous هر چی بیشتر میگذره ثابت میشه من شجاعتی ندارم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

از درون نابود کردن از درون خوردن Your conscience is eating away at you وجدانت از درون تورو میخوره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to become involved in a situation too quickly without thinking about it first: That's just like Julie - always jumping in with both feet before she ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

شل کن سفت کن Frankly, I'm a little sick of the back and forth صادقانه بگم از این شل کن سفت کن ها خسته شدم !

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من دوست دختر / پسر دارم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سفر کردن - عبور از جاهای مختلف People like us don't really belong anywhere, we just past through آدمهایی مثل ما به جایی ( شهری ) تعلق ندارن، ما فقط ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پس بفرما پس تحویل بگیر

پیشنهاد
٠

A person's past wrongdoings will return to negatively affect them عواقب اعمال بد / اشتباه گذشته بالاخره دامن آدم رو میگیره We're dealing with deca ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

You fell asleep at the wheel پشت فرمون خوابت برده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باور کردن اشک ریختن کسی I wish I could buy the tears کاش میتونستم اشکهاتو باور کنم ( داری اشک تمساح می ریزی )

پیشنهاد
٠

تاثیری رو کار کسی نداشتن No reflection on you رو کار تو تاثیری نداره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

رنگ پریده بنظر رسیدن You look so pale

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کمترین چیزیه که نگرانم می کنه ( در قیاس با بقیه مشکلاتم )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عجیب رفتار کردن If you do not know what has got into someone, you do not understand why they are behaving strangely: I can't think what's got into ...

پیشنهاد
٠

A person's past wrongdoings will return to negatively affect them عواقب اعمال بد / اشتباه گذشته بالاخره دامن آدم رو میگیره We're dealing with deca ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محرمانه ست ( تحت الفظی اینکه فقط چشمای من باید بهش بیفته ) this document is strictly confidential, must not be seen by anyone else, is only for you ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاری داشتن برای رفتن و انجام دادن I have an errand to run یه کاری دارم باید جایی برم ( با عجله )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بد عنق بدقلق کسی که تحملش برا دیگران سخته

پیشنهاد
٠

به چشم کسی زل زدن خیره شدن به چشم کسی He gazzed into the eyes of his creation and saw evil به چشمای مخلوقش ( چیزی که ساخته بود ) خیره شد و توش شیطان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختیار دادن to take a position that is ahead of others رهبری و ابتکار عمل چیزی را به کسی دادن I'm willing to work with you on this, but only if you ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کسی را توی بن بست نگه داشتن ( به منظور جلوگیری از آسیب زدن ) راه پس و پیش کسی را بستن گیر انداختن کسی که نتونه در بره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجرای عدالت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

از خواب غفلت بیدار شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

معاون قائم مقام As your second, I need to protest به عنوان معاون شما مخالفت میکنم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An extraordinarily stupid person lacking intelligence or good judgment; stupid; dull - witted کودن

پیشنهاد
٠

ضرب المثل مسایل شخصی ( خانوادگی ) رو با کار قاطی نکن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تهیه کردن یه لیست نوشتن یه لیست ( از چیزی مثل مظنونین )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

کون لقت رو بیار اینجا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

به شماره افتادن به سمت انتهای چیزی رفتن I realize now my days are numbered الان میفهمم که روزهام ( تا زمان مرگم ) به شماره افتادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

کنترل داشتن روی کسی He has really got a hold on you, doesn't he?

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

really true خیلی راسته This is damn true

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

الان این حرف و میزنی ( بعدا زیرش میزنی ) بعدا نظرت عوض میشه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعدا تا بعد I'm busy right now but I will come by later

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پاچه خواری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

منوط به It's subjected to your judgement not him این منوط به قضاوت توه نه اون

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

What was yard like? Fenced by maple trees حیاط چه شکلی بود؟ بزرگ، محصور با درختان افرا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

برو سر اصل مطلب حاشیه نرو Get to the point Wrap it up

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

now at this exact time Right now

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی اعتنایی Moving on is not just an distraction, it's a rebuke گذشت کردن فقط یه نوع بی اعتنایی نیست یه جور سرزنش کردنه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

حساب پس دادن When I remember, there will be a reckoning وقتی به یاد بیارم وقت حساب پس دادن میرسه