پیشنهادهای راضیه موسوی خورشیدی (١٩٤)
چندآوایی، چندتفسیری، چندوجهی
تعمیمی، عام نگر بودن
تفریدی، خاص نگر بودن
تشکل دایر
تکوینی
از پیش مشخص از پیش مفروض بدیهی و مسلم از پیش تعیین شده
تاملی، ژرف اندیشانه
کارگزاری سازی، بنگاه سازی، واحدسازی
احتمالاتی بودن، امکانی بودن، احتمال وقوع، پیشایندی بودن
تکرارپذیری در طول زمان
کارگزاری سازی، بنگاه سازی، واحدسازی agencification
زمینه مندی، ریشه مندی
جزمیت، جبرگرایی
تکثر
چند مرکزی، چند قطبی، مبتنی بر تمرکز زدایی
محتوایی
منابع قدرت، مناصب قدرت
مردود شمردن، مردود دانستن
ریشه مندی، ریشه داری
نوآوری، ره آورد
ماده اولیه
جامعه گانی
فرهنگ پذیری
فاعلِ شناسنده :subject پدیده ی موردِ شناسایی :object
ریشه داریِ اجتماعی social embeddedness
جاری، کاربردی، در گردش
اثرات بیرونی، هزینه های بیرونی ( مانند آلاینده های یک کارخانه که اثرات بیرونی فعالیت آن کارخانه محسوب میشود که اثرات سوء بر سایر فعالیتها دارد و آنه ...
اقتضا
get ( something ) right انجام دادن تمام و کمال چیزی، تحقق یافتن
تشکل going concern تشکل دایر
خویشتنداری، مدارا، خودداری
تسری یافتن
سرهمبندی، همبندی، فراپردازی
شناخت شناسانه، معرفت شناسانه
نشان دادن، به نمایش گذاردن
صورت گرفته
بدنه، شاکله، دستگاه، نهاد
سوگیری spatial turn سوگیری فضایی cultural turn سوگیری فرهنگی
پراکندگی قدرت disparity of powers
تخصصی شدن
تخصصی سازی، تخصص گرایی
باز ساخت یابی
اولویت یافتن، اهمیت یافتن
کهنه، ناکارا، بی کاربرد، قدیمی، منسوخ
تعین بخشیدن، متعین کردن، به صورت ملموس و عینی دراوردن
طرح اصلی
گاهی به معنی "اتفاق نظر" هم هست
درهم تنیدگی، بسترمندی، زمینه مندی، حک شدگی
فروبسته
value - laden ارزش گرا، ارزش مبنا، ارزش سو، ارزش پایه ( در مقابل value - free )