پیشنهادهای راضیه موسوی خورشیدی (١٩٦)
بی واسطه
spatial fix آرایش فضایی، تمهید فضایی،
الهام بخش
ساخت یابی
ترکیب، ترکیب بندی
رفت و برگشتی ( علیت رفت و برگشتی یا دیالکتیکی: recursive causality )
تصمیمگیری های خرد و اندک اندک جلو رفتن با توجه به شرایط
تاریخ ناباوری
چند مرکزی، چند قطبی، مبتنی بر تمرکز زدایی
تشکل دایر
namely
نوشتار
بی توجه به زمان، نازمانی
نقل به مضمون: حضور داشتن و جاری بودن چیزها در یکدیگر در یک سطح هستی شناختی ( نوعی تفکر شبکه ای پویا ) ( در مقابل استعلا و سلسله مراتب وجودی ) معادل ...
پس کاوی، پس بینی کردن
تابعیت، زیرمجموعه بودن به طور ضمنی به مفهوم وابستگی نیز اشاره دارد
معرفی مشکل مورد پژوهش معرفی مسئله پژوهش
آگاهی پذیری، قابلیت دانش اندوزی، قابلیت آگاهی یافتن، قابلیت عمل بر اساس دانش
نقل به مضمون: حضور داشتن و جاری بودن چیزها در یکدیگر ( نوعی تفکر شبکه ای پویا ) معادل هایی مانند درون ماندگاری که در فارسی مصطلح شده اند، معنای اصلی ...
درهم تنیدگی شبکه ای ( در برابر مفهوم استعلا و سلسله مراتب وجودی transcendence )
کارگزاری سازی، بنگاه سازی، واحدسازی
اقتضای زمان بودن/مقتضی سازی/بسترمندسازیِ زمان ( مقتضیات زمانی در بستر تاریخی - فرهنگی خاص ) ( در مقابل زمان استانداردشده کرونولوژیکی )
موردِ توضیح، ابژه ی توضیح چیزی که باید توضیح داده شود معادل explicandum
ابژه ی توضیح، مورد توضیح، چیزی که باید توضیح داده شود معادل explicandum
social malintegration یکپارچگی/همگرایی/ادغام کژکارکرد اجتماعی
یکپارچگی ناقص/کژکارکرد همگرایی ناقص/کژکارکرد ادغام ناقص/کژکارکرد
باور صادق مبتنی بر برهان
زمان نسبی، اتساع زمان، فراخش زمان
هنرهای اجرایی
در نظر نگرفتن
ارزش گرا، ارزش سو
دیرین، دیرینه، دور رس
مبهم و غیرقابل تشخیص
duality دو جنبه ی متضاد یک چیز dichotomy دوچیز متفاوت یا متضاد
تفریدی، خاص نگر بودن
با حرف اضافه in: به نتیجه رسیدن ( یک بحث یا رخداد ) ، حاصل شدن، رخ دادن
گاهی به معنای دستاورد و ماحصل نیز هست
داننده، شناسا
واساخت، ساخت شکنی، ساخت زدایی
انتساب، نسبت دادن
مقصود، هدفِ دوردست از انجام کاری
یک سر معلق
به کار گرفتن
پیامد ناخواسته
در برابر امر مطلق ( در فلسفه کانت )
فرهنگ پذیری
به صورت اسم، به معنای �موجودیت منحصربه فرد� یا �عنصر منحصربه فرد� است
دوگانه انگاری، �یا این یا آن� انگاری Either/or thinking
پس کاوی، پس بینی
زمینه مندی، ریشه مندی