پیشنهادهای Pouria (١٠٩)
یه ایده خوب ناگهانی
part with something یه چیزی که مال خودته رو دور بریزی یا بدیش به کسی دیگه. ( مخصوصا اون چیزی رو که دوست داری و دلتم نمیاد. . )
ذره ذره کردن
پر کردن یه فضا یا اتاق با چیزهای زیادی که در نتیجه خیلی بی نظم و آشفته به چشم بیاد. ( شلوغ کردن )
ظاهر شدن یا اتفاق افتادن به صورت ناگهانی و سریع
تصاحب کردن
تشویق حضار ( مخصوصا به صورت ایستاده )
بازخورد عمومی ، توجه عمومی
پدیده ( به خصوص در عرصه ورزش، موسیقی و . . )
مورد هجمه و انتقاد رسانه ها قرار گرفتن
نخستین اکران ( یک فیلم ) یا نخستین اجرای یک قطعه موسیقی
leave a place in order to go somewhere else. ( راه افتادن )
جذب کردن یا شدن ( در یک ساز مان یا شرکت ، . . )
آن سوی مرزها
به عنوان فعل به معنی : سعی در جلب توجه و گرفتن حمایت از جانب کسی try to get something esp attention or support from other people
کارهای اداری
the last date on which something can be done آخرین تاریخی که یه کاری میتونه انجام بشه.
الگو قرار دادن
making you feel less worried ( باعث قوت قلب و اطمینان خاطر ) دلگرم کننده باعث دلگرمی
march off/up/down, etc to walk somewhere fast, often because you are angry:
با این اوصاف، پس با این تفاسیر
چنگی به دل نمیزنه ، تعریفی نداره
زوده واسه قضاوت کردن
استقلال داشتن در تصمیم ، نظر ، عقاید have an independent mind or attitude
فکر کردن در مورد یه موضوع یا مساله ی و سنجیدن همه نتایج و عواقب احتمالی اون.
to put something into a small space, especially in order to protect, hide, carry, or hold it
از زیر تنبیه و جریمه در رفتن
ماندگار
خود رو قانع کردن برای انجام کاری ( مخصوصا اون کاری که ازش میترسی ) - جسارت به خرج دادن
to take goods or people somewhere by plane ( فرستادن و حمل هوایی اجناس یا انسانها ) مثال ۱:US planes have been flying food and medical supplies i ...
شر درست کردن ، شر شدن
the ability to communicate with people in a friendly way and therefore deal with them effectively, especially in business: ( روابط عمومی )
برجسته کردن
با حال تر کردن یا شدن
نظام مند
همبستگی ، وحدت
هزینه بر
استدلال
I couldn't care less واسم مهم نیست - برام اهمیتی نداره
استناد کردن ، اشاره کردن
تفکیک قائل شدن
بصورت مکتوب
رایج
سرگرم شدن با چیزی
دست نگهداشتن
کسب کردن
در مورد کتاب ، رمان و آثار هنری میشه " درخشان " هم ترجمش کرد.
جایگاه
1To exit slowly and often stealthily خارج شدن از یه مکان به صورت دزدکی و یواشکی The cat crept out from under the bush to see if the dog was gone. ...
making somebody look more attractive