پیشنهادهای نورا (١٦٣)
تصحیح دوباره| اصلاح دوباره| بازتصحیح
سرعت یکنواخت داشتن| حرکت با سرعت ثابت
نوعی چای سبز ژاپنی
مشتریان ثابت یا قدیم یک کسب و کار
گربه پیشواز
ناگهان مشهور شدن| به شهرت دست یافتن| کسی را مشهور کردن
توجه کسی خیلی به چیزی جلب شدن هم معنی میده
مستقیماً| کاملاً
غیر تحت الفظی|غیرلغوی
دلپذیر
پیش پا افتاده
نوعی هنر رزمی تیراندازی با کمان ژاپنی
سنگ غلتان خزه نمی بندد
گرفتار شدن
مرشد| پیشوا
to think about or begin to consider something فکر یا توجه انسان معطوف به چیزی شدن
از نظر جسمی در وضعیت خوبی بودن|تندرست بودن
not good enough به اندازه کافی خوب نبودن
جان گرفتن
احساساتی بودن| ابراز احساسات زیاد
the way that two or more people behave with each other because of a particular situation
بی اشتهایی عصبی
سریعا جایی را ترک کردن
رونق دادن به کسب و کار
کاملا از بین رفتن| تباه شدن| هدر رفتن
آنوقت| درحالیکه
بعضی جاها به معنی اطمینان داشتن و مطمئن بودن از چیزی هم هست
موقعیت بسیار دشوار|موقعیتی که مواجهه و برطرف کردنش بسیار سخت باشد
پیش رفتن| پیشرفت کردن|
بخاطر کاری که انجام داده بیش از حد از خود رضایت داشتن، بابت انجام کاری به خود مغرور بودن
فرسوده
در زبان عامیانه این کلمه حسن تعبیری برای کلمه f**k هست| برای مثال گاهی با توجه به context میشه این جمله رو اینجور معنی کرد: I'm stuffed! گرفتار شدم، ...
بیان کننده تفرقه یا جدایی بین افراد یا گروه ها بخاطر نابرابر بودن سطح امتیازات، نفوذ و قدرت
حرکاتی که نشان از زنده بودن و شروع زندگی دارد
زندگی بخشیدن - زنده کردن چیزی یا کسی - حرکات اولیه جنین در بارداری
کلامی برای ابراز سرخوشی، هیجان و شادی
عقیده را به دیگران تحمیل کردن
در بریتانیایی plonk و در آمریکاییplunk، صدای افتادن چیزی|تالاپ|تلپ|شتلپ
ناپدید شدن| محو شدن| ازبین رفتن
ضرر|متضاد کلمه upside به معنی مزیت یا فایده است
تبعیضگر - کسی که تبعیض قائل می شود
فهم یک ایده یا مفهوم
خارج شدن| بیرون پرتاب شدن
بزرگوار
ثابت و بدون تغییر|یکنواخت|تغییر ناپذیر
خوب درکنار هم قرار گرفته|خوب تشکیل شده|
کلیدش همینه| راه حلش اینه|نکته مهم همینه|نکتش همینه
کشیدن و بردن
صنعت فیلم
سرم درد می کنه واسه. . . . . کردن