دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢,٤٣٥
رتبه در دیکشنری
١,٣٥٢
لایک
٢٣٧
دیسلایک
٣٠
جدیدترین پیشنهادها
٥ ماه پیش
٣
به قهقرا رفتن بدتر شدن یا از کنترل خارج شدن
٥ ماه پیش
٠
To not feel physically or mentally well; to not feel as one normally does or should. حال خوبی نداشتن
٥ ماه پیش
١
به زندگی عادی برگشتن
٦ ماه پیش
٢
برای مو هم به کار میره حالتی که روی سر کسی ( معمولا بچه ها ) دست می کشی و موهاشون رو بهم میریزی
٦ ماه پیش
٠
نرمش ناپذیر
جدیدترین ترجمهها
٢ سال پیش
In 1947, African American Jackie Robinson broke baseball's color barrier.
٠
جکی رابینسون در سال1947 سد نژادپرستی بیسبال رو شکست.
٢ سال پیش
They had to break into the emergency food supplies.
٠
آن ها مجبور بودند به آذوقه اضطراری دستبرد بزنند
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.