تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به معنای پرده بکارت هم بکار میره. Popped someone’s cherry پاره کردن یا زدن پرده بکارت کسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بخود پیچیدن از درد - نشستن یا دولا شدن یا عقب رفتن از ترس - چندش شدن - چاپلوسی کردن - موقعیت چندش آور یا حال به هم زنی را تجربه کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در عهد قدیم مردم بزی را نزد خاخام های یهودی می بردند و مثل اعتراف مسیحی ها به گناهان خود نزد خاخام اعتراف میکردند و خاخام اون گناهان رو در گوش بز یکب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نه از هندم، نه از چینم، نه از بُلغار و سَقسین نه از مُلک عراقینم، نه از خاک خراسانم منصوب به مولانا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک معنای دیگر داره که در بعضی استانهای مرکزی هنوز مورد استفاده قرار میگیره! برَ گزیده بر هم به معنی خوبی و محصول و ثمره و غیره، به معنی جدا یا کنار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فاخته عربیزه شده پاختر که همان کفتر یا کبوتر میباشد که در استان های مرکزیمثل اصفهان ایران هنوز بدین نام خوانده میشود. در جای جای مختلف ایران به کفتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام پارسی پاختر یا همون فاخته عربیزه شده نام پرنده ایست که یاکریم یا قمری هم نامیده میشود. ولی حتی به معنی کفتر یا کبوتر نیز در استان های مرکزی ایران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Dimples of Venus دو تا چاله هایی که پشت کمر بعضی ها وجود داره. مثل چال گونه یا چال زنخدان چونه که بعضیا دارن و بعضیا ندارن چاله ونوس هم بعضی ها دار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه در چندین زیبان و فرهنگ خاورمیانه ای وجود داره. از مصر باستان تا زرتشتیان و اعراب و . . ولی رواج این کلمه در زبان فارسی از صفویان آغاز شد. ص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پدرسوخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. برای نشان دادن possibility در گذشته استفاده میشه I could’ve kill her نزدیک بود بکشمش. کم مونده بود بکشمش. میشد بکشمش.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

علاوه بر فوت کردن و دمیدن و ترکونده و . . اینها هم معنی میده: کام از سیگار گرفتن. کام از ماریجوانا گرفتن. ماریجوانا کشیدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

به کشیدن مواد در پایپ هم گفته میشه. این ماده میتونه کرک کوکایین یا کریستال مت باشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیشترین کاربرد این کلمه به معنای دریغ ورزیدنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تو زبان عامیانه هچلهف میگن ولی اصلش هشلهف و به معنای نازیبا و بیهوده و کج و کوله است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون اینکه گرسنه باشی چیز میز بخوری. اشتیاق برای اینکه همیشه دهانت بجنبد.

پیشنهاد
١

قدیما چون برق نبود برای درس خوندن در شب مجبور بودند که با چراق نفتی کتاب و میز مطالعه رو روشن کنند و این چراغ ها دود بسیار زیادی تولید میکرد و باعث س ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفت دادن بدون روغن - بو دادن غذا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

من با کلی زحمت و تلاش یه کامنت کاملا علمی گذاشتم واسه این کلمه ولی تایید نشده. ولی چرت و پرت ها و مسخره بازی های مردم تایید شده. من دیگه آبادیس کامنت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اندام تناسلی زنانه یا همون woman's genitals البته در زبان بچه گانه یا مودبانه. مثل به کار بردن کلمه پوپو برای مدفوع. جمعش میشه cooches

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مخلوطی که در دندونپزشکی واسه پرکردن دندون بکار میره. مخلوط، ترکیب.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرفوراژ از کلمه انگلیسی perforage به معنی نقطه چین یا سوراخدار وارد زبان فارسی شده. سوراخ سوراخ های ریزی که در بین دو برگ دستمال توالت به صورت نقطه چ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Goblin - Demon موجوداتی خیالی که در فرهنگ های مختلف هر کدام به شکلی وجود دارند. مثلا در فرهنگ خاورمیانه جن شبیه به انسان و پاهای آن به شکل سُم است. و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به جهت تاب خوردن مو هم میگن که مطابق عقربه های ساعت مو تاب برداشته یا مخالف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

جرپو در شهرهای مختلف ایران سه معنی متفاوت داره: زن گوزو - زن فاحشه - آدم عجول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رتبه - رده - اِشِل - سطح - مقام - درجه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

اروادین عبارتی ترکی به معنای “زن شما” و “زنی که متعلق به شخص شما” است آروادین قحبه ی مسلمانا زن شما قحبه ی مسلمانان است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ملتهب، التهاب عضو،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تعریف نیش و کنایه دار از شخص - تعریف کردن با طعنه از کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

عقب انداختن یا به تعویق انداختن - مثلا تعویق انداختن دوره فحلی در گربه یا تعویق افتادن دوره پریودی در زنان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

اخراج شدن از محل کار یا مدرسه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

قانون جداسازی سیاه پوستان از سفید پوستان امریکا که بیشتر در ایالتهای جنوبی رواج داشت. به عنوان مثال توالت سیاه پوستان جدا بود. درب رفت و آمدشان در ف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

conjoint child دوقلو های به هم چسبیده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک بیماری عفونی ویروسی که روی سیستم عصبی مرکزی اثر میذاره و باعث فلج شدن شخص میشه با نام فلج اطفال. این بیماری تقریبا ریشه کن شده و حدود چند صد نفر د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوست دختر کیوت، یک زن جذاب و جوان، کپل یا کون انسان یا حیوانات، یه چیز تو مایه های گوگولی خودمون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

Epic حماسی - داستان حماسی - شعر حماسی Saga حماسه - پهلوان نامه - رزم نامه Legend اسطوره - داستان نیمه تاریخی Myth افسانه - داستان خیالی غیر علمی یا م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

یا Necrotise بافت مردگی - مرگ سلولها و بافت در اثر سکته قلبی و نارسایی خون یا در اثر نیش مار یا عنکبوت سمی - نکروزه شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

یا Necrotize مرگ سلول و بافت در اثر حمله قلبی یا نیش مار و نوعی عنکبوت سمی - نکروزه شدن - بافت مردگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نکروزه شدن یا بافت مردگی در گیاهان یا جانوران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نکروزه شدن - مرگ سلولها و مرگ بافت که معمولا به علت سکته قلبی یا نیش مار یا نوعی عنکبوت سمی ایجاد میشود - بافت مردگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

دچار حمله صرع شدن هم معنی میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رحم کردن - کوتاه آمدن - سخت نگرفتن - ارفاق کردن - بیخیال کسی یا چیزی شدن و کوتاه آمدن بعدازظهر باران ملایم شد ( باران بیخیال شد و کوتاه آمد ) - بعد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

Cringy ( صفت ) چیزی که باعث حس شرمندگی و خجالت بشه. ضایع، خجالت آور، ناخوشایند، ناجور Cringe ( فعل ) =منزجر شدن ( یا کردن ) - خود را جمع کردن یا عقب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

محدود کردن، ( مانع کاری یا کسی شدن با ایجاد محدودیت ) ( جلوگیری کردن به وسیله ایجاد محدودیت ) مرزبندی کردن، کسی را محدود به یک مرز کردن ( تبعید کردن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

سه تا جمله نمونه اول بیربطه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

عر عر کردن خر عر زدن گریه نوزاد با صدای بلند حرف خود زا با داد و بیداد گفتن ( همون عر زدن خودمون ) با صدای ناهنجار خندیدن یا گریه کردن یا داد زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

عر عر کردن عر زدن هم معنی میده ( گریه نوزاد با صدای بلند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تهیه یک لیست یا گزارش یا کتاب با استفاده از جمع آوری اطلاعات جمع آوری اطلاعات برای ساخت چیزی جمع آوری ( کامپیوتر ) جمع آوری امتیاز مشخص ( مسابقات ور ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

مدل موی موهاک هم معنی میده که از مدل موی مردان قبیله موهاک گرفته شده. مدل موی تاج خروسی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به جز تمشک، شیشکی کشیدن هم معنی میده.

١