cringing

جمله های نمونه

1. A stray dog was cringing by the door.
[ترجمه گوگل]یک سگ ولگرد کنار در زوزه می کشید
[ترجمه ترگمان]یک سگ ولگرد در کنار در به خود می پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's always cringing to the boss.
[ترجمه Ahura] او ( مونث ) همیشه خایه مالی رییسش است
|
[ترجمه گوگل]او همیشه به رئیس می چسبد
[ترجمه ترگمان]او همیشه در حال انجام وظیفه با رئیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Limousines slid across the asphalt, decadent thrill-seekers cringing behind their curtained windows.
[ترجمه گوگل]لیموزین‌ها روی آسفالت می‌لغزیدند و هیجان‌جویان منحط پشت پنجره‌های پرده‌دارشان می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]limousines از روی آسفالت آسفالت خیابان عبور کردند و seekers که در پشت پنجره های their به خود می پیچیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One is killed, or lives as a cringing inferior who may never have cubs of her own.
[ترجمه گوگل]یکی کشته می‌شود، یا به‌عنوان یک فرد پایین‌تر متزلزل زندگی می‌کند که ممکن است هرگز از خودش توله نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها کشته شده است، یا به عنوان یک بچه کوچک تر که ممکن است هیچ وقت بچه نداشته باشد زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His stance was apologetic, almost cringing as if he expected to be dealt a blow.
[ترجمه گوگل]موضع او معذرت خواهانه بود و تقریباً گیج کننده بود که گویی انتظار داشت ضربه ای به او وارد شود
[ترجمه ترگمان]حالت او پوزش طلبانه بود و انگار انتظار داشت ضربه ای به او وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But inside she was cringing at the memory of that appalling evening at the Grand Hotel.
[ترجمه گوگل]اما از درون به خاطر خاطره آن غروب وحشتناک در هتل بزرگ هول می کرد
[ترجمه ترگمان]اما در درون خاطره آن شب ترسناک در هتل گراند به خود می پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His blunt personality leaves even his supporters cringing.
[ترجمه گوگل]شخصیت بی‌پرده او حتی حامیانش را نیز متعجب می‌کند
[ترجمه ترگمان]شخصیت blunt حتی حامیان او را در خود جا به جا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's a shame because, to paraphrase Ginola's cringing catchphrase in the L'Oreal ads, she's worth it.
[ترجمه گوگل]این مایه شرمساری است زیرا، به تعبیر عبرت گیر جینولا در تبلیغات لورآل، او ارزشش را دارد
[ترجمه ترگمان]باعث تاسفه، چون این تیکه تیکه cringing که توی تبلیغات آل Oreal بود، ارزشش رو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Their servile lives were spent in grovelling and cringing and toiling and running about like little dogs at the behest of their numerous masters.
[ترجمه گوگل]زندگی خدمتکارانه آنها به دستور اربابان بی شمارشان در غوغا کردن و هق هق کردن و زحمت کشیدن و دویدن مانند سگهای کوچک سپری شد
[ترجمه ترگمان]زندگی servile مانند سگ های کوچک خود را به دستور اربابان بی شمار خود به کار می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had a cringing manner but a very harsh voice.
[ترجمه گوگل]او حالت خش خش داشت اما صدای بسیار خشنی داشت
[ترجمه ترگمان]او رفتاری cringing داشت اما صدای بسیار خشنی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nationalists believe the Philippines is cringing before its former masters.
[ترجمه گوگل]ملی گرایان معتقدند که فیلیپین در برابر اربابان سابق خود در حال فروپاشی است
[ترجمه ترگمان]ملی گرایان معتقدند که فیلیپین در مقابل استادان سابق خود در حال cringing است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then, what submission, what cringing and fawning, what servility, what abject humiliation!
[ترجمه گوگل]آن وقت، چه تسلیم، چه هق هق و حنایی، چه نوکری، چه ذلت خواری!
[ترجمه ترگمان]آن وقت، چه تسلیم، چه cringing، چه servility و چه servility، چه حقارت آور و حقیر!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So your enemies shall come cringing to you, And you shall tread upon their high places.
[ترجمه گوگل]پس دشمنانت به سوی تو خواهند آمد و تو بر بلندای آنها گام خواهی برد
[ترجمه ترگمان]از این رو دشمنان شما به خود cringing خواهند آمد و شما در جاه ای مرتفع خواهید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But I remember cringing during those meet - the - parents sessions in secondary school.
[ترجمه گوگل]اما یادم می‌آید که در آن جلسات - والدین - در دبیرستان هول می‌کردم
[ترجمه ترگمان]اما به یاد دارم که در طول جلسات ملاقات با والدین در دبیرستان به خود لرزیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There is a little bit of the cringing and a little bit of the 'How could you possibly be that self-involved that you don't get this?
[ترجمه گوگل]کمی هق هق وجود دارد و کمی از این که "چطور ممکن است اینقدر درگیر خود باشی که این را نفهمیدی؟"
[ترجمه ترگمان]یه کمی از این cringing و یه کمی از این چه جوری ممکنه به خودت ربط داشته باشی - به خاطر این که این کار رو نمی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crouching or bending in fear or servility; act of cringing

پیشنهاد کاربران

بخود پیچیدن از درد - نشستن یا دولا شدن یا عقب رفتن از ترس - چندش شدن - چاپلوسی کردن - موقعیت چندش آور یا حال به هم زنی را تجربه کردن
خرد کردن ، له کردن

بپرس