پیشنهادهای العطّار، محمّد علی (٢,٧٩٩)
عربی=بنیّة فتاة . . . رقّاصة
در دانمارکی، در عربی= بنت
عربی=فتاة
( Galician ) عربی= بنیّة
بیش از هزارسال ومسلمانان باغیرت دینی حاضربودند همه چیز که دارند بدهند تا أثر باقی مانده را از معجزت پیغمبر "شقُّ القمر" ( ترک برداشتن ماه ؛ترجمه غلط: ...
مشی بسرعة. تُند راه رفت. راه رفتن با شتاب speedy walk soeed walking
#۲: این منافقین از ته درک جهنّم نمی ترسند، چرا؟!!! چی؛فکر میکنند اینقدر پوستشان کلفته یا لباس فضائی سفارشی دش جهنّم هست یا کولرگازی با برق یارانه ریا ...
اوستاد زبانشناس هرفهء اوستائی؛ چرا نمیگی ریشه این کلمه وَشناد ژرف پارسی هست. چی؛ اوستا که براش تبلیغ میکنی منزّه وپاک از این کلمات هست ومقدس فرا آسم ...
وَشناد وَسناد alot a lot lot much so much so many more . . . کثیر زیاد . . .
#4: The last list in CELL بقیة المُختصرات Last List in CELL #۴: Sta statement STAT static STRID strident SUBCAT subcategorization SUBJ subject; s ...
چقدر ارزان! والّا ارزانه! بخر دیگه! برای دانشگاه ها وکارخانه مرتبطه ضروری هست. نداری! چرا داری؛ چندتا ماشین لوکس در پارکینگ زیرزمینی . . . بفروش وچن ...
Medium - Energy Ion Scattering ( MEIS : . . . with channeling and blocking is a quantitative, real space, nondestructive technique for studyingthe c ...
حامَ ( طاف حولهُ ) با هامَ هانَ حانَ حامّه هامَّ . . . اشتباه نگیرید!
اِعمَل لِدُنیاکَ کَأَنَّکَ تَعیشُ أَبَداً وَ اعمَل لِآخَرَتِکَ کَأَنَّکَ تَموتُ غَداً
#2: حَوّاءَت کجا؛ ای خانم!؟!�
The Ancient Egyptian language is first attested a little before 3000 B. C. , when the earliest inscriptions in hieroglyphic make their appearance. Co ...
In the 1970s, Hetzron proposed placing Arabic with Aramaic and Canaanite in a ‘Central Semitic’ group ( stressing the imperfect pattern and the t as ...
Arabic is an offshoot of the Semitic branch of the Afro - Asiatic languages. According to the traditional classification of Semitic, Arabic is part o ...
Our richest source of pre - Islamic Arabic is a large corpus of orally transmitted poetry from the 6th and 7th centuries C. E. , later compiled by Ar ...
Although people labeled Arabs are attested as early as the 9th century B. C. E. in Assyrian sources, the history and development of their language be ...
The problem of the affiliation of Arabic within the Semitic languages continues to be discussed ( see Faber, 1997 ) .
تَکَدّس وتوقّف تراکم بلاحرکة تزاحم وثبت تجمّع ووقف . . . jimmed stuck and unable to move, or stuck in something: This drawer is jammed stacked tra ...
إِنَّ مَثَلَ عِیسَیٰ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ . . . پس: إِنَّ مَثَلَ حوّاء عِنْدَ اللَّ ...
لایزال مَحمَداً ومحموداً.
مَحمَد الشُکر.
#۱: چون ساکنین مکّه مکرمه در اصل عرب زبان نبودند ومهاجرین ومسافرین وزوّار بودند ( بجز آل ابراهیم ) مانند بقیّت شهرها واماکن مذهبی زیارتی . . . کلمه" ...
ویژه نامه مصنوعی برای افراد دربار وشاهزاده ها لاکژری پرست.
خلق وابداع واژه ها نو وعبارات جدید واصطلاحات ویژه . . . وقبلاً نبوده. . . توسط افراد ناشناس یا باشناس مهاجر یا اعجمی نادانی یا دانائی باعلم یا بدو ...
مَلبَس:مکان وضع اللباس وحفظه =کُمد لباس، دولاب مِلبس: وقت تغییر اللباس ، محبس . . . مُلبَس:نامفهوم، مفهوم تار، غیرواضح مشوّش، مشکوک، پارازیتی . . . ...
کَتیبة الجیش: مقرگاه آرتش جایگاه تجمّع سربازان وافسران پایگاه نظامی پایگاه آرتش . . . به کلمه قرآن عربی مبین رجوع شود: کتاب در اصل:جایگاه قوانین وتق ...
ترجمه تحت اللفظی: بند استخوانش طلائی! . . . ترجمه درست: آبروشَ رفته! = ذهبَ عزّهُ وشرفه وشأنه . . .
درخت بیابانی وحشی نااهلی پرورده نیست . . . با جانوار " سگ" هیچ ارتباطی ندارد. مانند: " ابو الکلاب" أُم کلبة بنی کلب قوم کلب یوم کلب ساعة کلب کلّابت ...
دارای احترام وتقدیر دارای عنفوان جوانی دارای زیبائی نوجوانان . . . برحسب موقعیت کاربردی معنا میشود.
How to get it right when: اینهمه سروصدا وآلودگی ثوتی ( صوتی ) وسوتی وصورتی وسوری وشوتی وپارازیتی وفشنگی وپرحرفی ودانش معیوبی وعلم منقوصی ومستندمنغوص ...
وَکَوَاعِبَ أَتْرَابًا: اگه کواعب به دختران نوجوان teen ربطش کنید، پس؛خانمهای متدیّن در بهشت چی میشن؟؟؟؟!!!! کعب:رفیع الشأن، عالی القدر ای در بهشت اح ...
پارازیت انداز: تشویش افکار وعقائد متداول مردم وکاربران معتبر ومحترم نت وتلفز ورانه های تثویری ( تصویری ) ونا تزویری وتلفیقی وغیر تسریفی . . .
حقائق را زود بخوانید وبدانید وثبت کنید!؛ چون زود ضبط وحذف میشوند!
catastrophe علم ناقص فاجعه است! مانند بدشنینی: ناشنوا کُلاً حرفت را متوجّه نمیشود؛ بدشنوا حرفت را نمیگیرد وبا چیزیها که خودش میداند ودرذهن دارد جاگزی ...
Still water runs deep اندیشمندان ساکتند وجاهلان پر جدلند.
عقلانیّة الصمت. السکوتُ اکبر الحکمِ. . . . اندیشمندان همیشه ساکتند.
فحش ارباب شیرینه!
گره با دست باز میشه از دندان استفاده نمیکنن.
همه تخم ها را توی یک سپد نمیگذارند!
عبارت توهینی به سیاهپوست در یوسا!
#1: جواب بالصفعة صفعة بالوجه ردّ مصفوع صفعةحلوة صفعة مُرّة . . .
چقدر باهم دعوا ومرافعه میکنی! ریشه این کلمه از دهان نوزادان محترم به این جهان آشفته شروع شد ومیشود وخواهدشدوبس: از ابتدا وآغاز سخن "دا ده دی" میگن یا ...
با این کلمات اشتباه نگیرید: لا هیجان! لاهی جان الاهی جان لاهی جوان لا هی ولا جان Jhone لاه ولج الان لهو هیجانی لاح هیچ جان لهجه آن لهی جن لا حی ولا ج ...
تَلَفُّظِی: قابل تلفّظ لفظی وار . . . تشابهات لفظی: تلف فُظّی طلب فظی تالاپ تلوپ ورزشی تلفزیونی تل فلزی تل فازی تل پزی تلف پزی اتلاف آشپزی طلب فضولی ...
مُشابهات لفظی تلفّظی: کپ زدن کیپ شدن کف زدن کپر کردن کف زد کپ خورد پیکاپ کباب کپ تاون کپکپ کیفک . . .
#۱: هدف بگیربزن! شوتی! سوتی! تمرکز کن وبفهم! . . .