پیشنهادهای عبداله موسی زاده (٥٣)
								
									٢٧١
								
							
						
											٣ سال پیش
										
									
											٠
										
									ضریب، نسبت، بهره
											٤ سال پیش
										
									
											٥
										
									منحصربه فرد، برتر
											٤ سال پیش
										
									
											-٣
										
									گستاخ، سربه هوا
											٤ سال پیش
										
									
											-٥
										
									جوک گفتن
											٤ سال پیش
										
									
											٤
										
									1 - شکستن، ترک، وقفه، خوردشدن2 - تفریح، تنفس، استراحت
											٤ سال پیش
										
									
											٢
										
									گول زننده
											٤ سال پیش
										
									
											٧
										
									مربی
											٤ سال پیش
										
									
											٩
										
									منطقی - منسجم
											٤ سال پیش
										
									
											٣٤
										
									معتبر
											٤ سال پیش
										
									
											٤
										
									تعویق انداختن
											٤ سال پیش
										
									
											٨
										
									جایگاه
											٤ سال پیش
										
									
											٦
										
									مداخله
											٤ سال پیش
										
									
											٦
										
									مخل
											٤ سال پیش
										
									
											٢
										
									باطل، ول
											٤ سال پیش
										
									
											٢١
										
									محدود شده
											٤ سال پیش
										
									
											٦
										
									پنهان - مخفی
											٤ سال پیش
										
									
											٤
										
									ناچار
											٤ سال پیش
										
									
											٣
										
									بزرگ
											٤ سال پیش
										
									
											٧
										
									بزرگ
											٤ سال پیش
										
									
											٣
										
									بزرگ
											٤ سال پیش
										
									
											٧
										
									یزرگ
											٦ سال پیش
										
									
											٩
										
									رازدار - راز
											٦ سال پیش
										
									
											١٠
										
									بکاررفتن - نشان دادن
											٦ سال پیش
										
									
											-٦
										
									خیّر، اهداءکننده
											٦ سال پیش
										
									
											٢
										
									کائوچو
											٦ سال پیش
										
									
											١٢
										
									1 - ازکنارچیزی گذشتن2 - ازبین رفتن یارفع شدن3 - پاس شده یاقبول شده درس یاواحددرسی
											٦ سال پیش
										
									
											٤
										
									قضاوت کردن
											٦ سال پیش
										
									
											٢
										
									قانون، قاعده
											٦ سال پیش
										
									
											١
										
									قانون
											٦ سال پیش
										
									
											٩
										
									نابودی، سقوط، فروریختن، غش
											٦ سال پیش
										
									
											١٠
										
									متحیرکننده، متحیر
											٦ سال پیش
										
									
											١٩
										
									ناراحت کننده
											٦ سال پیش
										
									
											١٨
										
									بزرگترین، مسن ترین
											٦ سال پیش
										
									
											٧
										
									به ترتیب
											٦ سال پیش
										
									
											٥
										
									بی گناه
											٦ سال پیش
										
									
											٦
										
									مبارزه
											٦ سال پیش
										
									
											٦
										
									دخالت کردن
											٦ سال پیش
										
									
											٥
										
									راضی کردن
											٦ سال پیش
										
									
											٤
										
									راضی کردن
											٦ سال پیش
										
									
											١
										
									شلخته
											٦ سال پیش
										
									
											١٢
										
									یهویی
											٦ سال پیش
										
									
											٢٦
										
									گذرا، ناپایدار
											٦ سال پیش
										
									
											٢
										
									هیات رئیسه
											٦ سال پیش
										
									
											٣
										
									بی کفایت
											٦ سال پیش
										
									
											١٩
										
									به طورمشخص، به طورمجزا، متمایز
											٦ سال پیش
										
									
											٩
										
									انفرادی
											٦ سال پیش
										
									
											٢
										
									نابرابر، نامساوی
											٦ سال پیش
										
									
											٨
										
									یارانه، کمک هزینه، کمک خرج، کمک مالی
											٦ سال پیش
										
									
											١
										
									باورکردنی، به شکل قابل قبول
											٦ سال پیش
										
									
											٤
										
									احتمالا
١