پیشنهادهای محسن احمدیانی (٨٨)
( در استرالیا ) شرایط کاری بصورت اقماری / پروازی Fly - In, Fly - Out
دست دست کردن
( به عنوان صفت ) خراب، گند، گه، مزخرف برای مثال: I had a shitful day ! روز مزخرفی داشتم
( 8به عنوان صفت ) گند ، گه، خراب ، بد، مزخرف برای مثال I had a shitful day! روز گندی داشتم
اون رو به من ترجیح دادی؟ وقتی بکار می رود که� شخص دیگری را نسبت به شما در اولویت گذاشته اند، یا لطفی را از شما دریغ کرده اند و برای آن شخص انجام داد ...
تف انداختن روی کسی
توافقی ( مثلا در حوزه طلاق )
ضربه زدن به توپ گلف ( جوری که داخل سوراخ بیفتد )
دکتر رزیدنت
تنگنا، مخمصه، بن بست، جایی که گیر کردی و مفری ( راه فراری ) نیست. برای نمونه: عنوان فیلم Heat با بازی ال پاچینو و روبرت دنیرو یا سریال Nine Bodies ...
کشتی کجیست با ماسک
میدان هایی که به جای چهارراه ها نصب می شوند. دقیقاً تصویر پیوست
وسوسه کننده
بیشترین
گشتن، دنبال چیزی گشتن، وارسی، بازرسی
سه گانه
دستگاهی که با ژتون یا سکه کار می کند
خیلی باحال a fine or excellent person or thing
عوض کردن تغییر دادن Change the subject= steer the conversation
با طمأنینه
Shove it بزارش کنار
وا داشتن ( به کاری )
Enthusiastic words نظرات دلگرم کننده، نقد مثبت، تحسین منتقدان
اجرای بی نظیر، اجرای خیره کننده پرفورمنس اینجا به معنی اجرا هست نه عملکرد
تشویق بی امان، تشویق بی وقفه
در زبان انگلیسی استرالیایی به کارمند اورژانس و کسی که با آمبولانس کار می کنند.
با تلفظ �ریجو� کوتاه شده رجیستر به معنی پلاک ماشین، نمره خودرو، پلاک اتومبیل
ناپدید، ناپیدا, بی هیچ ردی، traceless, without t a race
ناپیدا، ناپدید
متجاوز ( جنسی )
عربی این ضرب المثل که خیلی هم در فارسی کاربرد داره میشه: الخیرُ فی ماوَقَع
پلنگ و واز، واز و ولنگ،
مراقبت کردن
ایاب و ذهاب رفت و آمد
گروه رقابتی
در حالت امری : درش بیار . بکش بیرون
حساب سازی کردن
اعلام کردن I hereby tender my resignation بدینوسیله استعفای خود را اعلام میدارم
اعلام کردن I hereby tender my resignation بدینوسیله استعفای خود را اعلام میدارم.
تخصیص اعتبارات ( مالی )
تعمق
الکتروشوک ( قلبی )
زیانبار
پارازیت
شاهکار
ضدضربه
ماشین آتش نشانی شهری
مطابق انتظار، مسلماً
همه فن حریف، همه چیز دان
بدون جاروبک
لوله آب آتش نشانی
Counter - flashing is designed to prevent moisture from entering behind the vertical flange of headwall or sidewall flashing
آب بندی
اقدامات
تجمع ( آب )
افزایش
اقدامات
حوضچه، گودال، محل سرریز مایعات ( آب، روغن و . . . ) ، پیت
همراه کردن جمعی با خود، ملتزم ( به رکاب ) ، لشگرکشی ( مجازی ) how's your entailment getting along? . . . entailments are bad ( جمله از فیلم کشتن م ...
با سابقه، مجرب، باتجربه، کار درست
مطابقت
وسیله نقلیه طراحی شده برای عبور از مناطق صعب العبور
جاده خاکی، راه شوسه، راه صعب العبور
منعقد کردن
عقد ( قرارداد )
پایه ( برای نصب روی دیوار یا سقف ) مثلا پایه لوستر، پایه دتکتور، پایه جامایعی و . . .
point of view از نظر POV ماشین سواری وانت دار
حمل و نقل
آستانه تحریک
آستانه تحمل
شبرنگ، شب نما
رکاب ( زیر درب خودرو )
قیچی
دستگیره
بدون سقف، سر باز ( متضاد سرپوشیده )
خطا
الگو
اقدامات
اقدام
نا ایمن، ناامن، در معرض خطر
حصر
حذف
شبیه سازی
پا به پای
ساکنین
پویا
نازک کاری ( نمای داخلی ساختمان )
{مکانیک} رکتی فایر. نام دستگاهی که جریان ( ولتاژ ) متناوب را به جریان ( ولتاژ ) مستقیم تبدیل می کند. نام یک دستگاه جوشکاری