پیشنهادهای MohHoVN (١٢١)
به همین ترتیب، همین گونه
از پا افتادن
باید حقیقت را بپذیریم
دچار مشکل
زندگی را با چیزی سر کردن یا گذراندن
مورد تاکید و صیانت بودن
فورا، بی درنگ
ظاهر کردن
اطلاعات
انگیزنده دهنده
گوش به زنگ بودن
دستگاه عصبی غیرارادی
غیرارادی
پاسخ فرار یا قرار
فرار یا قرار
جا خوردن
سرریز اطلاعات یا داده ها
در رفتن حساب از دست
آدمک
گزارش کامل
[فیزیک] اثر مشاهده گر
منفعت طلب
گروه زدگی
سردرگم کننده
سِمِج
خوره، مثل game junkie: خوره ی بازی
موضع، رویکرد
کلکسیون
وارد ( از لحاظ آشنایی وتخصص )
شل و ول بودن
بدعادت شده
به صلابه کشیدن
لوس بار آوردن
درست و حسابی
هم اندیشی
آثار ارائه شده به جشنواره یا مسابقه
مجهولات
توصیف
اطلاعات ترجمه این واژه به �بینش� به نظرم تو خیلی از موارد ناواضحه. مثلا توی �insghts from this sudy� اگه بگیم �بینش های بدست آمده از این مطالعه� خوان ...
پرمشغله، تحت فشار
متعاقب
ذهنیت
نقطه بیهنه
محدودیت بودجه ای
سراشیبی سقوط
عقب نماندن، جا نماندن
نوسانی، پرنوسان
برو و بیا، رفت و آمد بیهوده
تحت پوشش خدمات قرار دادن افراد محروم
یلخی، کیلویی