پیشنهادهای دکتر محمدرضا ایوبی صانع (٢,٤١٨)
با مهربانی
کفاشی
muse در بحر فکر فرو رفتن
no head بی کلّه نترس بی پروا
step
برحذر داشتن ای که از کوچه معشوقه ما می گذری بر حذر باش که سر می شکند دیوارش جناب حافظ
گند زدن bounce and flop گنده گویی ( گنده گوزی ) و گندزدن
رَم کردن so as not to alert the horses برای اینکه اسب ها رَم نکنند https://americanfolklore. net/folklore/2010/07/el_muerto. html
پاورچین پاورچین آسه آسه ( آهسته آهسته ) موش موشک آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه
خشن زمخت پوست کلفت
پاگُنده
به خود دیدن once more took on the Wild West, and quickly made his mark on Texas folklore یکبار دیگر غرب وحشی به خود دید. . . . . https://americanfol ...
equip
criminal
در آن روزگاران،
overhear فالگوش ایستادن
an ancient Greek form of: cycle
جادوگر
با ضربات پیاپی زدن ( https://translate. google. com/?sl=en&tl=fa&text=peppering &op=translate ) and began peppering the beast with arrows ( https:// ...
منقرض شدن Everyone knew that the mammoth had all died away https://americanfolklore. net/folklore/2010/07/attack_of_the_mammoth. html
مهیب
دور آتیشی The Spookiest Campfire Stories داستان های دور آتیشی یه اصطلاحی هم توی ادبیات خودمون هست به نام نمایش های روحوضی یا تخته حوضی. یه چیزیه مثل ...
پر فراز و نشیب
خر کردن “He cannot fool us again, ” they said. اونا گفتن: دیگه نمی تونه ما رو خر کنه. https://worldfolklore. net/index. php/2020/07/31/the - boy - ...
بهترین معادلی که به نظرم می رسه که بار معنایی رو حمل کنه "خراب شدن یا هوار شدن روی سر کسی یا چیزی" است. به این جمله از The Boy Who Cried Wolf توجه کن ...
"چوپان دروغگو" this is one of the famous folklore of Greek which we are knowing as
آغوش بغل ( کردن ) they fell into their father’s arms https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - and - grethel/
invite ask and bade his sister sit behind him و از خواهرش خواست که پشت آن ( اردک ) سوار شود https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - ...
بیرون پریدن So he sprang out, like a bird out of his cage when the door is opened https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - and - gre ...
خدانشناس لامذهب atheist
برو تو! “Creep in, ” said the witch جادوگر گفت: برو تو! ( توی دیگ ) https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - and - grethel/
forgo
with their chubby red cheeks https://worldfolklore. net/index. php/2020/05/16/hansel - and - grethel/ لپ های گلی گوشتالو
بیاض
fortunately
rap زخم زبان سرزنش سخت
branch شاخه درخت At about noonday they saw a beautiful snow - white bird sitting upon a bough
comfortable
چرت و پرت motivation is crap, it comes and goes
Attention this text of Hansel - and - Gretel and in the evening, when we are ready, we will come and fetch you غروب که شد، آماده که شدیم، می آییم و م ...
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است ببین که در طلبت حال مردمان چون است جناب حافظ
sorrow
tiredness
زیرچشمی نگاه کردن
زن بابا زن پدر مادر خوانده مادر ناتنی البته که همه نامادری ها بد یا بدجنس نیستند، پس به این واژه با دید منفی نگاه نکنید.
چطور دلت میاد؟
idiot fool
procure جاکش، قَوّاد کارتونی هم در گذشته پخش می شد به نام pimpa که نام سگی بود که شخصیت اصلی داستان است و صاحب آن پیرمردی به نام آرماندو.
poverty
up to now