پیشنهادهای محمد رومزی (٥٠٣)
متوجهم
در حال حاضر
زر نزن حرف اضافه نزن Just cut the shit and get to the point.
اقوام ، فک و فامیل ، پدر مادر ، قوم و خویش
رکب زدن
شکلات تخته ای به زنی که پوست تیره ی جذابی داره هم میگن I saw a fine chocolate bar walking down the street
اصرار داشتن
در حال حاضر
ارادت
بسته به جمله معانی زیادی می تونه داشته باشه : زندگی همینه دیگه. . . خوب یا بد می گذره. . . پیش میاد دیگه. . . shit happens
رگ خواب کسی رو داشتن قلق کسی رو دونستن She has a way with john. she can get him to do anything.
درجه یک
پرطرفدار یا محبوب بودن بینِ. . . مثلا prof. stan is not popular with students پروفسور استن در بین دانشجوها محبوبیتی نداره.
همین حوالی
برده داری
این احتمال هست که. . .
منحوس
ورودی
اتفاق نظر
چه روزهایی بود! یادش بخیر!
مهندسی شده
یه نگاه اجمالی انداختن
{ماشین} : لگن ، قراضه
اُمُل
آهنگر
نمونه بارز نمونه برجسته از چیزی مثال واضح
حواس جمع نکته بین ریز بین
ارزیابی مجدد
ساختمان چند طبقه ( مانند برج های مسکونی )
به خودیِ خود
بالا گرفتن { بخصوص در مورد اختلاف }
به یاد داشته باشید
معلق روی سطح آب
بالغ بر
خستگی در کردن سر حال آمدن
بدخواهانه Malign activities : اقدامات بدخواهانه
یکجا نشستن تکون نخوردن بدون حرکت باقی ماندن
مرغ بریان شده یا کباب شده
نظر سنجی به ویژه در مورد مسائل سیاسی
چکیده یا بخشی کوتاه از یک سخنرانی یا مصاحبه
پیش رو In the years to come در سال های پیش رو
تعلیق کردن ( از کار ) موقتا اخراج کردن
کم شنوا
متمایل به گرایش داشتن به علاقه مند به
نوک زبونمه. .
عفونی
دریغ از
لحظه ای
نزدیک شدن به. . .
دنبال دردسر نباش ( نرو )