septic

/ˈseptɪk//ˈseptɪk/

معنی: چرکی، گندیده، الوده، وابسته به گندیدگی، جسم عفونی
معانی دیگر: پلشت، عفونی، گندشی، ماده عفونی

جمله های نمونه

1. A dirty cut may go septic.
[ترجمه علی] یک برش کثیف میتواند عفونی شود
|
[ترجمه گوگل]بریدگی کثیف ممکن است سپتیک شود
[ترجمه ترگمان]یه بریدگی کثیف ممکنه عفونت بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A tree gone septic where we gouged our initials.
[ترجمه خخ] سلام
|
[ترجمه گوگل]درختی که از بین رفته است و ما حروف اول خود را می نویسیم
[ترجمه ترگمان]یه درخت داره عفونت می کنه جایی که حروف اول our رو درست کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The use of septic tanks or cesspools may have a significant impact on maximum permissible density of dwellings per hectare.
[ترجمه گوگل]استفاده از سپتیک تانک یا حوضچه ها ممکن است تأثیر قابل توجهی بر حداکثر تراکم مجاز مسکن در هر هکتار داشته باشد
[ترجمه ترگمان]استفاده از مخازن septic یا چاه های فاضلاب ممکن است تاثیر قابل توجهی بر حداکثر چگالی مجاز خانه ها در هر هکتار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So the sewage goes septic, giving off hydrogen sulphide which corrodes the pipes and makes a nasty smell.
[ترجمه گوگل]بنابراین فاضلاب سپتیک می شود و سولفید هیدروژن تولید می کند که لوله ها را خورده و بوی بدی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین فاضلاب آلوده شده است و سولفید هیدروژن را از بین می برد که لوله ها را می خورد و بوی بدی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This system is used with a septic tank and soakaway if space is available.
[ترجمه گوگل]این سیستم با سپتیک تانک و در صورت وجود فضا استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این سیستم با یک مخزن septic و soakaway در صورتی که فضا موجود باشد، استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Are plot sizes large enough for septic tanks and soakaways?
[ترجمه گوگل]آیا اندازه های پلات به اندازه کافی برای سپتیک تانک ها و آبگیرها بزرگ هستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا اندازه قطعه به اندازه کافی برای مخازن septic و soakaways اندازه کافی بزرگ است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hot flesh pressed close; the septic flesh of his companions.
[ترجمه گوگل]گوشت داغ فشرده نزدیک گوشت عفونی یارانش
[ترجمه ترگمان]گوشت داغ به هم فشرده می شد؛ گوشت گندیده companions
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was just a septic tank.
[ترجمه گوگل]فقط یک سپتیک تانک بود
[ترجمه ترگمان]اون فقط یه مخزن septic بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A burst septic tank is believed to have triggered the landslide.
[ترجمه گوگل]گمان می رود که یک مخزن سپتیک ترکیده باعث رانش زمین شده باشد
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که انفجار یک تانک septic باعث رانش زمین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Everywhere, it was like an over-flowing septic tank or something rotting.
[ترجمه گوگل]همه جا مثل یک سپتیک تانک سرریز یا چیزی در حال پوسیدن بود
[ترجمه ترگمان]همه جا، مثل یک مخزن فاضل آب یا یک چیز گندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was in virgin wilderness up north where septic tanks are forbidden.
[ترجمه گوگل]این در بیابان بکر در شمال بود که در آن سپتیک تانک ممنوع است
[ترجمه ترگمان]این طبیعت بکر و بکر در شمال جایی بود که مخزن آب در آن ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These become hairless and develop septic sores.
[ترجمه گوگل]اینها بدون مو می شوند و زخم های عفونی ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]اینها بی مو می شوند و زخمه ای septic ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you have a septic system, where is the drain field?
[ترجمه گوگل]اگر سیستم سپتیک دارید، میدان تخلیه کجاست؟
[ترجمه ترگمان]اگر یک سیستم septic دارید، محل تخلیه کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Without immediate treatment, septic shock follows, with a mortality rate over 50 %.
[ترجمه گوگل]بدون درمان فوری، شوک سپتیک به دنبال دارد، با نرخ مرگ و میر بیش از 50٪
[ترجمه ترگمان]بدون درمان فوری، شوک septic به دنبال نرخ مرگ و میر بیش از ۵۰ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرکی (صفت)
addle, purulent, suppurative, septic, pussy

گندیده (صفت)
addle, septic, fetid, putrescent, putrescible

الوده (صفت)
septic, bedraggled, miry, smeary, spotty, unclean

وابسته به گندیدگی (صفت)
septic

جسم عفونی (صفت)
septic

تخصصی

[عمران و معماری] متعفن - پلشت
[زمین شناسی] متعفن، پلشت
[آب و خاک] آلوده

انگلیسی به انگلیسی

• infected with bacteria or microorganisms; infective, likely to cause infection
if part of your body or a wound becomes septic, it becomes infected by harmful bacteria.

پیشنهاد کاربران

septic ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: گَندیده
تعریف: ویژگی حاصل از تجزیۀ بی‏هوازی مواد آلی
عفونی

بپرس