ترجمههای میلاد علی پور (٢٣)
فرار کردن از کشور، خیلی خطرناک بود
خواهرش او را از رانندگی در کولاک بر حذر داشت، یا ( خواهرش توصیه کرد که در برف و بوران رانندگی نکند )
علی رغمِ شکستهای اولیه اش، تصمیم داشت به نوشتن ادامه دهد
برای رفتن به مصاحبه، باید لباس درخور و مناسبی پوشیده باشی
مرد، بسته ای که زن حمل می کرد را از او گرفت
افراد را بعنوانِ تنبیه، در پادگان بازداشت کردند
سربازانِ ذیربط را در سربازخانه/پادگان بازداشت کردند
دادخواستی/دعوایی/شکایتی بر علیهِ این شرکت طرح/تنظیم شده
پیروزی، قرار نبود به این سادگی ها بدست بیاد
سال و ماه و هفته, زمانهایی هستند که اکثر مان با آن آشنا هستیم
امروز قرار است ده شاهد در دادگاه شهادت دهند
دوست دارم یه فرصتی پیش بیاد برم مسافرت
اقلیت ها معمولا ارزشهای جامعه ی غالب را فرا می گیرند/می پذیرند
مردم زیادی در بمباران لندن جان خود را از دست دادند
به او تنفس دهان به دهان داده شد
عملیات احیاء رو بلافاصله, با تنفس دهان به دهان و کمپرس ( ماساژ ) قلبی شروع کردم
من علاقه ای به کوهستان ندارم، به جاش بیا بریم کنار دریا
رابطه جنسی و همجنس گرایی با پسران زیر شانزده سال در ایالت ماساچوست جُرم محسوب می شود/ مستوجبِ کیفر است
همیشه به ندای قلبت گوش کن، درسته که سمتِ چپه، اما همیشه راسته.
آرتساخِ/قره باغِ - کوهستانی ( ارمنی ها به آن آرتساخ می گویند ) یک درون بومِ ارمنی در داخل ( خاکِ ) آذربایجان است