پیشنهادهای مهری مدآبادی (٨٢)
نشان دادن محبت ابراز محبت
بیان کردن عشق نشان دادن عشق از طرق مختلف
قوام بخشیدن غلیظ کردن=تغلیظ ضخامت بخشیدن گردن کلفت تر کردن
احوالات انسانی/ اوضاع بشر/وضع بشر
سرآغاز - سر فصل - شروع
مغفول
مسلما، مسلم است که. .
نشاط آور - نشاط بخش
قدم اول - سکوی پرش
به تنهایی
روابط
باز پرداخت
زمینه چیزی ( معمولا بد ) فراهم آوردن
در متون گاهی اوقات در مفهومی منفی بکار میرود، در اینگونه موارد میتوان معانی زیر را لحاظ کرد: اسباب چیزی را فراهم کردن هیزم به آتش چیزی/کسی ریختن
بشکه
river path در بعضی جاها بستر رودخانه و در بعضی جاها مسیر رودخانه
بستر
provided that= بشرط اینکه/مشروط بر اینکه
محک زدن
سوال مورد بحث
گروهی حرکت کردن
از جای برکندن
made or done by
شبیه به هم
جماعت، خلق ، دسته
( لباس ) قد، بلندی
تلقی کردن
بنوعی
گردش پذیری
روی کاغذ آوردن مطالب جمع آوری شده
خب که چی!
stick with holdings قرص نگهداشتن مال و اموال / محکم نگهداشتن دارایی ها