پیشنهادهای متین دهقان زادهٔ جزی (١٨٤)
کافه تریا ( رستوران سلف سرویس ) ، رستورانی که مشتریها برای خودشان غذا میبرند a kind of restaurant
( در مدارس و غیره ) تالار یا بنایی که هم کافه تریا است و هم محل سخنرانی
خلاصه هوش مصنوعی "ا" یک حرف از الفبای فارسی است که به عنوان یک صامت استفاده می شود و می تواند به صورت "الف" یا "همزه" نیز خوانده شود. در فارسی، "ا" ...
- شاحن : اسب جنگی ، دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر ( مثل تفنگ ) ، باری ، بار کننده ( کشتی ) ، بار ، با. . .
فارسی به فارسی: لغت نامه دهخدا شاحن. [ ح ِ ] ( ع ص ) پُر. گویند: مرکب شاحن ؛ ای مشحون ، چون کاتم بمعنی مکتوم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . عرب ...
در امری اندیشیدن، به عمق و ژرفای چیزی فکر کردن
فیلم ها
پله
"Rocoto" به معنای فلفل قرمز یا زرد در زبان اسپانیایی است، اما در زبان های بومی دیگر، مانند Quechua و Aymara، نام های متفاوتی دارد. این نوع فلفل در کو ...
A city in Peru.
معنی: وقفه، مکی، سکوت، توقف، درنگ، مکی کردن معانی دیگر: مکث، مولش، درنگ کردن، تردید کردن، مکث کردن، بازایستادن، مولیدن، ( با: on یا upon ) توقف کردن، ...
Australia قاره ی استرالیا، جزیره ی استرالیا، استرالیا تلفظ: بریتانیایی: /ɒˈstreɪljə/ اُسْچِرِیْلییَ آمریکایی: /ɒˈstreɪliə/ آسْترُولییَ
معنی: اهن، اطو، فلز، اتو، اتو کردن، اتو زدن، اهن پوش کردن، اتو کشیدن معانی دیگر: آهن ( نشان آن: fe، وزن اتمی: 55/847، شماره ی اتمی: 26، چگالی: 7/86، ...
computer تلفظ: آمریکایی: کامپیودر _ کمپیودر /kəmˈpjuːtər/ بریتانیایی: کامپیوتَ _ کامپیوتِ _ کمپیوتَ _ کمپیوتِ /kəmˈpjuːtə/ معنی: کامپیوتر، رایانه، ش ...
تلفظ: تلفظ امریکایی: /ˌsuːvəˈnɪr/ سووِنیر ( سو وا نیر ) تلفظ بریتانیایی: /ˌsuːvəˈnɪə/ سووِنی ( ی ) ِ ( سو وا نی ( ی ) ِ معنی: یادبود، یادگار، ره اور ...
particular تلفظ آمریکایی: /pərˈtɪkjələr/ پار تی کییو لر - پار تی کییو لار /pəˈtɪkjʊlə/ پا تی کیو لَ معنی: فقره، خصوصیات، تک، خصوصی، ویژه، بخصوص، مختص ...
دستشویی دارم
سی و دومین حرف الفبای فارسی.
yellow /ˈjeloʊ/ /ˈjeləʊ/ معنی: زردی، زرده تخم مرغ، ترسو، زرد، عسلی، اصفر معانی دیگر: زرگون، طلایی، رنگ و رو رفته، ( در اثر کهنگی و غیره ) زرد شده، ز ...
معنی: مورب انگلیسی به انگلیسی • in italics, printed using a form of type in which the letters lean to the right, printed in italics ( also italicise ...
important /ˌɪmˈpɔːrtənt/ /ɪmˈpɔːtnt/ معنی: ژرف، مهم، عمده، خطیر، فوق العاده، با اهمیت، پر اهمیت معانی دیگر: کرامند، مهست، ذی نفوذ، بانفوذ، فرمند، مقت ...
post /poʊst/ /pəʊst/ معنی: پست، تعجیل، مسئولیت، منصب، سمت، موقعیت، مسند، مقام، شغل، چاپار، صندوق پست، بسته پستی، پستخانه، ارسال سریع، سیستم پستی، تیر ...
معنی: واقعا، عملا، در حقیقت، بالفعل، فعلا معانی دیگر: در عمل، در واقع تلفظ: بریتانیایی: اَکْچِلیْ _ اَکْچولیْ آمریکایی: اَکْشولیْ Synonym = in fact
modern /ˈmɑːdərn/ /ˈmɒdn̩/ معنی: نو، جدید، مدرن، نوین، امروزی، کنونی، متاخر معانی دیگر: امروزین، ( وابسته به دورانی از تاریخ که بعد از قرون وسطی یعنی ...
ثروت، بخت، شانس، طالع، دارایی، مال، خوشبختی، بحی و اقبال، اتفاق افتادن، مقدر شدن • future events, fate, destiny, things which happen to a person ت ...
should /ʃʊd/ /ʃʊd/ معنی: باید، بایست معانی دیگر: زمان گذشته ی: shall، ( برای بیان وظیفه و محذور و مناسبت ) باید، سزاوار است، سزد، بجا است اگر، ( برای ...
فرهنگ فارسی ( معجزه آسا ) ( صفت ) معجزه مانند معجزه گونه . یا بطور معجزه آسا . بطرزی شبیه بمعجزه : بطور معجزه آسا از حریق نجات یافت .
awful /ˈɑːfl̩/ /ˈɔːfl̩/ معنی: ترس، مهیب یا ترسناک معانی دیگر: انگیزنده ی ترس و احترام، اعجاب انگیز، بهت آور، ترس آور، هراس انگیز، بسیار بد، وحشتناک، ...
nauseous /ˈnɒʃəs/ /ˈnɔːsɪəs/ معنی: تهوع اور معانی دیگر: ( عامیانه ) دچار تهوع، تهوع آور، منش انگیز، دل آشوبگر، وامنده، انزجار انگیز، بیزار کننده، چند ...
fossiliferous /ˌfɑːsəˈlɪfərəs/ /ˌfɑːsəˈlɪfərəs/ معنی: سنگ واره، فسیل دار، فسیل مانند، سنگی معانی دیگر: سنگواره دار، سنگواره زا، سنگواره مانند معانی ب ...
fossil /ˈfɑːsl̩/ /ˈfɒsl̩/ معنی: فسیل، مربوط بادوار گذشته، سنگ واره معانی دیگر: آدم قدیمی مسلک، کهنه اندیش، آدم متحجر، سنگواره ای، سنگواره سان، فسیلی، ...
این، را
انگلیسی به انگلیسی • we helping verb ( used together with another verb, name or description )
یک میلیارد یک ییلیون ( انگلیسی ) 👇🏼 به فارسی: یک میلیارد!!!
A to Z
• an a to z is a map or book of maps showing the roads in a particular city or area; a to z is a trademark. از a تا z؛ از الف تا ی؛ از سیر تا پیاز ...
و از
معنی: صدای فش فش، گاز مشروبات، چابگی، هیجان داشتن، گاز داشتن معانی دیگر: ( صدای فش که از نوشابه های گاز دار بر می خیزد ) فش، پلغ پلغ، فس، وز، نوشابه ...
معنی: خربزه، هندوانه معانی دیگر: ( گیاه شناسی ) انواع گیاهان خانواده ی کدو که گوشت آبدار و خوراکی و تخم فراوان دارند مانند هندوانه و طالبی و غیره، ( ...
لغت نامه دهخدا تشاهد. [ ت َ هَُ ] ( ع مص ) با هم گواهی دادن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . گواهی دادن با هم. ( ناظم الاطباء ) . || با هم حاضر شدن و م ...
تماشا میکند، مشاهده میکند، میبیند
معنی: واقعا، عملا، در حقیقت، بالفعل، فعلا معانی دیگر: در عمل، در واقع تلفظ: بریتانیایی: اَکچِلی آمریکایی: اَکشولی Synonym = in fact
دانشنامه عمومی یون سپهر یا یونوسفِر ( به فرانسوی: Ionosph�re ) در بالاترین لایهٔ اَتمُسفِر ( هواسپهر ) جای دارد. [ ۱] یونوسفر بخشی یونیده از جو بالای ...
تلفظ: ذییاسْ
تلفظ: ذا یو اِس اِیْ معنی: ایالات متحدهٔ آمریکا رئیس جمهور: ترامپ
معنی: ایالات متحدهٔ آمریکا تلفظ: ذا یو اِس اِیْ
ذا یونایدِدْ ستِیْتْسْ ایالات متحدهٔ آمریکا رئیس جمهور: ترامپ
دیکشنری ث
نام بکی از پزشکان دورهٔ هخامنشیان
لغت نامه، واژه نامه، فرهنگ لغت، دیکشنری
immediately ad verb ( غید ) تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˌɪˈmiːdiətli/ آمیدییِدْلی تلفظ بریتانیایی: /ɪˈmiːdɪətli/ ایمیدییِدْلی - ایمیدییِجْلی - اِمیدییِت ...
immediately ad verb ( غید ) تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˌɪˈmiːdiətli/ آمیدییِدْلی تلفظ بریتانیایی: /ɪˈmiːdɪətli/ ایمیدییِدْلی - ایمیدییِجْلی - اِمیدی ...
Countable
Uncountable
نماد های تلفظ به عنوان مثال: i see /si/
yellow /ˈjeloʊ/ /ˈjeləʊ/ معنی: زردی، زرده تخم مرغ، ترسو، زرد، عسلی، اصفر معانی دیگر: زرگون، طلایی، رنگ و رو رفته، ( در اثر کهنگی و غیره ) زرد شده، زر ...
x /ˈeks/ /eks/ ( عدد نویسی رومی ) ده، ( کسانی که نمی توانستند نام خود را امضا کنند ) ضربدر، ( در پایین نامه ها ) نشان بوسه، نشان مجهول، نشان گم، ( ا ...
ex /eks/ /eks/ مخفف:، آزمون شده، بررسی شده، مثال، دادوستد، مبادله، مدیر، مجریه، تندرو، سریع السیر، بدون، به استثنای، ( عامیانه ) همسر پیشین، عاری از، ...
suggest ( v ) = suggestion ( n ) = offer = advice ( n )
fay /ˈfeɪ/ /ˈfeɪ/ معنی: جن، پری، نصب کردن معانی دیگر: ( قدیمی ـ سوگند ) مذهب، ایمان، ( نجاری کشتی و کشتی سازی ) لب به لب کردن ( تخته و غیره ) ، وصل ک ...
اسم مذکر
نام خاص مونث انگلیسی به انگلیسی • female first name
receiving Verb Verb ing Present continuous ( present progressive ) تلفظ: ریسیوِنْ معانی ( دیکشنری آبادیس ) : قانون ـ فقه : استیفاء بازرگانى : دریاف ...
never تلفظ: تلفظ آمریکایی: نِر تلفظ بریتانیایی: نَ، نِ
نام دختر
نام پسر
نام مونث
https://abadis. ir/fatofa/دزیره - کلاری/#[cm]
بگویید انگلیسی: say
لغت نامه دهخدا غید. [ غ َ ی َ] ( ع مص ) خمیدن گردن کسی و کژ گردیدن و مائل شدن اعطاف او. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . خمیده شدن گردن و نرم شدن شانه ه ...
express ( verb, adjective, adverb, noun ) /ɪkˈspres/ /ɪkˈspres/ معنی: سریع، روشن، صریح، مخصوص، سریع السیر، ابراز داشتن، ادا کردن، اظهار کردن، بیان ...
اسم خاص مونث تلفظ: اَلِسِنْ منبع: https://abadis. ir/entofa/alison/
معنی: تو ( شما ) ( you ) ( مخفف you ) ( در محاوره ) بررسی کلمه ضمیر ( pronoun ) • : تعریف: you ( spelled to reflect informal pronunciation ) . انگ ...
usual تلفظ: یوژواُلْ تلفظ آمریکایی: /ˈjuːʒəwəl/ تلفظ بریتانیایی: /ˈjuːʒʊəl/ معنی: معتاد، معمولی، متداول، عادی، مرسوم، همیشگی، معمول معانی دیگر: رواگ
mountain تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˈmaʊntən/ تلفظ بریتانیایی: /ˈmaʊntɪn/ ( مَ اون تِنْ ) معنی: کوه، کوهستانی، کوهستان معانی دیگر: جبل، توده ی بزرگ ( از ...
pronoun /ˈproʊnaʊn/ /ˈprəʊnaʊn/ معنی: ضمیر معانی دیگر: ( دستور زبان ) ضمیر، جانام ( مانند: he یا her یا which یا you یا anybody ) a word that can fu ...
انگلیسی به انگلیسی • four
terry /ˈteri/ /ˈteri/ معنی: سرباز مدافع مرزی انگلیس، پارچه حولهای معانی دیگر: پارچه ی حوله ای که پرزهای آن به صورت حلقه است ( terry cloth هم می گویند ...
کلمات اختصاری عبارت کامل: Speech Interpretation and Recognition Interface موضوع: موبایل سی ری ( Siri ) یک رابط صوتی مخصوص دستگاه های آی فون4اس ( iPho ...
پاسخ به Elena: نتم پسر است.
• male first name ( shortened form of gregory )
نام دختر
تخصصی [نساجی] نخ ویژه تور بافی - نخ دولاییخیلی ظریف با کیفیت عالی و پرتاب و پرز سوز شده
The alphabet of English language
abc تلفظ: اِیْ بی سی: تلفظ آمریکایی: /ˌeɪbiːˈsiː/ تلفظ بریتانیایی: /ˌeɪbiːˈsiː/ معنی: الفبا، کتاب الفبا، پایه کار، مبدا کار معانی دیگر: ( معمولا جمع ...
Muslim ( mainly Egypt and Sudan ) : variant of Majid . Jewish ( Ashkenazic ) : occupational name for a preacher Hebrew magid Yiddish maged.
معنی: پوست درخت معانی دیگر: اسم خاص مذکر، خاکروبه، تفاله، پوست کندن تلفظ: راسْ
اسم خاص مونث تلفظ: أمریکایی: مِگِنْ بریتانیایی: مَگِنْ تلفظ های دیگر: مِیْگِنْ - میگِنْ
پاسخ به مهدیسا: با اسم کشورها و یا قاره ها برای این موارد ما از حرف تعریف استفاده نمی کنیم. ولی اگر اسم یک کشور از ترکیب چند اسم بود از The استفاده م ...
فرانسه ) والس ( رجوع شود به: waltz )
charge تلفط: تلفط آمریکایی: /ˈt͡ʃɑːrdʒ/ شارْجْ تلفظ بریتانیایی: /t͡ʃɑːdʒ/ شاجْ معنی: تصدی، وزن، هزینه، عهده، خرج، مطالبه، مطالبه هزینه، عهده داری، ...
تلفظ: تلفظ امریکایی: کارْدِگِیْنا تلفظ بریتانیایی: کاتِهِنا A port in Colombia
اسم خاص مونث تینا
شهر باستانی کوسکو در پرو
اسمه A name
بندر ونکوور ( در غرب کانادا )
انگلیسی به انگلیسی: • structure in israel's city of jaffa that is used for cultural performances ( especially for dance troupes )
empire تلفظ: آمریکایی: /ˈempaɪər/ اِم پایر بریتانیایی: /ˈempaɪə/ اِم پایِ معنی: فرمانروایی معانی دیگر: امپراتوری، دوران حکمروایی امپراتور، حکومت ا ...
اسم مذکر A male name
لی یُ A name is an name And معانی دیگر : برج اسد معانی بیشتر : اسم خاص مذکر، کسی که در برج اسد به دنیا آمده است، ( نجوم ) استارگان ( مجمع الکواکب ) ش ...
اسمه و اسم شخص زیر هم بوده: ویلیام بلایک ( نقاش و شاعر انگلیسی )
situation تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˌsɪt͡ʃuːˈeɪʃn̩/ سَ تو اِیْ شِنْ تلفظ بریتانیایی: /ˌsɪt͡ʃʊˈeɪʃn̩/ سَ چو اِیْ شِنْ معنی: جا، وضع، حالت، موقعیت، وضع ...
Piano سه بخش است و بخش دوم بلند تر ( با استرس ) خوانده میشود ( 3 - 2 ) . معنی: ( ساز ) پیانو، قطعه موسیقی اهسته و ارام، ارام بنوازید معانی دیگر: ( د ...
دستور نواختن موسیقی ) آرام و با تانی ( بنوازید ) تلفظ آمریکایی: لِجییِرُ تلفظ بریتانیایی: لِگییِرُ
( دستور نواختن موسیقی ) آرام و با تانی ( بنوازید )
تانی مترادف تانی: آهستگی، ایست، تأخیر، تمجمج، درنگ، طمانینه، کندی، مکث، آهسته، کند، یواش، سستی، درنگ کردن، تأخیرکردن، سستی کردن برابر پارسی: آهستگی، ...
souvenir تلفظ: تلفظ امریکایی: /ˌsuːvəˈnɪr/ سووِنی یِر تلفظ بریتانیایی: /ˌsuːvəˈnɪə/ سووِنی یِ معنی: یادبود، یادگار، ره اورد، سوغات معانی دیگر: یادگ ...
معنی: یادبود ها، یادگارها ، ره اوردها ، سوغات معانی دیگر: یادگاری ها، یادآور ها، ره آورد ها، ارمغان ها، خاطره ها تلفط بریتانیایی: سووِنی یِ تلفظ آمری ...
کارکنان هتل
current تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˈkɜːrənt/ کِرِنْتْ - کِرِنْ تلفط بریتانیایی: /ˈkʌrənt/ کارِنْتْ معانی: جریان، سیاله، ترن، رایج، روان، متداول، معاصر، ج ...
dos تلفظ: /ˈdɒs/ /duːz/ معانی: ( کامپیوتر ) داس، نوعی سیستم عامل جهت کامپیوترهای شخصی، باید ها، کار های که باید انجام بدهمیم ( شود )
ale تلفظ: /ˈeɪl/ /eɪl/ اِیُل معنی: ابجو، ابجو انگلیسی، آبجو ایل معانی دیگر: ایل، آبجو انگلیسی ( فرق آن با آبجوی معمولی این است که تخمیر آن تند و در ...
le /lə/ /lə/ مخفف: ( فوتبال امریکایی ) گوشه ی چپ، مخفف: ( انجیل ) لاویان، سفر لاویان le_ پسوند:، ( فعل ساز ) حاکی از حرکت یا عمل مکرر [babble یا spar ...
ol ol _ پسوند: الکل، فنل [menthol و thymoll]، پسوند: رجوع شود به: - ole
راه آهن فراز ( روی خاکریزی برای مصونیت از سیل و غیره )
l /ˈel/ /el/ معنی: دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی معانی دیگر: ( معماری ) ضمیمه ی ساختمان که آن را به شکل "l" در می آورد، ( اعداد رومی ) پنجاه، پیشوند: ...
Movie theater = the movies ( آمریکایی ) Cinema: بریتانیایی
hotel تلفظ: /hoʊˈtel/ ( استرس روی بخش دوم ) معنی: هتل، مسافرخانه، مهمانخانه معانی دیگر: مهمانسرا
آ. همانندِ �الف�، نخستین حرف از حروف الفبای فارسی و در حساب جمل هم، مانند �الف�، معادل یک به حساب می آید. اما فارسی زبانان، در نظام الفبایی خود، نخست ...
alley /ˈ�li/اَلی /ˈ�li/اَلی معنی: کوچه، خیابان کوچک معانی دیگر: پس کوچه، کوی، راه، معبر، خیابان، راهرو، راهی که دو طرفش درخت باشد، ( بازی بیس بال ) ب ...
next door /nɛkst dɔr/ /nɛkst dɔː/ در بعدی، خانه ی بعدی، همسایه، دیوار به دیوار، خانه ( یامغازه یا ساختمان و غیره ) ی مجاور، بعدی، پهلویی، خانه پهلویی ...
Next door: همسایه، کنار، در بغلی، در بعدی، خانه ی بعدی، دیوار به دیوار، خانه ( یامغازه یا ساختمان و غیره ) ی مجاور، بعدی، پهلویی، خانه پهلویی، جنب ای ...
vase تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˈveɪs/ تلفظ بریتانیایی: /vɑːz/ تلفظ آمریکایی: vays تلفظ بریتانیایی: vaaz تلفظ آمریکایی: وِیس تلفظ بریتانیایی: واز معنی: ظ ...
california تلفظ آمریکایی: /ˌk�ləˈfɔːrnjə/ کَلِفُرنییَ تلفظ بریتانیایی: /ˌk�lɪˈfɔːnɪə/ کَلِفُنییَ معنی: ( ایالت کالیفرنیا ) ( در باختر ایالات متحده ...
suggest تلفظ: آمریکایی: /səgˈdʒest/ سِگْجَسْتْ بریتانیایی: /səˈdʒest/ سِجَسْتْ معنی: پیشنهاد کردن، اظهار کردن، تلقین کردن، اشاره کردن بر، بفکر خطور ...
Water water / ˈwɒtər / / ˈwɔːtə / معنی: اب، مایع، ابگونه، پیشاب، خیساندن، خیس عرق شدن، خیس کردن، اب دادن معانی دیگر: آب، ما ( h2o ) ، ( معمولا جمع ) ...
ماه ها مانثس ( مانث ) ( مانس ) ( مانتث ) ( مانتس )
student /ˈstuːdənt/ آمریکایی /ˈstjuːdnt/بریتانیایی معنی: شاگرد، دانشجو، دانش اموز، عضو دانشکده یا دانشگاه، اهل تحقیق معانی دیگر: دانش آموز، محصل، پژ ...
Recreation معنی: سرگرمی، تفریح، خلق مجدد معانی دیگر: شادداشت، خرمداشت، ماژ، وسیله ی تفریح، ماژه، بازآفرینی، بازآفرینش تلفظ: رِکری یِیشِن ( رِکریِیشِن ...
معنی: همایون، عالی نسب معانی دیگر: شکوه مند، مجلل، عالی، پرعظمت، بزرگ جاه، ( از نظر سن یا مقام و غیره ) قابل احترام، محترم، معزز، ارجمند، ماه هشتم تق ...
Usذا ( د ) سیدی Ukذا سیتی
معنی: هم اهنگی، کنسرت، ساز واواز، انجمن ساز واواز، جور کردن، سر یکی کردن معانی دیگر: وابسته به کنسرت، کنسرتی، ( موسیقی ) هماهنگی، همسازی، توافق، همکا ...
معنی: واقعا، عملا، در حقیقت، بالفعل، فعلا معانی دیگر: در عمل، در واقع تلفظ: بریتانیایی: اَکچِلی آمریکایی: اَکشولی
معنی: ریاضی ) عدد ترتیبی، شمار دهنادی ( مثلا: دهم tenth یا دوم second یا صدم تلفظ: بریتانیایی: اُدِنُل نامبِ آمریکایی: اُردِنُل نامبر
تلفظ: پِیشِنت معنی: مریض، بیمار، صبور، شکیبا. . .
field معنی: زمین، صحرا، میدان، پهنه، عرصه، رشته، دایره، مرغزار، دشت، مزرعه، کشتزار، بمیدان یا صحرا رفتن معانی دیگر: پالیز، کشتگاه، کردو، - زار، - گاه ...
معنی: بلوار، تفرجگاه، خیابان پهنی که دو طرف آن درخت و گلگاری یا چمن باشد، بولوار، باغراه، چارباغ، خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد. . . . ...
شناسه ( حرف معرّفه ) است و قبل چیزی که میشناسیمش بکار میبریم معنی: را، حرف معرفه، حرف تعریف ( با a و an فرق دارد ) ، تا اینکه، مگر اینکه، برای اینکه، ...
ماچو پیچو
ایوان Is ) a name ) =
معنی: خفه شو، دهنتو ببند تلفظ: بریتانیایی: شاتاپ آمریکایی: شاداپ
معنی : ( شهرِ ) نیویورک ( در آمریکا ) تلفظ: بریتانیایی: نی یو یُک آمریکایی: نو یُرک
( کشورِ ) ژاپن، جلا، جلا دادن، لاک و الکل ( برّاق ) ، لاک ژاپنی، . . . . تلفظ: جِپَن
مخفف We are یعنی ما هستیم . . .
معنی: ایالات متحده تلفظ: ذی یو اِس
معنی: ایالات متحدهٔ آمریکا تلفظ: ذی یو اِس اِی
معنی: ایالات متحده تلفظ: آمریکایی: یونایدِد ستِیتس بریتانیایی: یونایتِد ستِیتس
Knew = The past ( form ) of "know"
اسکندر
بود second person singular past, plural past, and past subjunctive of be.
معنی: پل، وصل ( متصل ) کردن تلفظ: برِچ
( ساز ) پیانو، ارام و اهسته نوازیدن
معنی: بین، مابین تلفظ: بِتوین
معنی: بدمینتون تلفظ امریکایی: /ˈb�dˌmɪntən/
( کشور ) ایران
معنی: ( قارّهٔ ) اُروپا تلفظ امریکایی: یورَپ تلفظ بریتانیایی: یورِپ
معنی: ( قارّهٔ ) آسیا تلفظ: اِیژَ ( اِیژاَ )
معنی: قرآن کریم تلفظ: هُلی کوران ( هُولی کوران ) ( کران )
معنی: شامپانزه تلفظ امریکایی: چیمپِنزی تلفظ بریتانیایی: چیمپَنزی
معنی: زرافه. تلفظ امریکایی: جیرَف. تلفظ بریتانیایی: جیراف.
تلفظ: وِیُل ( او وِیُل )
معنی: نهنگ، وال تلفظ: وِیُل ( وِ یُ ل )
معنی: مارماهی تلفظ: ایُل ( ای یُل ) ( ایُ )
تلفظ: مِیُلک معنی: شیر
Lyre تلفظ امریکایی: لایِر تلفظ بریتانیایی: لایِ معنی: چنگ معادل: harp
پرتغال ها a plural of orange
پرتغال - نارنجی a kind of fruit or a kind of color
نهنگ ها ( وال ها ) a plural of whale 🐳🐋
کیتی
معنی: سیب نوعی میوه ( a kind if fruit ) le در کلمهٔ apple صدای ( اُ ) میدهد ( چون ( دارک ال ) دارد ) پس تلفظ کلمهٔ apple میشود: اَپُل ( اَپُ )
درخت نوعی گیاه ( a kind of plant ) صدای چ خفیف میدهد ( چری )
داروخانه معادل = Pharmacy صدای ج خفیف میدهد ( جراگستُر )
داروخانه معادل = drugstore
سینما معادل: the movies
سینما معادل = movie theater
تلفط the: اگر کلمه بعد از the حرف اولش جزؤ حروف صدا دار ( a, e, i, o, u ) باشد /�i:/ ( ذی ) تلفظ میشود و در غیر این صورت ( ذا ) تلفظ میشود.
را در عربی هم معنی خدا میدهد.
ذا ( ذی )
محض رضای خدا!
کلاه سرم رفت ( کلاه رفت سرم ) .
تلفط the: اگر کلمه بعد از the حرف اولش جزو حروف صدا دار ( a, e, i, o, u ) باشد /�i:/ ( ذی ) تلفظ میشود و در غیر این صورت ( ذا ) و یا بعضی وقتها ( ذِ ...