پیشنهاد‌های متین دهقان زادهٔ جزی (١٨٤)

بازدید
٣٤٨
تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کافه تریا ( رستوران سلف سرویس ) ، رستورانی که مشتریها برای خودشان غذا میبرند a kind of restaurant

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

( در مدارس و غیره ) تالار یا بنایی که هم کافه تریا است و هم محل سخنرانی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خلاصه هوش مصنوعی "ا" یک حرف از الفبای فارسی است که به عنوان یک صامت استفاده می شود و می تواند به صورت "الف" یا "همزه" نیز خوانده شود. در فارسی، "ا" ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

- شاحن : اسب جنگی ، دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر ( مثل تفنگ ) ، باری ، بار کننده ( کشتی ) ، بار ، با. . .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فارسی به فارسی: لغت نامه دهخدا شاحن. [ ح ِ ] ( ع ص ) پُر. گویند: مرکب شاحن ؛ ای مشحون ، چون کاتم بمعنی مکتوم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . عرب ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در امری اندیشیدن، به عمق و ژرفای چیزی فکر کردن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فیلم ها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پله

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Rocoto" به معنای فلفل قرمز یا زرد در زبان اسپانیایی است، اما در زبان های بومی دیگر، مانند Quechua و Aymara، نام های متفاوتی دارد. این نوع فلفل در کو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A city in Peru.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی: وقفه، مکی، سکوت، توقف، درنگ، مکی کردن معانی دیگر: مکث، مولش، درنگ کردن، تردید کردن، مکث کردن، بازایستادن، مولیدن، ( با: on یا upon ) توقف کردن، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Australia قاره ی استرالیا، جزیره ی استرالیا، استرالیا تلفظ: بریتانیایی: /ɒˈstreɪljə/ اُسْچِرِیْلییَ آمریکایی: /ɒˈstreɪliə/ آسْترُولییَ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی: اهن، اطو، فلز، اتو، اتو کردن، اتو زدن، اهن پوش کردن، اتو کشیدن معانی دیگر: آهن ( نشان آن: fe، وزن اتمی: 55/847، شماره ی اتمی: 26، چگالی: 7/86، ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

computer تلفظ: آمریکایی: کامپیودر _ کمپیودر /kəmˈpjuːtər/ بریتانیایی: کامپیوتَ _ کامپیوتِ _ کمپیوتَ _ کمپیوتِ /kəmˈpjuːtə/ معنی: کامپیوتر، رایانه، ش ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: تلفظ امریکایی: /ˌsuːvəˈnɪr/ سووِنیر ( سو وا نیر ) تلفظ بریتانیایی: /ˌsuːvəˈnɪə/ سووِنی ( ی ) ِ ( سو وا نی ( ی ) ِ معنی: یادبود، یادگار، ره اور ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

particular تلفظ آمریکایی: /pərˈtɪkjələr/ پار تی کییو لر - پار تی کییو لار /pəˈtɪkjʊlə/ پا تی کیو لَ معنی: فقره، خصوصیات، تک، خصوصی، ویژه، بخصوص، مختص ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستشویی دارم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سی و دومین حرف الفبای فارسی.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

yellow /ˈjeloʊ/ /ˈjeləʊ/ معنی: زردی، زرده تخم مرغ، ترسو، زرد، عسلی، اصفر معانی دیگر: زرگون، طلایی، رنگ و رو رفته، ( در اثر کهنگی و غیره ) زرد شده، ز ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی: مورب انگلیسی به انگلیسی • in italics, printed using a form of type in which the letters lean to the right, printed in italics ( also italicise ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

important /ˌɪmˈpɔːrtənt/ /ɪmˈpɔːtnt/ معنی: ژرف، مهم، عمده، خطیر، فوق العاده، با اهمیت، پر اهمیت معانی دیگر: کرامند، مهست، ذی نفوذ، بانفوذ، فرمند، مقت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

post /poʊst/ /pəʊst/ معنی: پست، تعجیل، مسئولیت، منصب، سمت، موقعیت، مسند، مقام، شغل، چاپار، صندوق پست، بسته پستی، پستخانه، ارسال سریع، سیستم پستی، تیر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی: واقعا، عملا، در حقیقت، بالفعل، فعلا معانی دیگر: در عمل، در واقع تلفظ: بریتانیایی: اَکْچِلیْ _ اَکْچولیْ آمریکایی: اَکْشولیْ Synonym = in fact

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

modern /ˈmɑːdərn/ /ˈmɒdn̩/ معنی: نو، جدید، مدرن، نوین، امروزی، کنونی، متاخر معانی دیگر: امروزین، ( وابسته به دورانی از تاریخ که بعد از قرون وسطی یعنی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ثروت، بخت، شانس، طالع، دارایی، مال، خوشبختی، بحی و اقبال، اتفاق افتادن، مقدر شدن • future events, fate, destiny, things which happen to a person ت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

should /ʃʊd/ /ʃʊd/ معنی: باید، بایست معانی دیگر: زمان گذشته ی: shall، ( برای بیان وظیفه و محذور و مناسبت ) باید، سزاوار است، سزد، بجا است اگر، ( برای ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرهنگ فارسی ( معجزه آسا ) ( صفت ) معجزه مانند معجزه گونه . یا بطور معجزه آسا . بطرزی شبیه بمعجزه : بطور معجزه آسا از حریق نجات یافت .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

awful /ˈɑːfl̩/ /ˈɔːfl̩/ معنی: ترس، مهیب یا ترسناک معانی دیگر: انگیزنده ی ترس و احترام، اعجاب انگیز، بهت آور، ترس آور، هراس انگیز، بسیار بد، وحشتناک، ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

nauseous /ˈnɒʃəs/ /ˈnɔːsɪəs/ معنی: تهوع اور معانی دیگر: ( عامیانه ) دچار تهوع، تهوع آور، منش انگیز، دل آشوبگر، وامنده، انزجار انگیز، بیزار کننده، چند ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fossiliferous /ˌfɑːsəˈlɪfərəs/ /ˌfɑːsəˈlɪfərəs/ معنی: سنگ واره، فسیل دار، فسیل مانند، سنگی معانی دیگر: سنگواره دار، سنگواره زا، سنگواره مانند معانی ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fossil /ˈfɑːsl̩/ /ˈfɒsl̩/ معنی: فسیل، مربوط بادوار گذشته، سنگ واره معانی دیگر: آدم قدیمی مسلک، کهنه اندیش، آدم متحجر، سنگواره ای، سنگواره سان، فسیلی، ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این، را

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

انگلیسی به انگلیسی • we helping verb ( used together with another verb, name or description )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک میلیارد یک ییلیون ( انگلیسی ) 👇🏼 به فارسی: یک میلیارد!!!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A to Z

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• an a to z is a map or book of maps showing the roads in a particular city or area; a to z is a trademark. از a تا z؛ از الف تا ی؛ از سیر تا پیاز ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

و از

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی: صدای فش فش، گاز مشروبات، چابگی، هیجان داشتن، گاز داشتن معانی دیگر: ( صدای فش که از نوشابه های گاز دار بر می خیزد ) فش، پلغ پلغ، فس، وز، نوشابه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

معنی: خربزه، هندوانه معانی دیگر: ( گیاه شناسی ) انواع گیاهان خانواده ی کدو که گوشت آبدار و خوراکی و تخم فراوان دارند مانند هندوانه و طالبی و غیره، ( ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لغت نامه دهخدا تشاهد. [ ت َ هَُ ] ( ع مص ) با هم گواهی دادن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . گواهی دادن با هم. ( ناظم الاطباء ) . || با هم حاضر شدن و م ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تماشا میکند، مشاهده میکند، میبیند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معنی: واقعا، عملا، در حقیقت، بالفعل، فعلا معانی دیگر: در عمل، در واقع تلفظ: بریتانیایی: اَکچِلی آمریکایی: اَکشولی Synonym = in fact

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانشنامه عمومی یون سپهر یا یونوسفِر ( به فرانسوی: Ionosph�re ) در بالاترین لایهٔ اَتمُسفِر ( هواسپهر ) جای دارد. [ ۱] یونوسفر بخشی یونیده از جو بالای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: ذییاسْ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: ذا یو اِس اِیْ معنی: ایالات متحدهٔ آمریکا رئیس جمهور: ترامپ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی: ایالات متحدهٔ آمریکا تلفظ: ذا یو اِس اِیْ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذا یونایدِدْ ستِیْتْسْ ایالات متحدهٔ آمریکا رئیس جمهور: ترامپ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیکشنری ث

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نام بکی از پزشکان دورهٔ هخامنشیان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لغت نامه، واژه نامه، فرهنگ لغت، دیکشنری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

immediately ad verb ( غید ) تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˌɪˈmiːdiətli/ آمیدییِدْلی تلفظ بریتانیایی: /ɪˈmiːdɪətli/ ایمیدییِدْلی - ایمیدییِجْلی - اِمیدییِت ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

immediately ad verb ( غید ) تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˌɪˈmiːdiətli/ آمیدییِدْلی تلفظ بریتانیایی: /ɪˈmiːdɪətli/ ایمیدییِدْلی - ایمیدییِجْلی - اِمیدی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Countable

پیشنهاد
٠

Uncountable

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نماد های تلفظ به عنوان مثال: i see /si/

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

yellow /ˈjeloʊ/ /ˈjeləʊ/ معنی: زردی، زرده تخم مرغ، ترسو، زرد، عسلی، اصفر معانی دیگر: زرگون، طلایی، رنگ و رو رفته، ( در اثر کهنگی و غیره ) زرد شده، زر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

x /ˈeks/ /eks/ ( عدد نویسی رومی ) ده، ( کسانی که نمی توانستند نام خود را امضا کنند ) ضربدر، ( در پایین نامه ها ) نشان بوسه، نشان مجهول، نشان گم، ( ا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

ex /eks/ /eks/ مخفف:، آزمون شده، بررسی شده، مثال، دادوستد، مبادله، مدیر، مجریه، تندرو، سریع السیر، بدون، به استثنای، ( عامیانه ) همسر پیشین، عاری از، ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

suggest ( v ) = suggestion ( n ) = offer = advice ( n )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

fay /ˈfeɪ/ /ˈfeɪ/ معنی: جن، پری، نصب کردن معانی دیگر: ( قدیمی ـ سوگند ) مذهب، ایمان، ( نجاری کشتی و کشتی سازی ) لب به لب کردن ( تخته و غیره ) ، وصل ک ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مذکر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نام خاص مونث انگلیسی به انگلیسی • female first name

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

receiving Verb Verb ing Present continuous ( present progressive ) تلفظ: ریسیوِنْ معانی ( دیکشنری آبادیس ) : قانون ـ فقه : استیفاء بازرگانى : دریاف ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

never تلفظ: تلفظ آمریکایی: نِر تلفظ بریتانیایی: نَ، نِ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام دختر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام پسر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام مونث

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

https://abadis. ir/fatofa/دزیره - کلاری/#[cm]

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بگویید انگلیسی: say

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لغت نامه دهخدا غید. [ غ َ ی َ] ( ع مص ) خمیدن گردن کسی و کژ گردیدن و مائل شدن اعطاف او. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . خمیده شدن گردن و نرم شدن شانه ه ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

express ( verb, adjective, adverb, noun ) /ɪkˈspres/ /ɪkˈspres/ معنی: سریع، روشن، صریح، مخصوص، سریع السیر، ابراز داشتن، ادا کردن، اظهار کردن، بیان ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم خاص مونث تلفظ: اَلِسِنْ منبع: https://abadis. ir/entofa/alison/

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی: تو ( شما ) ( you ) ( مخفف you ) ( در محاوره ) بررسی کلمه ضمیر ( pronoun ) • : تعریف: you ( spelled to reflect informal pronunciation ) . انگ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

usual تلفظ: یوژواُلْ تلفظ آمریکایی: /ˈjuːʒəwəl/ تلفظ بریتانیایی: /ˈjuːʒʊəl/ معنی: معتاد، معمولی، متداول، عادی، مرسوم، همیشگی، معمول معانی دیگر: رواگ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

mountain تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˈmaʊntən/ تلفظ بریتانیایی: /ˈmaʊntɪn/ ( مَ اون تِنْ ) معنی: کوه، کوهستانی، کوهستان معانی دیگر: جبل، توده ی بزرگ ( از ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

pronoun /ˈproʊnaʊn/ /ˈprəʊnaʊn/ معنی: ضمیر معانی دیگر: ( دستور زبان ) ضمیر، جانام ( مانند: he یا her یا which یا you یا anybody ) a word that can fu ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگلیسی به انگلیسی • four

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

terry /ˈteri/ /ˈteri/ معنی: سرباز مدافع مرزی انگلیس، پارچه حولهای معانی دیگر: پارچه ی حوله ای که پرزهای آن به صورت حلقه است ( terry cloth هم می گویند ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمات اختصاری عبارت کامل: Speech Interpretation and Recognition Interface موضوع: موبایل سی ری ( Siri ) یک رابط صوتی مخصوص دستگاه های آی فون4اس ( iPho ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ به Elena: نتم پسر است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• male first name ( shortened form of gregory )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام دختر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخصصی [نساجی] نخ ویژه تور بافی - نخ دولاییخیلی ظریف با کیفیت عالی و پرتاب و پرز سوز شده

پیشنهاد
٠

The alphabet of English language

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

abc تلفظ: اِیْ بی سی: تلفظ آمریکایی: /ˌeɪbiːˈsiː/ تلفظ بریتانیایی: /ˌeɪbiːˈsiː/ معنی: الفبا، کتاب الفبا، پایه کار، مبدا کار معانی دیگر: ( معمولا جمع ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Muslim ( mainly Egypt and Sudan ) : variant of Majid . Jewish ( Ashkenazic ) : occupational name for a preacher Hebrew magid Yiddish maged.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی: پوست درخت معانی دیگر: اسم خاص مذکر، خاکروبه، تفاله، پوست کندن تلفظ: راسْ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم خاص مونث تلفظ: أمریکایی: مِگِنْ بریتانیایی: مَگِنْ تلفظ های دیگر: مِیْگِنْ - میگِنْ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ به مهدیسا: با اسم کشورها و یا قاره ها برای این موارد ما از حرف تعریف استفاده نمی کنیم. ولی اگر اسم یک کشور از ترکیب چند اسم بود از The استفاده م ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرانسه ) والس ( رجوع شود به: waltz )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

charge تلفط: تلفط آمریکایی: /ˈt͡ʃɑːrdʒ/ شارْجْ تلفظ بریتانیایی: /t͡ʃɑːdʒ/ شاجْ معنی: تصدی، وزن، هزینه، عهده، خرج، مطالبه، مطالبه هزینه، عهده داری، ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: تلفظ امریکایی: کارْدِگِیْنا تلفظ بریتانیایی: کاتِهِنا A port in Colombia

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسم خاص مونث تینا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهر باستانی کوسکو در پرو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسمه A name

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بندر ونکوور ( در غرب کانادا )

پیشنهاد
٠

انگلیسی به انگلیسی: • structure in israel's city of jaffa that is used for cultural performances ( especially for dance troupes )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

empire تلفظ: آمریکایی: /ˈempaɪər/ اِم پایر بریتانیایی: /ˈempaɪə/ اِم پایِ معنی: فرمانروایی معانی دیگر: امپراتوری، دوران حکمروایی امپراتور، حکومت ا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مذکر A male name

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لی یُ A name is an name And معانی دیگر : برج اسد معانی بیشتر : اسم خاص مذکر، کسی که در برج اسد به دنیا آمده است، ( نجوم ) استارگان ( مجمع الکواکب ) ش ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسمه و اسم شخص زیر هم بوده: ویلیام بلایک ( نقاش و شاعر انگلیسی )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

situation تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˌsɪt͡ʃuːˈeɪʃn̩/ سَ تو اِیْ شِنْ تلفظ بریتانیایی: /ˌsɪt͡ʃʊˈeɪʃn̩/ سَ چو اِیْ شِنْ معنی: جا، وضع، حالت، موقعیت، وضع ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Piano سه بخش است و بخش دوم بلند تر ( با استرس ) خوانده میشود ( 3 - 2 ) . معنی: ( ساز ) پیانو، قطعه موسیقی اهسته و ارام، ارام بنوازید معانی دیگر: ( د ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستور نواختن موسیقی ) آرام و با تانی ( بنوازید ) تلفظ آمریکایی: لِجییِرُ تلفظ بریتانیایی: لِگییِرُ

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( دستور نواختن موسیقی ) آرام و با تانی ( بنوازید )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تانی مترادف تانی: آهستگی، ایست، تأخیر، تمجمج، درنگ، طمانینه، کندی، مکث، آهسته، کند، یواش، سستی، درنگ کردن، تأخیرکردن، سستی کردن برابر پارسی: آهستگی، ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

souvenir تلفظ: تلفظ امریکایی: /ˌsuːvəˈnɪr/ سووِنی یِر تلفظ بریتانیایی: /ˌsuːvəˈnɪə/ سووِنی یِ معنی: یادبود، یادگار، ره اورد، سوغات معانی دیگر: یادگ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی: یادبود ها، یادگارها ، ره اوردها ، سوغات معانی دیگر: یادگاری ها، یادآور ها، ره آورد ها، ارمغان ها، خاطره ها تلفط بریتانیایی: سووِنی یِ تلفظ آمری ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارکنان هتل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

current تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˈkɜːrənt/ کِرِنْتْ - کِرِنْ تلفط بریتانیایی: /ˈkʌrənt/ کارِنْتْ معانی: جریان، سیاله، ترن، رایج، روان، متداول، معاصر، ج ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dos تلفظ: /ˈdɒs/ /duːz/ معانی: ( کامپیوتر ) داس، نوعی سیستم عامل جهت کامپیوترهای شخصی، باید ها، کار های که باید انجام بدهمیم ( شود )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ale تلفظ: /ˈeɪl/ /eɪl/ اِیُل معنی: ابجو، ابجو انگلیسی، آبجو ایل معانی دیگر: ایل، آبجو انگلیسی ( فرق آن با آبجوی معمولی این است که تخمیر آن تند و در ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

le /lə/ /lə/ مخفف: ( فوتبال امریکایی ) گوشه ی چپ، مخفف: ( انجیل ) لاویان، سفر لاویان le_ پسوند:، ( فعل ساز ) حاکی از حرکت یا عمل مکرر [babble یا spar ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ol ol _ پسوند: الکل، فنل [menthol و thymoll]، پسوند: رجوع شود به: - ole

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راه آهن فراز ( روی خاکریزی برای مصونیت از سیل و غیره )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

l /ˈel/ /el/ معنی: دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی معانی دیگر: ( معماری ) ضمیمه ی ساختمان که آن را به شکل "l" در می آورد، ( اعداد رومی ) پنجاه، پیشوند: ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Movie theater = the movies ( آمریکایی ) Cinema: بریتانیایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

hotel تلفظ: /hoʊˈtel/ ( استرس روی بخش دوم ) معنی: هتل، مسافرخانه، مهمانخانه معانی دیگر: مهمانسرا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آ. همانندِ �الف�، نخستین حرف از حروف الفبای فارسی و در حساب جمل هم، مانند �الف�، معادل یک به حساب می آید. اما فارسی زبانان، در نظام الفبایی خود، نخست ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

alley /ˈ�li/اَلی /ˈ�li/اَلی معنی: کوچه، خیابان کوچک معانی دیگر: پس کوچه، کوی، راه، معبر، خیابان، راهرو، راهی که دو طرفش درخت باشد، ( بازی بیس بال ) ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

next door /nɛkst dɔr/ /nɛkst dɔː/ در بعدی، خانه ی بعدی، همسایه، دیوار به دیوار، خانه ( یامغازه یا ساختمان و غیره ) ی مجاور، بعدی، پهلویی، خانه پهلویی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Next door: همسایه، کنار، در بغلی، در بعدی، خانه ی بعدی، دیوار به دیوار، خانه ( یامغازه یا ساختمان و غیره ) ی مجاور، بعدی، پهلویی، خانه پهلویی، جنب ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

vase تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˈveɪs/ تلفظ بریتانیایی: /vɑːz/ تلفظ آمریکایی: vays تلفظ بریتانیایی: vaaz تلفظ آمریکایی: وِیس تلفظ بریتانیایی: واز معنی: ظ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

california تلفظ آمریکایی: /ˌk�ləˈfɔːrnjə/ کَلِفُرنییَ تلفظ بریتانیایی: /ˌk�lɪˈfɔːnɪə/ کَلِفُنییَ معنی: ( ایالت کالیفرنیا ) ( در باختر ایالات متحده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

suggest تلفظ: آمریکایی: /səgˈdʒest/ سِگْجَسْتْ بریتانیایی: /səˈdʒest/ سِجَسْتْ معنی: پیشنهاد کردن، اظهار کردن، تلقین کردن، اشاره کردن بر، بفکر خطور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Water water / ˈwɒtər / / ˈwɔːtə / معنی: اب، مایع، ابگونه، پیشاب، خیساندن، خیس عرق شدن، خیس کردن، اب دادن معانی دیگر: آب، ما ( h2o ) ، ( معمولا جمع ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ماه ها مانثس ( مانث ) ( مانس ) ( مانتث ) ( مانتس )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

student /ˈstuːdənt/ آمریکایی /ˈstjuːdnt/بریتانیایی معنی: شاگرد، دانشجو، دانش اموز، عضو دانشکده یا دانشگاه، اهل تحقیق معانی دیگر: دانش آموز، محصل، پژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Recreation معنی: سرگرمی، تفریح، خلق مجدد معانی دیگر: شادداشت، خرمداشت، ماژ، وسیله ی تفریح، ماژه، بازآفرینی، بازآفرینش تلفظ: رِکری یِیشِن ( رِکریِیشِن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی: همایون، عالی نسب معانی دیگر: شکوه مند، مجلل، عالی، پرعظمت، بزرگ جاه، ( از نظر سن یا مقام و غیره ) قابل احترام، محترم، معزز، ارجمند، ماه هشتم تق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Usذا ( د ) سیدی Ukذا سیتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: هم اهنگی، کنسرت، ساز واواز، انجمن ساز واواز، جور کردن، سر یکی کردن معانی دیگر: وابسته به کنسرت، کنسرتی، ( موسیقی ) هماهنگی، همسازی، توافق، همکا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی: واقعا، عملا، در حقیقت، بالفعل، فعلا معانی دیگر: در عمل، در واقع تلفظ: بریتانیایی: اَکچِلی آمریکایی: اَکشولی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: ریاضی ) عدد ترتیبی، شمار دهنادی ( مثلا: دهم tenth یا دوم second یا صدم تلفظ: بریتانیایی: اُدِنُل نامبِ آمریکایی: اُردِنُل نامبر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تلفظ: پِیشِنت معنی: مریض، بیمار، صبور، شکیبا. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

field معنی: زمین، صحرا، میدان، پهنه، عرصه، رشته، دایره، مرغزار، دشت، مزرعه، کشتزار، بمیدان یا صحرا رفتن معانی دیگر: پالیز، کشتگاه، کردو، - زار، - گاه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی: بلوار، تفرجگاه، خیابان پهنی که دو طرف آن درخت و گلگاری یا چمن باشد، بولوار، باغراه، چارباغ، خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد. . . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شناسه ( حرف معرّفه ) است و قبل چیزی که میشناسیمش بکار میبریم معنی: را، حرف معرفه، حرف تعریف ( با a و an فرق دارد ) ، تا اینکه، مگر اینکه، برای اینکه، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماچو پیچو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایوان Is ) a name ) =

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: خفه شو، دهنتو ببند تلفظ: بریتانیایی: شاتاپ آمریکایی: شاداپ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی : ( شهرِ ) نیویورک ( در آمریکا ) تلفظ: بریتانیایی: نی یو یُک آمریکایی: نو یُرک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( کشورِ ) ژاپن، جلا، جلا دادن، لاک و الکل ( برّاق ) ، لاک ژاپنی، . . . . تلفظ: جِپَن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مخفف We are یعنی ما هستیم . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: ایالات متحده تلفظ: ذی یو اِس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: ایالات متحدهٔ آمریکا تلفظ: ذی یو اِس اِی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی: ایالات متحده تلفظ: آمریکایی: یونایدِد ستِیتس بریتانیایی: یونایتِد ستِیتس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Knew = The past ( form ) of "know"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسکندر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بود second person singular past, plural past, and past subjunctive of be.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

معنی: پل، وصل ( متصل ) کردن تلفظ: برِچ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( ساز ) پیانو، ارام و اهسته نوازیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

معنی: بین، مابین تلفظ: بِتوین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: بدمینتون تلفظ امریکایی: /ˈb�dˌmɪntən/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( کشور ) ایران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی: ( قارّهٔ ) اُروپا تلفظ امریکایی: یورَپ تلفظ بریتانیایی: یورِپ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: ( قارّهٔ ) آسیا تلفظ: اِیژَ ( اِیژاَ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: قرآن کریم تلفظ: هُلی کوران ( هُولی کوران ) ( کران )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنی: شامپانزه تلفظ امریکایی: چیمپِنزی تلفظ بریتانیایی: چیمپَنزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی: زرافه. تلفظ امریکایی: جیرَف. تلفظ بریتانیایی: جیراف.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: وِیُل ( او وِیُل )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی: نهنگ، وال تلفظ: وِیُل ( وِ یُ ل )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنی: مارماهی تلفظ: ایُل ( ای یُل ) ( ایُ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تلفظ: مِیُلک معنی: شیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Lyre تلفظ امریکایی: لایِر تلفظ بریتانیایی: لایِ معنی: چنگ معادل: harp

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرتغال ها a plural of orange

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پرتغال - نارنجی a kind of fruit or a kind of color

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نهنگ ها ( وال ها ) a plural of whale 🐳🐋

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کیتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی: سیب نوعی میوه ( a kind if fruit ) le در کلمهٔ apple صدای ( اُ ) میدهد ( چون ( دارک ال ) دارد ) پس تلفظ کلمهٔ apple میشود: اَپُل ( اَپُ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درخت نوعی گیاه ( a kind of plant ) صدای چ خفیف میدهد ( چری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

داروخانه معادل = Pharmacy صدای ج خفیف میدهد ( جراگستُر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داروخانه معادل = drugstore

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سینما معادل: the movies

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سینما معادل = movie theater

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تلفط the: اگر کلمه بعد از the حرف اولش جزؤ حروف صدا دار ( a, e, i, o, u ) باشد /�i:/ ( ذی ) تلفظ میشود و در غیر این صورت ( ذا ) تلفظ میشود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

را در عربی هم معنی خدا میدهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ذا ( ذی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

محض رضای خدا!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلاه سرم رفت ( کلاه رفت سرم ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفط the: اگر کلمه بعد از the حرف اولش جزو حروف صدا دار ( a, e, i, o, u ) باشد /�i:/ ( ذی ) تلفظ میشود و در غیر این صورت ( ذا ) و یا بعضی وقتها ( ذِ ...