پیشنهادهای متین دهقان زاده (١٤٠)
دانشنامه عمومی یون سپهر یا یونوسفِر ( به فرانسوی: Ionosph�re ) در بالاترین لایهٔ اَتمُسفِر ( هواسپهر ) جای دارد. [ ۱] یونوسفر بخشی یونیده از جو بالای ...
تلفظ: ذییاسْ
تلفظ: ذا یو اِس اِیْ معنی: ایالات متحدهٔ آمریکا رئیس جمهور: ترامپ
معنی: ایالات متحدهٔ آمریکا تلفظ: ذا یو اِس اِیْ
ذا یونایدِدْ ستِیْتْسْ ایالات متحدهٔ آمریکا رئیس جمهور: ترامپ
دیکشنری ث
نام بکی از پزشکان دورهٔ هخامنشیان
لغت نامه، واژه نامه، فرهنگ لغت، دیکشنری
immediately ad verb ( غید ) تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˌɪˈmiːdiətli/ آمیدییِدْلی تلفظ بریتانیایی: /ɪˈmiːdɪətli/ ایمیدییِدْلی - ایمیدییِجْلی - اِمیدییِت ...
immediately ad verb ( غید ) تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˌɪˈmiːdiətli/ آمیدییِدْلی تلفظ بریتانیایی: /ɪˈmiːdɪətli/ ایمیدییِدْلی - ایمیدییِجْلی - اِمیدی ...
Uncountable
Countable
نماد های تلفظ به عنوان مثال: i see /si/
yellow /ˈjeloʊ/ /ˈjeləʊ/ معنی: زردی، زرده تخم مرغ، ترسو، زرد، عسلی، اصفر معانی دیگر: زرگون، طلایی، رنگ و رو رفته، ( در اثر کهنگی و غیره ) زرد شده، زر ...
ex /eks/ /eks/ مخفف:، آزمون شده، بررسی شده، مثال، دادوستد، مبادله، مدیر، مجریه، تندرو، سریع السیر، بدون، به استثنای، ( عامیانه ) همسر پیشین، عاری از، ...
x /ˈeks/ /eks/ ( عدد نویسی رومی ) ده، ( کسانی که نمی توانستند نام خود را امضا کنند ) ضربدر، ( در پایین نامه ها ) نشان بوسه، نشان مجهول، نشان گم، ( ا ...
suggest ( v ) = suggestion ( n ) = offer = advice ( n )
fay /ˈfeɪ/ /ˈfeɪ/ معنی: جن، پری، نصب کردن معانی دیگر: ( قدیمی ـ سوگند ) مذهب، ایمان، ( نجاری کشتی و کشتی سازی ) لب به لب کردن ( تخته و غیره ) ، وصل ک ...
اسم مذکر
نام خاص مونث انگلیسی به انگلیسی • female first name
receiving Verb Verb ing Present continuous ( present progressive ) تلفظ: ریسیوِنْ معانی ( دیکشنری آبادیس ) : قانون ـ فقه : استیفاء بازرگانى : دریاف ...
never تلفظ: تلفظ آمریکایی: نِر تلفظ بریتانیایی: نَ، نِ
نام دختر
نام پسر
نام مونث
https://abadis. ir/fatofa/دزیره - کلاری/#[cm]
بگویید انگلیسی: say
لغت نامه دهخدا غید. [ غ َ ی َ] ( ع مص ) خمیدن گردن کسی و کژ گردیدن و مائل شدن اعطاف او. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . خمیده شدن گردن و نرم شدن شانه ه ...
express ( verb, adjective, adverb, noun ) /ɪkˈspres/ /ɪkˈspres/ معنی: سریع، روشن، صریح، مخصوص، سریع السیر، ابراز داشتن، ادا کردن، اظهار کردن، بیان ...
اسم خاص مونث تلفظ: اَلِسِنْ منبع: https://abadis. ir/entofa/alison/
معنی: تو ( شما ) ( you ) ( مخفف you ) ( در محاوره ) بررسی کلمه ضمیر ( pronoun ) • : تعریف: you ( spelled to reflect informal pronunciation ) . انگ ...
usual تلفظ: یوژواُلْ تلفظ آمریکایی: /ˈjuːʒəwəl/ تلفظ بریتانیایی: /ˈjuːʒʊəl/ معنی: معتاد، معمولی، متداول، عادی، مرسوم، همیشگی، معمول معانی دیگر: رواگ
mountain تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˈmaʊntən/ تلفظ بریتانیایی: /ˈmaʊntɪn/ ( مَ اون تِنْ ) معنی: کوه، کوهستانی، کوهستان معانی دیگر: جبل، توده ی بزرگ ( از ...
pronoun /ˈproʊnaʊn/ /ˈprəʊnaʊn/ معنی: ضمیر معانی دیگر: ( دستور زبان ) ضمیر، جانام ( مانند: he یا her یا which یا you یا anybody ) a word that can fu ...
انگلیسی به انگلیسی • four
terry /ˈteri/ /ˈteri/ معنی: سرباز مدافع مرزی انگلیس، پارچه حولهای معانی دیگر: پارچه ی حوله ای که پرزهای آن به صورت حلقه است ( terry cloth هم می گویند ...
کلمات اختصاری عبارت کامل: Speech Interpretation and Recognition Interface موضوع: موبایل سی ری ( Siri ) یک رابط صوتی مخصوص دستگاه های آی فون4اس ( iPho ...
پاسخ به Elena: نتم پسر است.
• male first name ( shortened form of gregory )
نام دختر
تخصصی [نساجی] نخ ویژه تور بافی - نخ دولاییخیلی ظریف با کیفیت عالی و پرتاب و پرز سوز شده
The alphabet of English language
abc تلفظ: اِیْ بی سی: تلفظ آمریکایی: /ˌeɪbiːˈsiː/ تلفظ بریتانیایی: /ˌeɪbiːˈsiː/ معنی: الفبا، کتاب الفبا، پایه کار، مبدا کار معانی دیگر: ( معمولا جمع ...
Muslim ( mainly Egypt and Sudan ) : variant of Majid . Jewish ( Ashkenazic ) : occupational name for a preacher Hebrew magid Yiddish maged.
معنی: پوست درخت معانی دیگر: اسم خاص مذکر، خاکروبه، تفاله، پوست کندن تلفظ: راسْ
اسم خاص مونث تلفظ: أمریکایی: مِگِنْ بریتانیایی: مَگِنْ تلفظ های دیگر: مِیْگِنْ - میگِنْ
فرانسه ) والس ( رجوع شود به: waltz )
پاسخ به مهدیسا: با اسم کشورها و یا قاره ها برای این موارد ما از حرف تعریف استفاده نمی کنیم. ولی اگر اسم یک کشور از ترکیب چند اسم بود از The استفاده م ...
charge تلفط: تلفط آمریکایی: /ˈt͡ʃɑːrdʒ/ شارْجْ تلفظ بریتانیایی: /t͡ʃɑːdʒ/ شاجْ معنی: تصدی، وزن، هزینه، عهده، خرج، مطالبه، مطالبه هزینه، عهده داری، ...
تلفظ: تلفظ امریکایی: کارْدِگِیْنا تلفظ بریتانیایی: کاتِهِنا A port in Colombia