پیشنهادهای متین دهقان زاده (١٦٥)
سی و دومین حرف الفبای فارسی.
yellow /ˈjeloʊ/ /ˈjeləʊ/ معنی: زردی، زرده تخم مرغ، ترسو، زرد، عسلی، اصفر معانی دیگر: زرگون، طلایی، رنگ و رو رفته، ( در اثر کهنگی و غیره ) زرد شده، ز ...
معنی: مورب انگلیسی به انگلیسی • in italics, printed using a form of type in which the letters lean to the right, printed in italics ( also italicise ...
important /ˌɪmˈpɔːrtənt/ /ɪmˈpɔːtnt/ معنی: ژرف، مهم، عمده، خطیر، فوق العاده، با اهمیت، پر اهمیت معانی دیگر: کرامند، مهست، ذی نفوذ، بانفوذ، فرمند، مقت ...
post /poʊst/ /pəʊst/ معنی: پست، تعجیل، مسئولیت، منصب، سمت، موقعیت، مسند، مقام، شغل، چاپار، صندوق پست، بسته پستی، پستخانه، ارسال سریع، سیستم پستی، تیر ...
معنی: واقعا، عملا، در حقیقت، بالفعل، فعلا معانی دیگر: در عمل، در واقع تلفظ: بریتانیایی: اَکْچِلیْ _ اَکْچولیْ آمریکایی: اَکْشولیْ Synonym = in fact
modern /ˈmɑːdərn/ /ˈmɒdn̩/ معنی: نو، جدید، مدرن، نوین، امروزی، کنونی، متاخر معانی دیگر: امروزین، ( وابسته به دورانی از تاریخ که بعد از قرون وسطی یعنی ...
ثروت، بخت، شانس، طالع، دارایی، مال، خوشبختی، بحی و اقبال، اتفاق افتادن، مقدر شدن • future events, fate, destiny, things which happen to a person ت ...
should /ʃʊd/ /ʃʊd/ معنی: باید، بایست معانی دیگر: زمان گذشته ی: shall، ( برای بیان وظیفه و محذور و مناسبت ) باید، سزاوار است، سزد، بجا است اگر، ( برای ...
فرهنگ فارسی ( معجزه آسا ) ( صفت ) معجزه مانند معجزه گونه . یا بطور معجزه آسا . بطرزی شبیه بمعجزه : بطور معجزه آسا از حریق نجات یافت .
awful /ˈɑːfl̩/ /ˈɔːfl̩/ معنی: ترس، مهیب یا ترسناک معانی دیگر: انگیزنده ی ترس و احترام، اعجاب انگیز، بهت آور، ترس آور، هراس انگیز، بسیار بد، وحشتناک، ...
nauseous /ˈnɒʃəs/ /ˈnɔːsɪəs/ معنی: تهوع اور معانی دیگر: ( عامیانه ) دچار تهوع، تهوع آور، منش انگیز، دل آشوبگر، وامنده، انزجار انگیز، بیزار کننده، چند ...
fossiliferous /ˌfɑːsəˈlɪfərəs/ /ˌfɑːsəˈlɪfərəs/ معنی: سنگ واره، فسیل دار، فسیل مانند، سنگی معانی دیگر: سنگواره دار، سنگواره زا، سنگواره مانند معانی ب ...
fossil /ˈfɑːsl̩/ /ˈfɒsl̩/ معنی: فسیل، مربوط بادوار گذشته، سنگ واره معانی دیگر: آدم قدیمی مسلک، کهنه اندیش، آدم متحجر، سنگواره ای، سنگواره سان، فسیلی، ...
این، را
انگلیسی به انگلیسی • we helping verb ( used together with another verb, name or description )
یک میلیارد یک ییلیون ( انگلیسی ) 👇🏼 به فارسی: یک میلیارد!!!
A to Z
• an a to z is a map or book of maps showing the roads in a particular city or area; a to z is a trademark. از a تا z؛ از الف تا ی؛ از سیر تا پیاز ...
و از
معنی: صدای فش فش، گاز مشروبات، چابگی، هیجان داشتن، گاز داشتن معانی دیگر: ( صدای فش که از نوشابه های گاز دار بر می خیزد ) فش، پلغ پلغ، فس، وز، نوشابه ...
معنی: خربزه، هندوانه معانی دیگر: ( گیاه شناسی ) انواع گیاهان خانواده ی کدو که گوشت آبدار و خوراکی و تخم فراوان دارند مانند هندوانه و طالبی و غیره، ( ...
لغت نامه دهخدا تشاهد. [ ت َ هَُ ] ( ع مص ) با هم گواهی دادن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . گواهی دادن با هم. ( ناظم الاطباء ) . || با هم حاضر شدن و م ...
تماشا میکند، مشاهده میکند، میبیند
معنی: واقعا، عملا، در حقیقت، بالفعل، فعلا معانی دیگر: در عمل، در واقع تلفظ: بریتانیایی: اَکچِلی آمریکایی: اَکشولی Synonym = in fact
دانشنامه عمومی یون سپهر یا یونوسفِر ( به فرانسوی: Ionosph�re ) در بالاترین لایهٔ اَتمُسفِر ( هواسپهر ) جای دارد. [ ۱] یونوسفر بخشی یونیده از جو بالای ...
تلفظ: ذا یو اِس اِیْ معنی: ایالات متحدهٔ آمریکا رئیس جمهور: ترامپ
تلفظ: ذییاسْ
معنی: ایالات متحدهٔ آمریکا تلفظ: ذا یو اِس اِیْ
ذا یونایدِدْ ستِیْتْسْ ایالات متحدهٔ آمریکا رئیس جمهور: ترامپ
دیکشنری ث
لغت نامه، واژه نامه، فرهنگ لغت، دیکشنری
نام بکی از پزشکان دورهٔ هخامنشیان
immediately ad verb ( غید ) تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˌɪˈmiːdiətli/ آمیدییِدْلی تلفظ بریتانیایی: /ɪˈmiːdɪətli/ ایمیدییِدْلی - ایمیدییِجْلی - اِمیدییِت ...
immediately ad verb ( غید ) تلفظ: تلفظ آمریکایی: /ˌɪˈmiːdiətli/ آمیدییِدْلی تلفظ بریتانیایی: /ɪˈmiːdɪətli/ ایمیدییِدْلی - ایمیدییِجْلی - اِمیدی ...
Countable
Uncountable
نماد های تلفظ به عنوان مثال: i see /si/
yellow /ˈjeloʊ/ /ˈjeləʊ/ معنی: زردی، زرده تخم مرغ، ترسو، زرد، عسلی، اصفر معانی دیگر: زرگون، طلایی، رنگ و رو رفته، ( در اثر کهنگی و غیره ) زرد شده، زر ...
ex /eks/ /eks/ مخفف:، آزمون شده، بررسی شده، مثال، دادوستد، مبادله، مدیر، مجریه، تندرو، سریع السیر، بدون، به استثنای، ( عامیانه ) همسر پیشین، عاری از، ...
x /ˈeks/ /eks/ ( عدد نویسی رومی ) ده، ( کسانی که نمی توانستند نام خود را امضا کنند ) ضربدر، ( در پایین نامه ها ) نشان بوسه، نشان مجهول، نشان گم، ( ا ...
suggest ( v ) = suggestion ( n ) = offer = advice ( n )
fay /ˈfeɪ/ /ˈfeɪ/ معنی: جن، پری، نصب کردن معانی دیگر: ( قدیمی ـ سوگند ) مذهب، ایمان، ( نجاری کشتی و کشتی سازی ) لب به لب کردن ( تخته و غیره ) ، وصل ک ...
اسم مذکر
نام خاص مونث انگلیسی به انگلیسی • female first name
receiving Verb Verb ing Present continuous ( present progressive ) تلفظ: ریسیوِنْ معانی ( دیکشنری آبادیس ) : قانون ـ فقه : استیفاء بازرگانى : دریاف ...
never تلفظ: تلفظ آمریکایی: نِر تلفظ بریتانیایی: نَ، نِ
نام دختر
نام پسر
نام مونث