تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

جیگری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

گاهی هم معنی بی ضرر و بی زیان رو میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دهان گیر، لب گیر دهانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به معنی سیگار بی بو هم هست. یا سیگارهایی که لایت هستن و ملایم و بیشتر خانم ها استفاده میکنن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پکر، دلگیر، افسرده، بی حوصله، کسل، کدر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به خواب رفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

میتونه بعضی جاها به معنی بند سیفون هم باشه مثلا he pulled the chain and then washed his hands. . . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کرایه حمل و نقل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-٢٠

یه چیزی تو مایه های عاقبت جوینده یابنده بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کثیفی آلودگی نجاست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

he conned me سرم کلاه گذاشت.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-٣٤

cock an ear: گوش تیز کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

برای چوب یا وسایلی که دارن تغییر رنگ هم میدن به کار میره مثل میز چوبی که حالت رگه های ابری به خودش گرفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

باریک نازک متراکم کمتر بستگی به جمله متفاوته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تراویدن هم معنی میده. یا درز کردن مثلا: a powdery light filtered through the closed and settled on the furniture اینجا معنی تراویدن میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تپش، تپنده، مثلا pulsing fear; ترس تپنده یا تپش های از سر ترس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گیج و سردر گم، عصبی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

آنتن، سیگنال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

در بعضی جاها معنی شناختن میده مثلا اینکه بگی: I couldnt place him. یعنی نتونستم بشناسمش. یا بگی: he placed her یعنی اونو شناخت. یادش اومد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

رسیدن، منجر شدن، منتهی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

معنی پوک زدن به سیگار رو هم میده مثلا he took three short drags

٢