پیشنهادهای Mahdi (٧٩١)
مداوم، باثبات
جامع، کامل، مفصل
تکراری
ارتباط دادن، مربوط دانستن
مراسم ها
کالای گرانبها، کالای گران قیمت
حک شدن، شکل گرفتن، نقش بستن
آن طور که به نظر میرسه، آن طور که دیده میشه ، آنطور که احساس میشه
حدس زدن، حس کردن، احساس کردن
حس کردن، احساس کردن
زیستن در زمان حال فارغ از هزاران دغدغه و دل مشغولی بی فایده
ربط دادن
اصلی
انجام این کار
بدون شک
فرد پرخور ( منظور فردی که به طور مکرر، بی نظم و در مقادیر کوچک غذا میخورد. )
آگاه به چیزی
اختصاص داده شده
پیوسته، مداوم
فکر کردن، گمان کردن
این میشه، این خواهد بود
میتونه کمک کننده باشه
در بین
کم شدن
کم خوری کردن
به صورت غیر قابل کنترل، به طور کنترل نشدنی
تا اندازه ای
به طور مداوم تکرار شدن
اشتیاق، علاقه، قدرت، نیرو، توان، انرژی
لغوی، واژگانی
به تدریج، به مرور
تبدیل کردن
اصل، حقیقت
حقایق
بسیار گرسنه
انجام شدن
چاق
دوباره بدست آوردن، جبران کردن
بدون but also برای تاکید بر بخش اول جمله به کار میرود.
یه چیزی با عقل جور در نمیاد، یه چیزی این وسط اشتباهه
دارم به این فکر میکنم که
هر لحظه، مدام
هر لحظه، مدام
بی توجهی
فقط در، تنها در
شاهد بودن
کار
بیرون آمدن از
بر اساس، مربوط به
متغیر، نوسانی