پیشنهادهای Mahdi (٧٩١)
آشفته، پریشان، بهم ریخته
جواب دادن
به طور غیر قابل تحمل، به طور رنج آور، به شدت
املای درست این کلمه، elicit هست.
فشار وارد کردن
متغیر بودن ( بین دو حالت )
در نتیجه
با سرعت رضایت بخش ( بدون اینکه خیلی سریع یا کند باشد. )
بی ثبات، ناپایدار، تغییر دهنده، دارای عدم استمرار
ذهن
به طور خودکار
ایجاد شده
تنها لازمه، فقط لازمه
به شکل ناگهانی و شدید حرکت کردن، سقوط کردن، پرتاب شدن، افتادن
به سمت پایین
باریک، نازک
آرام ضربه زدن به
آرام هل دادن، آرام ضربه زدن به ( حالت محاوره ایto nudge somebody هست. )
آرام هل دادن، آرام ضربه زدن ( حالت محاوره ای to nudge somebody هست. )
محاوره ای
عادت
استفاده از
جذب کردن ( مایع توسط یک چیز جامد )
تعداد
بیشتر اوقات
کم کم یا به تدریج از بین رفتن، نابود شدن، محو شدن
الگوسازی شده
درباره اینکه
لازم دانستن
کم کم چیزی را افزایش دادن، کم کم چیزی را بالا بردن
پیش رو
با خشم و عصبانیت با کسی صحبت کردن، کسی را سرزنش کردن یا مورد سرزنش قرار دادن ( به خاطر انجام کاری اشتباه ) / با این عبارت ها، هم معنی هست :haul someb ...
بد صحبت کردن، بد گفتن
سیرکننده
از لحاظ ذهنی
چیز غیر مهم و بی اهمیت، کار غیر مهم و بی اهمیت، موضوع غیر مهم و بی اهمیت
چیز مهم، موضوع خاص
زیاد از کسی تعریف کردن، زیاد کسی را تمجید و ستایش کردن، زیاد کسی را تحسین و تشویق کردن
متعادل غذا خوردن، در تعادل غذا خوردن
سود بردن
برنامه غذایی
به طور کاملا
مطرح کردن
همراه با
به وجود آوردن
تغییر دادن ( عظیم و قابل توجه )
اشتیاق
بنابر این، در نتیجه، پس
برای یک نفر به شدت جالب و جذاب و هیجان انگیز بودن
سیر کردن