پیشنهاد‌های مـجـتـبـی عـیـوض صـحـرا (١,٥٧١)

بازدید
٦,٦٨٧
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١٠

رُخصَت: واژه ورزش پهلوانی زورخانه و کُشتی - این واژه فارسی بسیار کهن است که امروزه به نادرستی عربی می دانند! . رُخ: چهره، سیما، روی - پهلوان، جنگن ...

پیشنهاد
٧

یادآوری از واژه دوشیارا: ( ( از داریوش بزرگ"داریوش یکم"، هفت کتیبه یا سنگ نوشته در تخت جمشید بر جای مانده که در کتیبه های Dpd واژه "دوشیارا" آمده اس ...

پیشنهاد
٣

یادآوری از واژه دوشیارا: ( ( از داریوش بزرگ"داریوش یکم"، هفت کتیبه یا سنگ نوشته در تخت جمشید بر جای مانده که در کتیبه های Dpd واژه "دوشیارا" آمده اس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پارسی آن: وِردِسکو!

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

وِردِسکو: verdeskū - واژه اوستایی و آیینی پس از یورش تازیان ( اعراب ) نام روستایی در فارس ( شیراز ) گَشت! به فرنود ( دلیل ) یورش تازیان ( اعراب ) ، آ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

لَمتُر، ی پسوند وابسته ساز ( نسبت ) - واژه پهلوی ( فارسی میانه، پارسیک ) - در گویش بازاری و تهرانی و اصفهانی ( کوچه بازاری ) . لَم: شُل و وِل، سس ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١١

لَمتُر - واژه پهلوی ( فارسی میانه، پارسیک ) - در گویش بازاری و تهرانی و اصفهانی ( کوچه بازاری ) گونه ای نفرین یا ناسزا است! . لَم: شُل و وِل، سست، ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

لَمتُر!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

تَجریش - واژه فارسی باستان و پهلوی فَرگَشت واژه: فارسی باستان: تَچَریش >>> پهلوی: تَگریش >>> عربی: طَجرِشت ( مکان سرد ) >>> امروزه: تَجریش . با این ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تَجریش - واژه فارسی باستان و پهلوی فَرگَشت واژه: فارسی باستان: تَچَریش >>> پهلوی: تَگریش >>> عربی: طَجرِشت ( مکان سرد ) >>> امروزه: تَجریش . با این ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تَجریش - واژه فارسی باستان و پهلوی فَرگَشت واژه: فارسی باستان: تَچَریش >>> پهلوی: تَگریش >>> عربی: طَجرِشت ( مکان سرد ) >>> امروزه: تَجریش . با این ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تَجریش - واژه فارسی باستان و پهلوی فَرگَشت واژه: فارسی باستان: تَچَریش >>> پهلوی: تَگریش >>> عربی: طَجرِشت ( مکان سرد ) >>> امروزه: تَجریش . با این ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

طَجرِشت - واژه عربی در زمان قاجاریان ساخته شده است! تَجریش - واژه فارسی باستان و پهلوی فَرگَشت واژه: فارسی باستان: تَچَریش >>> پهلوی: تَگریش >>> عربی ...

پیشنهاد
١٧

بند نخست یَسنا، هات ( بخش ) 43، دومین گات ها ( اَشتَوَدگات ) : ushtā ahmāi yahmāi ushtā kahmāičīt vasē - xshayās mazda dāyāt ahurō utayūitī tevīshīm ...

پیشنهاد
١٢

گرامی محمد علی عطار دسترنجه ( زحمت ) فرمایید که اینجا را رها ( تَرک ) کنید! چون در واژه ها تون بارها فرمودید که سایت آبادیس بدرد نمی خورد و بدون سند ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

ریشه واژه موسیقی یا موزیک ( music ) از مُوْساها ( موزها ) میاد! نُه ایزد و پری از نیمه خدایان اساطیری یونان هستند که خویشکاری ( وظیفه ) آن ها امید دا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢٣

ریشه واژه موسیقی یا موزیک ( music ) از مُوْساها ( موزها ) میاد! نُه ایزد و پری از نیمه خدایان اساطیری یونان هستند که خویشکاری ( وظیفه ) آن ها امید دا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

ریشه واژه موسیقی یا موزیک ( music ) از مُوْساها ( موزها ) میاد! نُه ایزد و پری از نیمه خدایان اساطیری یونان هستند که خویشکاری ( وظیفه ) آن ها امید دا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣٣

چهار دیدگاه درباره ریشه شناسی گاه ( فصل ) پاییز ( pādēz ) در اوستا و پهلوی هست: 1. اوستا: پَتی - دَئیزَ ( pati - daīza ) پیشوند پَتی یا پَری ( pati ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢٧

گونه های گوناگونی دارد: زَرتُشت - زَردُشت - زَرد تُشت - زَردِشت - زَرد هِشت - زَراتُشت - اَشو زَرتُشت - سِپَنتمان زَرتُشت . در اوستا: زَرَثُشترَ ( � ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣٥

زَرتُشت: گونه های گوناگونی دارد: زَرتُشت - زَردُشت - زَرد تُشت - زَردِشت - زَرد هِشت - زَراتُشت - اَشو زَرتُشت - سِپَنتمان زَرتُشت . در اوستا: زَرَ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣١

زَردُشت: گونه های گوناگونی دارد: زَرتُشت - زَردُشت - زَرد تُشت - زَردِشت - زَرد هِشت - زَراتُشت - اَشو زَرتُشت - سِپَنتمان زَرتُشت . در اوستا: زَرَ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

دل: واژه فارسی میانه پهلوی ( پارسیک، پارسیگ ) . در اوستا: پیشینیان ما باور داشتن دلِ ما به مانند زَر ( طلا ) گرانبهاست و نباید زَنگاری ( زنگ زدگی ) ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢٥

نوتریکا: نوتریگا - نام پسرانه - واژه اوستایی و پهلوی نام چهارمین برادر سِپَنتمان ( اَشو ) زرتشت . نوتر: وَدر یا بَر: آپا، سَر، بالا، بلند، زِبَر، صد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٣

نوتریگا: نوتریکا - نام پسرانه - واژه اوستایی و پهلوی نام چهارمین برادر سِپَنتمان ( اَشو ) زرتشت . نوتر: وَدر یا بَر: آپا، سَر، بالا، بلند، زِبَر، صد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣٣

فَرناسپ: فَرنَسپ - نام پسرانه واژه پارسی باستان و اوستایی: فریناسپه ( frīnāspahe ) از واسپوهران ( بزرگان ) و اشراف زادگان ( پهلوی: اَپَرمانیک ) هخام ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٨

فَرنَسپ: نام پسرانه - واژه پارسی باستان و اوستایی: فریناسپه ( frīnāspahe ) از واسپوهران ( بزرگان ) و اشراف زادگان ( پهلوی: اَپَرمانیک ) هخامنشی است! ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢٣

دانیل: دانِل - واژه فارسی اوستایی و عِبری - نام پسرانه کوتاه شده واژه دانیال! . دان: به عبری: داور، نماینده، قاضی! - از واژه اوستایی دَیان ( dayān ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٩

دانیال: دانِل، دانیل - واژه فارسی اوستایی و عِبری - نام پسرانه . دان: به عبری: داور، نماینده، قاضی! - از واژه اوستایی دَیان ( dayān ) مُرشد، پیشوا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دانِل: دانیل - واژه فارسی اوستایی و عِبری - نام پسرانه کوتاه شده واژه دانیال! . دان: به عبری: داور، نماینده، قاضی! - از واژه اوستایی دَیان ( dayān ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١١

چیچیکا: کوتاه شده آن: چیکا - نام دخترانه واژه سانسکریت یا چینی که از راه ابریشم به مازندرانی هم راه یافت! گونه ای پرنده از خانواده گنجشکان و نام علمی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

چیکا: کوتاه شده چیچیکا - نام دخترانه واژه سانسکریت یا چینی که از راه ابریشم به مازندرانی هم راه یافت! گونه ای پرنده از خانواده گنجشکان و نام علمی آن: ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

دِلِنا: دِلانا - واژه پارسی - نام دخترانه در آمریکا و کانادا این واژه به وَشنادی ( فراوانی ) در نام و نام خانوادگی آنان کاربرد دارد! دِل: واژه فارسی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

دِلانا: دِلِنا - واژه پارسی - نام دخترانه در آمریکا و کانادا این واژه به وَشنادی ( فراوانی ) در نام و نام خانوادگی آنان کاربرد دارد! دِل: واژه فارسی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٩

دِلرین: دِلارین - واژه پارسی - نام دخترانه دِل: واژه فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) - قلب، سُوَیدا، جان، روح - درون، ضمیر، باطن، سِرشت، نیّت، ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

دِلارین: دِلرین - واژه پارسی - نام دخترانه دِل: واژه فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) - قلب، سُوَیدا، جان، روح - درون، ضمیر، باطن، سِرشت، نیّت، ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

گَبر واژه ایرانی بود و واژه عربی کُفر پس از یورش تازیان ( اعراب ) به ایرانیان ساخته شد! در هُزوارِش آرامی به معنی: مَرد یا پهلوان می شده است! به مانن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

گَبر واژه ایرانی بود و واژه عربی کُفر پس از یورش تازیان ( اعراب ) به ایرانیان ساخته شد! در هُزوارِش آرامی به معنی: مَرد یا پهلوان می شده است! به مانن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
-١٢

کافر: بر وزن فاعل، واژه عربی که پس از یورش تازیان ( اعراب ) به ایرانیان ساخته شد! . پیش از آن گَبر واژه ایرانی بود و در هُزوارِش آرامی به معنی: مَرد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
-١٠

کُفر: واژه عربی که پس از یورش تازیان ( اعراب ) به ایرانیان ساخته شد! . پیش از آن گَبر واژه ایرانی بود و در هُزوارِش آرامی به معنی: مَرد یا پهلوان می ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

واژه عربی قاضی از واژه پارسی میانه ( پهلوی ) کادیک ( نماینده داد یا قانون - کاد یا کَد: سرپرست، نماینده مانند: واژه کَدخدا ) و سپس به سُغدی مانوی رف ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

واژه عربی قاضی از واژه پارسی میانه ( پهلوی ) کادیک ( نماینده داد یا قانون - کاد یا کَد: سرپرست، نماینده مانند: واژه کَدخدا ) و سپس به سُغدی مانوی رف ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

چیمَن : واژه ترکی، نام دخترانه معشوق، جانان، دلدار، دلبر، محبوب، دوست داشتنی، خواستنی، پُر هوادار، دارای دوستدار و خاطر خواه فراوان - سبزه، گندمگون، ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

چیمان: واژه کُردی، نام دخترانه چیم: سرچشمه، معدن، منبع، منشا - فاش، آشکار، روشن، بی پرده، نمایان، هویدا - انگیزه، سبب، فَرنود ( دلیل ) ، بُرهان ( پ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

اَیوکَنی: واژه پهلوی: اَیوگَنیه ( ayōgānīh ) واژه پهلوی دیگری که معنی وارث می دهد: اِستور ( stūr ) - اَبَرماند ( abarmānd ) . اَیوک ( اَیوگ ) : وا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

اَیوکَنی: واژه پهلوی: اَیوگَنیه ( ayōgānīh ) واژه پهلوی دیگری که معنی وارث می دهد: اِستور ( stūr ) - اَبَرماند ( abarmānd ) . اَیوک ( اَیوگ ) : وا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

هَمیوت ( hamyūt ) : برابر اوستایی دیگر "هَمِستار" است! "همیوت"، همستار ( واژگون، خلاف ) واژه پهلوی "همگون" است! . هم: در اینجا به معنی همراه نیست! ر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

یَخ: باید گونه باستانی آن را در اوستا ( فرگرد 2وندیداد، داستان ورجمکرد ) و پهلوی ( بندهشن، مینوی خرد و گُزیده های زادِسپَرَم ) جستجو کرد: در اوستا و ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

یَخ: باید گونه باستانی آن را در اوستا ( فرگرد 2وندیداد، داستان ورجمکرد ) و پهلوی ( بندهشن، مینوی خرد و گُزیده های زادِسپَرَم ) جستجو کرد: در اوستا و ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نوتاش: بیشتر نام پسرانه هست ولی دخترا هم می گذارند! از واژگان دساتیری و ساخته های آذر کیوان ( موبد هندی زرتشتی و فرقه آذر کیوان ) . تاش: در فارسی ب ...