تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Narrow routes: راههای باریک Travel between the two countries is limited to one busy corridor سفر بین دو کشور محدود به یک مسیر باریک شده است The ma ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : downplay

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Vaccines for coronavirus will spell the end for the pandemic : vaccines will bring the pandemic to an end واکسن ها برای کرونا همه گیری را به پایان ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهاجرهراسی که با نژادپرستی کاملا متفاوته .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قطار دو طبقه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

معنای تحت الفظی: افزایش زمین If a political party or an idea or belief gains ground, it becomes more popular or accepted: وقتی یک حزب سیاسی یا یک ا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Patriot : میهن پرست Patriate : میهن پرستی Repatriate به وطن بازگرداندن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

In financial regulation, a politically exposed person ( PEP ) is one who has been entrusted with a prominent public function. A PEP generally present ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

/lɒnˈdʒevəti/ نکته تلفظی : وقتی بعد از g حرف e یا i یا y بیاید صدای ج می دهد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به clone

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

ریشه : Chip : لب پر شدن ظرف ترجمه تحت الفظی : داشتن لب پری روی شانه استعاره از احساس دون بودن بخاطر کمبودهایی که شخص فکر می کند جامعه یا شخص دیگری ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

to have an angry or unpleasant attitude or way of behaving caused by a belief that one has been treated unfairly in the past. چون فکر می کنه قبلا با ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

توجه به تلفظ /ɪɡˈzɑːnəreɪt/

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به killer blow

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی که از بوکس آمده . مشت کشنده Deal a killer blow : توزیع کردن مشت کشنده Deal از بازی پاسور یا ورق به معنی توزیع کارت است . Deal a killer bl ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

: Examples Fledgling democracy دموکراسی نوپا Fledgling industryصنعت نوپا Fledgling businessتجارت و کسب نوپا Fledgling senatorنماینده مجلس تازه کار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حالت کلی unexpected and major achievement or unexpected success دستاورد بزرگ غیرمنتظره - موفقیت غیر قابل پیش بینی کودتا یک حالت خاص از آن است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

/frɒdʒələnt/ توجه به نکته تلفظی : du صدای ج می دهد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

engage in conflict. درگیر اختلاف شدن - به اصطلاح شاخ به شاخ شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغییر رویه - تغییر مشی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

active; doing the things you usually do: فعال بودن - کارهای معمول را انجام دادن مخصوصا بعد از بیماری The doctor says she's making a good recovery, a ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

دوستان یعنی سوراخخخخخ. حالا این سوراخخخخ یا ظاهری است یا تو یه سیستم و قانونه که راه دررو به آدم میده .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاغذ لیتموس یا کاغذ تورنسل که در محیط اسیدی به رنگ آبی و در محیط بازی به رنگ قرمز در می آید . استعاره از ملاک - معیار - محک

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعل - قید و اسم ندارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a raised stone used singly or in a series as a place on which to step when crossing a stream or muddy area. سنگ پله تکی یا سری برای عبور از رودخانه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به stepping stone

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Manlaughter : قتل غیر عمد manslaughter resulting from culpable یا Culpable homicide : قتل غیرعمد که بایستی خسارت پرداخت بشه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان لطفا با congenital :مادرزادی اشتباه نگیرید

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختلال مادرزادی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

an affectionate term for a dog. کلمه محبت آمیز برای سگ "every member teamed up with a cute doggo and learned how to play with and train them" همه گ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دماغه امید نیک ( به فرانسوی: Cap de bonne esp�rance ) شبه جزیره صخره ای است در جنوبی ترین قسمت قاره آفریقا. این دماغه واقع در ساحل جنوبی آفریقای جنوب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Silver :نقره Platter : دیس - بشقاب بیضی بزرگ استعاره از لقمه آماده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صلح طلبی Pacifistic movement : جنبش صلح طلبی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eye boogers : کثیفی گوشه چشم - ریق گوشه چشم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

to avoid being drafted into the military. سربازی نرفتن Many young men tried to dodge the draft by leaving the country. خیلی از جوانان برای فرار ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Examples : Medical exemption :معافیت پزشکی Personal exemption : معافیت شخصی Tax exemption : معافیت مالیاتی Blanket exemption : معافیت کلی - کامل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Hog : pig خوک Whole hog : همه خوک - تمام خوک معنی تحت الفظی : استفاده از تمام خوک همچنانکه دوستان به درستی فرمودند استعاره از تمام و کمال انجام ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقاش فرانسوی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Example : Spring Warmer , brighter Planting ، watering، blooming Sweet smell of flowers Gardens بهار گرمتر ، روشنتر کاشتن ، آبیاری ، شکوفه د ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به circumstances

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

to be well prepared or well organized for something that is going to happen: برنامه ریزی کردن و آماده شدن برای کاری They should have had their duck ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Improve one's behaviour بهتر کردن عملکرد You need to clean up your act if you want to get into a good university اگه میخوای یه دانشگاه خوب بری بای ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

متخصصان - افراد خیلی باهوش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Going from one place to another in a disorganised and chaotic way از جایی به جایی رفتن بی نظم و بی برنامه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Example : two fish got battered دو تا ماهی ( برای سوخاری شدن ) آرد مالی شدند . Got battered : ایهام دارد . معنی دیگر آن کتک خوردن یا مورد انتقاد قر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

to make a person, organization, or country weak, for example by forcing them to use up all their money or resources. همه پول یا منابع کسی - شرکتی یا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

Eat out :بیرون غذا خوردن - رستوران غذا خوردن Eat in غذاخوردن در منزل معنی تحت الفظی : قلبت را بخور وقتی کسی از عملکردش در زمینه ای راضی است و نمی خ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: Foreseeable future as far into the future as you can imagine or plan for: آینده نه چندان دور که بتوان تصور یا برنامه ریزی کرد I'll be living he ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The splinternet is the breaking of one global internet into several smaller and fragmented pieces due to content filtering and censorship. This divis ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Synonyms :Power cut Blackout قطع برق