تاریخ
٢ سال پیش
متن
Perhaps you should tweak that line or paragraph that throws the structure off.
دیدگاه
٠

باید جملات یا پاراگرافی را که ساختار را به هم ریخته است، سازگار کنی

تاریخ
٢ سال پیش
متن
You might want to tweak the port speed up a notch, just to see if things run a little faster.
دیدگاه
٠

این امکان را دارید که با تعدیل سرعت بخشی امور در بندر، مشاهده کنید که اوضاع چقدر سریع تر پیش خواهد رفت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She gave the child's cheek a gentle tweak.
دیدگاه
٠

او گونه بچه را نیشگون گرفت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We gave the formula a tweak.
دیدگاه
٠

ما دسورالعمل را مقداری تعدیل کردیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Maybe you should tweak a few sentences before you send in the report.
دیدگاه
٠

بهتر است که قبل از ارسال گزارش، چند جمله را ویرایش کنی.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I think you'll have to tweak these figures a little before you show them to the boss.
دیدگاه
٠

به نظر من این ارقام را قبل از ارائه به رئیس، باید مقداری تعدیل کنی.

تاریخ
١ سال پیش
متن
And don't expect to be able to tweak the suspension for better handling.
دیدگاه
٠

توقع نداشته باش که قادر به تعدیل سیستم فنربندی برای کنترل بهتر آن باشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We must amplify our effort by working a lot harder.
دیدگاه
٠

باید تلاش ( برای هدف ) خود را با کار کردن بیشتر تقویت کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'd like to amplify my response to your earlier question.
دیدگاه
٠

می خواهم پاسخی که قبلاً به شما ارائه کردم را واضح تر بیان کنم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hearing aids convert sound waves to electrical signals and then amplify the signals.
دیدگاه
٠

سمعک شنوائی، امواج صوتی را به سیگنال های الکتریکی تبدیل کرده و سپس آن سیگنال را تقویت می کند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
A transistor can amplify electrical current or voltage.
دیدگاه
٠

ترانزیستور می تواند شدت جریان الکتریکی و ولتاژ را تقویت کند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
A funeral can amplify the feelings of regret and loss for the relatives.
دیدگاه
٠

مراسم تدفین باعث تشدید احساس افسوس و فقدان گردد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
In science or engineering we use instruments to amplify our senses.
دیدگاه
٠

در علوم یا مهندسی از ابزارهائی بهره می بریم که حواس ما را تشدید کند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She has been recast as Juliet.
دیدگاه
٠

او با نقش جولیت به بازیگری مجدد گرفته شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
In despair, the theatre director recast the leading role.
دیدگاه
٠

مدیر تئاتر ، در اوج ناامیدی، نقش اول خود را مجدداً بازنویسی کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I've been recast as Brutus.
دیدگاه
٠

من در نقش بروتس مجدداً بازی کردم

تاریخ
١ سال پیش
متن
He blamed the lack of liaison between the various government departments.
دیدگاه
٠

وی عدم وجود ارتباط بین سازمان های مختلف دولتی را مورد انتقاد قرار داد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She was having a romantic liaison with her husband's best friend.
دیدگاه
٠

او رابطه نامشروع عاشقانه با بهترین دوست شوهرش دارد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We are hoping to establish better customer liaison.
دیدگاه
٠

امیدواریم کا ارتباط بهتری با مشتریان برقرار کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I was shocked by the blatant racism of his remarks.
دیدگاه
٠

من از وقاحت صحبت های نژادپرستانه او شوکه شدم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She was shocked by his blatant sexism.
دیدگاه
٠

او از تبعیض جنسیتی وقیحانه اش شوکه شده بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Everyone is tired of their blatant effronteries.
دیدگاه
٠

مردم از دست جنایات خشونت بار آنان به ستوه آمده اند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
School property is exempt from most taxes.
دیدگاه
٠

املاک آموزشی از اغلب مالیات ها معاف هستند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Men in college were exempt from military service.
دیدگاه
٠

مردان در حین تحصیل دانشگاهی از خدمت سربازی معاف بودند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The interest is exempt from income tax .
دیدگاه
٠

سود ( بر دارایی ) معاف از مالیات بر درامد می باشند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Children under 16 are exempt from prescription charges.
دیدگاه
٠

کودکان زیر شانزده سال از هرگونه اتهام تجویز دارویی مبرا هستند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Virtually all students will be exempt from the tax.
دیدگاه
٠

می توان گفت که تمام مشغولین به تحصیل از خدمت سربازی معاف خواهند گردید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The residue went to her granddaughter.
دیدگاه
٠

ماترک غیر موصی به نوه اش واگذار شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Drain and rinse with cold water to remove residue.
دیدگاه
٠

آب شست وشو را تخلیه کنید و سپس با آب سرد بشویید تا مواد باقی مانده پاک گردد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Several people were still working on the residue caught between their teeth.
دیدگاه
٠

چندین نفر هنوز مشغول پاک کردن دندان هایشان از ذرات نشسته روی آن هستند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She is devious and sly and manipulative.
دیدگاه
٠

وی زن منحرف، آب زیرکاه و دغل بازی است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He had been devious and two-faced.
دیدگاه
٠

او شخص دغل باز و دوروئی بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Her saintly manner concealed a devious mind.
دیدگاه
٠

رفتار مقدس مآبانه ی او، ذهن منحرفش را پنهان کرده بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The coach followed a rather devious course to its destination.
دیدگاه
٠

مربی مسیر پرپیچ و خمی را برای رسیدن به مقصدش دنبال کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He misses the camaraderie of the Bar and the exhilaration of forensic battle in the exalted courts.
دیدگاه
٠

او دلتنگ صمیمیت کانون وکلا و شور و نشاط نبرد قانونی در دادگاه عالی شده است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
I still wince at the thought of that terrible evening.
دیدگاه
٠

تا الان هم از فکر کردن به آن غروب وحشتناک، به خود می لرزم.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He suppressed a wince as motion renewed the pain.
دیدگاه
٠

وقتی حرکت باعث تجدید درد او شد، واکنشی از خود نشان نداد. .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The barb of his wit made us wince.
دیدگاه
٠

حاضر جوابی تند و تیزش، حال ما را گرفت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He was a homicidal and delusional sociopath, she said.
دیدگاه
٠

او گفت که او مردی قاتل و روان آزاری متوهم بود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
She has written a major critical appraisal/study of Saul Bellow's novels.
دیدگاه
٠

او یک ارزیابی منتقدانه/مقاله جامعی درباره رمانهای سال بلو به رشته تحریر درآورده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
NATO defense ministers wrap up their meeting in Brussels today.
دیدگاه
٠

وزرای دفاع کشورهای عضو ناتو، امروز اجلاس خود را در بروکسل برگزار کردند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Let's first suppose the second defense line has been destroyed.
دیدگاه
٠

در ابتدا فرض را بر این بگذاریم که دومین خط دفاعی نیز متلاشی شده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She got herself in hot water with the authorities.
دیدگاه
٠

او خودش را در مخمصه ای با مسوولین قرار داد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He tensed himself for the jump and landed expertly on the other side.
دیدگاه
٠

او برای پرش، خود را منقبض کرد و به طور ماهرانه ای در آن سمت فرود آمد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
That might be an indication that the local economy is on a downswing.
دیدگاه
٠

این ممکن است نشانه ای از بروز رکود در اقتصاد داخلی باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Your body must not sway to the left during the downswing.
دیدگاه
٠

نباید بدن خود را در زمان فرود به سمت چپ متمایل کنید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Mike could go into a sulk that would last for days.
دیدگاه
٠

مایک ممکن بود طوری قهر کند که روزها طول می کشید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The higher the interest rate, the greater the financial risk - which, of course, cuts both ways.
دیدگاه
٠

هر چقدر نرخ بهره بیشتر باشد، خطرپذیری مالی بیشتری خواهد داشت، که صد البته، مثل شمشیر دو لبه ست.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The new appraisal scheme is only a taste of things to come.
دیدگاه
٠

تمهید یک ارزیابی جدید فقط نمونه ای از طرح های آینده می باشد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
It needed a calmer appraisal of her situation.
دیدگاه
٠

باید نسبت به موقعیت او ارزیابی ملایم تری انجام می دادی.