پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٥,٣٧٢)

بازدید
١٨,٣٧٣
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهارت و دانش لازم داشتن داشتن دانش، مهارت یا تخصص مورد نیاز برای انجام موفقیت آمیز یک کار است. این اصطلاح معمولاً به تجربه عملی و توانایی فنی اشاره ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( Adjective ) / ماهر، چابک، زبردست چابکی، سرعت و دقت در حرکت، به ویژه با دست ها است. همچنین می تواند به چالاکی ذهنی، زیرکی یا توانایی مدیریت موقعیت ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیزهوش، سریع فهم درک سریع و یادگیری آسان یک موضوع است. این اصطلاح فردی را توصیف می کند که بدون نیاز به توضیح زیاد، مفاهیم جدید را به سرعت متوجه می ش ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ physically fit, strong, healthy, capable, robust, well - conditioned مثال؛ Only able - bodied individuals were selected for the rescue missio ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهارت داشتن، توانایی داشتن داشتن توانایی لازم برای انجام کاری به صورت حرفه ای و تأثیرگذار است. این اصطلاح معمولاً در زمینه های موسیقی، ورزش، تجارت و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استعداد داشتن برای چیزی داشتن مهارت یا توانایی طبیعی در انجام کاری به صورت ماهرانه و بدون زحمت زیاد است. این اصطلاح نشان دهنده تسلط ذاتی یا درک شهود ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست، رفیق پالسکی" یک اصطلاح عامیانه برای دوست یا رفیق است که معمولاً به شکل غیررسمی و دوستانه استفاده می شود. این واژه احساس صمیمیت، آشنایی و رفاقت ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروه، همراهان، هم دستان در زبان عامیانه، cohorts به گروهی از افراد که ویژگی، هدف یا ارتباط مشترکی دارند اشاره دارد. این اصطلاح می تواند همراهان، همکا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

نیاز شدید، اضطرار یک نیاز فوری و شدید به چیزی است که اغلب احساس اضطرار، درماندگی یا ضرورت شدید را نشان می دهد. این اصطلاح معمولاً برای توصیف موقعیت ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشتیاق شدید، میل شدید یک اصطلاح عامیانه است که به اشتیاق شدید، میل عمیق یا ولع برای چیزی اشاره دارد. این واژه معمولاً برای توصیف تمایلات شدید، چه بر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مقدار بسیار زیاد یک اصطلاح عامیانه طنزآمیز است که برای توصیف یک مقدار بسیار زیاد و نامشخص به کار می رود، معمولاً به صورت اغراق آمیز. این واژه اغلب ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالاخره، در نهایت، پس از مدت طولانی این اصطلاح احساس آسودگی، رضایت یا هیجان را هنگام وقوع یک اتفاق مورد انتظار نشان می دهد. مترادف؛ finally, at last ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wrap Up the Loose Ends ( Slang ) / تکمیل جزئیات نهایی، بستن پرونده انجام کارهای ناتمام، حل مسائل باقی مانده یا نهایی کردن جزئیات قبل از پایان یک موض ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Close the Book on ( Slang ) / پایان دادن به یک موضوع، بستن پرونده پایان دادن، نهایی کردن یا متوقف کردن رسیدگی به یک موضوع، مسئله یا رویداد است. این ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cap It All Off ( Slang ) / تکمیل کردن، به پایان رساندن به شکلی خاص به پایان رساندن یک اتفاق یا تجربه به شکلی خاص و برجسته است. این اصطلاح معمولاً زم ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Cash - Out ( Slang ) / نقد کردن، تسویه حساب نقد کردن/ برداشت پول از حساب، تبدیل دارایی ها به پول نقد یا خرج کردن مقدار زیادی پول است. این اصطلاح معمو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Chalk It Up ( Slang ) / نسبت دادن، پذیرفتن نتیجه نسبت دادن/ تخصیص یک نتیجه یا وضعیت به یک علت خاص است. این اصطلاح معمولاً پذیرش یک واقعیت یا توضیح را ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Chalk ( Slang ) / اعتبار دادن، پیش بینی بر اساس احتمال بالا در زبان عامیانه، "chalk" به ترجیح دادن نتیجه ای که بیشترین احتمال وقوع را دارد اشاره دارد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Checkmate ( Slang ) / پرداخت نهایی، تسویه حساب در زبان عامیانه، "checkmate" می تواند به پرداخت نهایی یا تسویه حساب یک بدهی یا صورتحساب اشاره کند و به ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Chit ( Slang ) / یادداشت، بدهی، امتیاز سیاسی 1 - یادداشت یا رسید کوچک، معمولاً در زمینه های مالی یا نظامی. 2 - بدهی یا لطفی که باید جبران شود، به و ...

پیشنهاد
٠

Put One’s Best Foot Forward / بهترین تلاش را کردن کوشش برای ایجاد تأثیر مثبت یا ارائه بهترین عملکرد است. این اصطلاح معمولاً در موقعیت های حرفه ای، اج ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Show Off One’s Game ( Slang ) / نمایش دادن مهارت ها و توانایی ها به رخ کشیدن مهارت ها، استعدادها یا تخصص به صورت مطمئن و تأثیرگذار است. این اصطلاح م ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To showcase the goods means to proudly present or display one's talents, skills, or valuable possessions. It is often used in contexts where someone ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Put on a Show ( Slang ) / نمایش دادن، تظاهر کردن اجرای چیزی به صورت اغراق آمیز یا نمایشی است، معمولاً برای جلب توجه دیگران یا پنهان کردن احساسات واقع ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ wealthy, rich, affluent, well - off, prosperous, مثال؛ He comes from a well - heeled family with old money. The city’s most well - heeled ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To swim in it means to have an overwhelming amount of something, often referring to money, possessions, work, or emotions. It conveys the idea of bei ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In slang, "scads" refers to a large number or excessive amount of something, often used informally to emphasize abundance. It is commonly applied to ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In slang, "gobs" refers to a large quantity or excessive amount of something, often used informally to emphasize abundance. It can describe money, fo ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In slang, "mountains" refers to a significant or plentiful amount of something, emphasizing abundance or excess. It is often used to describe large q ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Heaps refers to a large quantity or amount of something, often used informally to emphasize abundance. It can also mean piles or stacks of objects ga ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Boatloads refers to a large quantity or amount of something, often used informally to emphasize abundance. It can also mean the amount of cargo or pa ...

پیشنهاد
٠

To get something off your chest means to express feelings, worries, or concerns that have been bothering you, often leading to a sense of relief. It ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو معنی اصلی دارد: معنای واقعی: قرار دادن چیزی در معرض هوای تازه برای از بین بردن بو یا بهبود تازگی، مانند تهویه اتاق یا لباس. معنای استعاری: بیان ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

To chat up means to flirt with someone by engaging in conversation, often with the intention of attracting their interest or forming a connection. It ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مذاکره یا گفتگو کردن بین طرف های مخالف، معمولاً برای رسیدن به توافق یا حل اختلاف. این واژه بیشتر در زمینه مذاکرات صلح، دیپلماسی یا گفتگوهای استراتژیک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In slang, jaw can mean talking excessively, chatting idly, or engaging in casual conversation. It often implies long - winded or pointless discussion ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To air ideas means to express or share thoughts, opinions, or suggestions openly, often in discussions or brainstorming sessions. "بیان کردن ایده ه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To pick someone’s brain means to ask them for advice, knowledge, or expertise on a particular subject. It is often used when seeking insight from som ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔸 معادل فارسی: گپ دوستانه / نشست غیررسمی / گفت وگوی آزاد ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( اجتماعی – دوستانه ) :** ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکان هیپنیک ( به انگلیسی: Hypnic Jerk یا Sleep Start ) نام پدیده ای است که بسیاری از افراد آن را تجربه کرده اند. تکان هیپنیک یا حرکت هیپنیک، انقباض ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکان هیپنیک ( به انگلیسی: Hypnic Jerk یا Sleep Start ) نام پدیده ای است که بسیاری از افراد آن را تجربه کرده اند. تکان هیپنیک یا حرکت هیپنیک، انقباض ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکان هیپنیک ( به انگلیسی: Hypnic Jerk یا Sleep Start ) نام پدیده ای است که بسیاری از افراد آن را تجربه کرده اند. تکان هیپنیک یا حرکت هیپنیک، انقباض ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

**دوفیکا** نام یک مرکز تندرستی و ورزشی است که با هدف پیشگیری و درمان بیماری های مزمن، ناهنجاری های جسمانی، چاقی، مشکلات مفصلی، دیابت، کبد چرب، بیماری ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

# سارکوپنی: تحلیل عضلانی ناشی از افزایش سن و راهکارهای مقابله با آن سارکوپنی ( Sarcopenia ) یک عارضه پزشکی است که با کاهش پیشرونده توده، قدرت و عمل ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

**سارکوپنی** یک بیماری **پیشرونده عضلانی** است که با **کاهش توده و قدرت عضلانی** همراه است. این وضعیت معمولاً در **افراد مسن** رخ می دهد و می تواند م ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف؛ howl, wail, screech, yell, cry, roar مثال؛ The stray cats began to caterwaul in the alley at midnight. The protesters caterwauled against th ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تکان دهنده به چیزی گفته می شود که بسیار مهم، شوکه کننده یا شگفت آور باشد و معمولاً پیامدهای بزرگی داشته باشد. این اصطلاح برای کشفیات انقلابی، اتفاقات ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به چیزی گفته می شود که ناراحتی شدید، درد یا رنج عاطفی ایجاد می کند. این اصطلاح معمولاً برای تجربیات بسیار ناراحت کننده یا دردناک به کار می رود. نماد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مترادف؛ stressful, tense, anxiety - inducing, unnerving, distressing مثال؛ The final exam was so nerve - wracking that I couldn’t sleep the night bef ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

باسینه ( Basine ) یا باسینا یک ملکه تورینگیا در قرن پنجم میلادی بود. او بیشتر به خاطر ترک همسر اول خود، شاه بیسینوس، و ازدواج با شیلدریک اول، پادشاه ...