پیشنهادهای زهراکهدویی (٥٢٨)
کشور یا سازمانی که در وضعیت بد اقتصادی هست. a country or organization tha is in severe financial or economic difficulties, especially one that is un ...
ثابت کردن
از یک بچه یا آدم جوان سوا استفاده جنسی کردن
یه چیز شیرین مثل بیسکوئیت و . . .
با تلفظ " ماینوت" به معنی کوچک
در مقالات کسی که مورد بحث و آزمایش قرار می گیرد
۱. توقیف کردن اموال به صورت موقتی تا زمانی قرض خودرا پس دهند. ۲. جدا نگه داشتن ( در ایزوله قرار دادن ) گروهی از داوران یا افراد مهم برای تصمیم گیری ...
کار ناتمام
بچه نامشروع غیرقانونی
نابود شدن داغون شدن شکست خوردن غم فراوان گرفتن
توی بازی و ورزش اگر کسی sideline بشه بخاطر آسیب جسمانی مدتی از بازی کردن محروم میشه
رفتار و نگاه بالا به پایین خود برتر بینی
الگوی رفتاری در ذهن حک شدن
زیستگاه Habitat
اطلاع قبلی برای کنسل کردن
شامل شدن/در برگرفتن گول زدن و سر کسی کلاس گذاشتن درک کردن و جا افتادن موضوعی به جایی یا کسی سر زدن درزهای لباس رو تنگ تر کردن اجازه دادن به کسی که م ...
صداهای روان در زبانشاسی مثل r , l
دقیق و درست
اتفاقی به چیزی برخوردن ( آدم ) یه جوری احساسی منتقل کردن مثلا طرف بنظر آدم خوبی میاد فراهم کردن رابطه جنسی با کسی داشتن
اگه یه بیزینس ورشکست بشه
خود خوری کردن نشخوار فکری و خورا نابود کردن
A L C Y O N E U S جناب شما دقیقا برعکسش رو گفتین این کلمه به معنی سازگاری بین دو یا چند چیزه تعریف اکسفورد: In agreement or harmony
هیجان انگیز و باحال
کلمه توهین آمیز به یهودیان نسبت داده میشه
حکومت قلمرو مالکیت کنترل قدرت
مسخره بازی درآوردن
آدمی که ضعیفه و ترسوعه و ما ازش خوشمون نمیاد . کوچیک ترین و ضعیف ترین حیوان توی یه گروه از یک مادر
محافظه کارانه به طوری مراقب و مواظب
میز غذا را ترک کردن چیزی نوشتن دپرس و ناراحت شدن ( کردن ) با انرژی رقصیدن به سختی غذا را خوردن و قورت دادن
فضیلت
گردباد. گرداب
تحصیل کردن
تجلی چیزی بودن
نتیجه دادن
غلو شده
کنار گذاشته شده
معنی غیر رسمی: پول
درجایگاه فعل به معنای پیچ خوردن
پلاک ماشین
زشت و زننده
این کلمه فعله یعنی پرنده ای که بالش به اندازه کافی رشد کرده تا بتونه پرواز کنه
قاب پنجره میشه Window frame این کلمه میشه شیشه ی پنجره a single piece of glass in the window of a building
صمیمی تر شدن
صدای تولید شده از دندان ها وقتی که از سرما به هم میخورن
از پس خود برامدن
Extremely bad and unpleasant Stinking richخرپول
من کی باشم که بگم کسی چکار کنه یا نکنه
تباه کردن از بین بردن
به عنوان اسم یعنی آدم فاسد و فاقد ارزش های اخلاقی
فراگرفتن مثلا I was consumed with guilt یا A powerful rumbling had consumed the forest