پیشنهاد‌های زهراکهدویی (٥٢٨)

بازدید
١٦٥
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که شوخی خرکی میکنه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عبارتی، به اصطلاح So to speak

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با استفاده از جادو در هوا به پرواز در اومدن و معلق شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که باهاش درس میخونید

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به عنوان فعل یعنی لا کسی مخالفت کردن به عنوان صفت یعنی آزرده و عصبانی بودن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیرانداز

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

در جایگاه اسم یعنی موقعیت ثابت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمه یعنی خوردن و فروبردن یا درک و جذب اطلاعات و مطلبی دایجسشن ( digestion ) داخل معده اتفاق میوفته یعنی هضم کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عرشه رصد خانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اتفاقی به چیزی برخوردن ( آدم ) یه جوری احساسی منتقل کردن مثلا طرف بنظر آدم خوبی میاد فراهم کردن رابطه جنسی با کسی داشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترکه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همون مدرسه فقط لغت قدیمیه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که سعی میکنه خیلی تو چشم نباشه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نا صادق

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خانم یک خونه که مدیریت میکنه زنجیر های کوچکی که زنان در قدیم به کمربندشون می بستند و کلید یا اشیا را بهش آویزان می کردند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فضا یا اتاقی که بر اثر گرما یا نبود هوا خفه کننده باشه شرایطی که یاعث جلو رفتن و پیشرفت شما بشه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهاجر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلیشه ای عادی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

calling

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

مارکت برجسته

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رمان های کوتاه آبکی رمانتیک که شخصیت های ضعیفی داره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داستان یا نمایشنامه رو به صورت فیلم دراوردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اون کسی که بلیط سفر یا پارک و . . . رو می خره و توی خیابون با قیمت بیشتر میفروشه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخالف متفاوت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاد پر سر و صدا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In one's capacity یعنی در جایگاه کسی به عنوان فلان In my capacity as manager

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

طول کشیدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کسی یا جایی سر زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیاست اجتماعی در زندگی اجتماعی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احساسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنبیه و انتقاد چیره شدن زبانه کشیدن کتک زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماموری که جلوی ماشینارو میگیره تا بچه ها از خیابون رد بشن

پیشنهاد
٠

وقتی لایق و شایسته نباشی اما بهت جایزه بدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگاه سریع انداختن فیلم سینمایی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

*از قسمت هایی از کتاب خانه که عموم به کتاب هاش دسترسی ندارند * هواپیمایی که تو هواس و منتظره دریافت اجازه برای فروده *دودکش *ستون های سنگی که در دریا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معنی غیر رسمیش یعنی دانشگاه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی غیر رسمیش یعنی مدفوع، ادرار یا دستگاه تولید مثلی I should talk to my doctor about my plumbing

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

معانی غیر رسمی: خریدن یا بدست آوردن یه سری مواد غیرمجاز مثل مواد مخدر پارتنر برای یک شب رابطه پیدا کردن تو بحث و دعواها کسی رو مسخره کردن توی کار ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسویه حساب

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ولخرجی کردن Splurge Splash out

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Diminish

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم قدیمی Sulphur یعنی گوگرد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

با پنبه سر بریدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمله ای که بعد از جک تعریف کردن میگن مزه ریختم مزاح کردم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

کسی که توی بیزینس و کار مهارت داره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیروی بدنی نه ذهنی و هوشی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

موجود