duckling

/ˈdəkl̩ɪŋ//ˈdʌkl̩ɪŋ/

معنی: جوجه اردک، بچه اردک
معانی دیگر: اردک کوچک، اردکچه

جمله های نمونه

1. The duckling followed its mother everywhere.
[ترجمه امیر علی] جوجه اردکی که در اب است
|
[ترجمه گوگل]جوجه اردک همه جا مادرش را دنبال می کرد
[ترجمه ترگمان]جوجه اردک مادر را همه جا دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We're going to feed the duckling.
[ترجمه Zz] ما می خواهیم به جوجه اردک غذا بدهیم
|
[ترجمه گوگل]ما به جوجه اردک غذا می دهیم
[ترجمه ترگمان] ما قراره به جوجه اردک غذا بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An ugly duckling, like a printing press, was transformed into a well-behaved goose laying golden eggs.
[ترجمه گوگل]جوجه اردک زشت مانند ماشین چاپ به یک غاز خوش رفتار تبدیل شد که تخم های طلایی می گذاشت
[ترجمه ترگمان]جوجه اردک زشت، مانند یک دستگاه چاپ، به یک غاز رفتار خوب تبدیل شد که تخم طلایی می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The loco is a bit of an ugly duckling.
[ترجمه گوگل]لوکو کمی جوجه اردک زشت است
[ترجمه ترگمان]زیر لب یک جوجه اردک زشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For example: The farmer kills a duckling.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: کشاورز جوجه اردک را می کشد
[ترجمه ترگمان]مثلا کشاورز یک جوجه اردک را می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But Beryl is an ugly duckling rapidly turning into a beautiful swan . . . all through the hard work of recovering mental patients.
[ترجمه گوگل]اما بریل جوجه اردک زشتی است که به سرعت به یک قو زیبا تبدیل می شود در تمام طول کار سخت بهبود بیماران روانی
[ترجمه ترگمان]اما بر یل یک جوجه اردک زشت است که به سرعت تبدیل به یک قو زیبا می شود … از طریق تلاش سخت برای درمان بیماران روانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's certainly the ugly duckling of the era-until you get to drive one.
[ترجمه گوگل]مطمئناً این جوجه اردک زشت آن دوران است - تا زمانی که شما سوار یکی شوید
[ترجمه ترگمان]این واقعا جوجه اردک زشت عصر است - تا وقتی که شما یکی از آن ها را برانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A duckling wants to swim; well there is such a thing as water.
[ترجمه گوگل]جوجه اردک می خواهد شنا کند خوب چیزی به نام آب وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک جوجه اردک می خواهد شنا کند؛ خوب چیزی به نام آب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ugly duckling is a main mid - to - high - end fashion handicrafts and jewelry stores.
[ترجمه گوگل]جوجه اردک زشت یکی از فروشگاه های اصلی صنایع دستی و جواهرات مد متوسط ​​به بالا است
[ترجمه ترگمان]یک جوجه اردک زشت یکی از صنایع دستی بزرگ به سبک نیمه به بالا و فروشگاه های جواهرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Will you let an ugly duckling swim with you?
[ترجمه گوگل]آیا اجازه می دهید جوجه اردک زشت با شما شنا کند؟
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید یک جوجه اردک زشت با شما شنا کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Andersen saw himself as the ugly duckling, teased and unwanted by everyone.
[ترجمه گوگل]اندرسن خود را جوجه اردک زشتی می دید که مورد اذیت و ناخواسته همه قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]اندرسن خود را به عنوان جوجه اردک زشت دید که توسط همه اذیت و ناخواسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The witch turned the princess into an ugly duckling.
[ترجمه گوگل]جادوگر شاهزاده خانم را به یک جوجه اردک زشت تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان] جادوگر، پرنسس رو تبدیل به یه جوجه اردک زشت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Like the duckling in his story, he never fit in.
[ترجمه گوگل]مانند جوجه اردک داستانش، او هرگز در آن جا نیفتاد
[ترجمه ترگمان]، مثل جوجه اردک تو داستانش اون هیچ وقت توش جا نمیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My dear " duckling ", do you still embed in mind the dream of " white swan "?
[ترجمه گوگل]"جوجه اردک" عزیزم، آیا هنوز رویای "قوی سفید" را در ذهن داری؟
[ترجمه ترگمان]جوجه اردک عزیزم، آیا هنوز در ذهن \"قو سفید\" فکر می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جوجه اردک (اسم)
duckling, flapper

بچه اردک (اسم)
duckling

انگلیسی به انگلیسی

• young duck
a duckling is a young duck.

پیشنهاد کاربران

گوشت تن جوجه اردک
duckling ( n ) ( dʌklɪŋ ) =a young duck; the meat of a young duck
duckling
The Ugly Duckling
جوجه اردک زشت
جوجه اردک

بپرس