paunchy

/ˈpɒnt͡ʃi//ˈpɔːnt͡ʃi/

معنی: شکم گنده
معانی دیگر: شکم گنده

جمله های نمونه

1. Mr Steed was middle-aged and paunchy, with deep shadows under his eyes.
[ترجمه گوگل]آقای استید میانسال و تنبل بود و سایه های عمیقی زیر چشمانش داشت
[ترجمه ترگمان]آقای Steed میان سال و paunchy با سایه های عمیق زیر چشمانش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And if a pooch gets a little paunchy with all this pampering then put him on a health kick.
[ترجمه گوگل]و اگر یک توله با این همه نوازش کمی بداخلاق شد، او را به یک ضربه سلامتی بسپارید
[ترجمه ترگمان]و اگر یک pooch با این ناز و ناز و ناز و ناز و ناز و ناز و نعمت همراه شود، او را روی یک لگد سلامت قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With a smock artfully covering his paunchy frame, Pavarotti, 5 burst into golden-toned song.
[ترجمه گوگل]پاواروتی 5، با لباسی که به طرز هنرمندانه‌ای قاب ضعیف او را پوشانده بود، آهنگی با رنگ طلایی پخش کرد
[ترجمه ترگمان]با یک پیراهن سفید که با مهارت قاب عینکش را می پوشاند، Pavarotti ۵، ۵، شروع به آواز خواندن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But the poor paunchy guy had been stuffed into a jumpsuit from which he seemed to gasp for air.
[ترجمه گوگل]اما مرد بیچاره بیچاره را در یک کت و شلوار فرو کرده بودند که به نظر می رسید از آن هوا نفس می کشید
[ترجمه ترگمان]اما مرد قوی هیکلی با لباس زیر و پوشیده شده بود که انگار نفس نفس می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. John, slightly paunchy with a beard, was into steam trains - he took photos of them.
[ترجمه گوگل]جان، کمی تهوع با ریش، به قطارهای بخار رفت - از آنها عکس گرفت
[ترجمه ترگمان]جان، که با ریش کمی paunchy شده بود، در قطار بخار قرار گرفت - او عکس آن ها را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr Stead was middle-aged and paunchy, with deep shadows under his eyes and square rimless glasses.
[ترجمه گوگل]آقای استید میانسال و تنبل بود، با سایه های عمیق زیر چشم و عینک مربعی بدون لبه
[ترجمه ترگمان]آقای Stead میان سالی بود و paunchy، با سایه های عمیق زیر چشم و عینک rimless چهارگوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And now Po, the company's paunchy kung-fu panda, has been tapped to help promote the health benefits of tofu.
[ترجمه گوگل]و اکنون پو، پاندای کونگ فو کار این شرکت، برای کمک به ارتقای مزایای سلامتی توفو مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]و اکنون، پو، شرکت کونگ فو پاندا - فو، برای کمک به ارتقای مزایای سلامتی سویا به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lt. Heilig, a slightly paunchy man in his forties, listened carefully, asked a few questions, then gave an order to his subaltern, a strapping young sergeant: "Hugo, notify the mountain rescue. "
[ترجمه گوگل]ستوان هایلیگ، مردی کم‌کم چهل‌ساله، با دقت گوش داد، چند سوال پرسید، سپس به فرمانده زیردست خود، یک گروهبان جوان، دستور داد: "هوگو، به امداد کوه اطلاع دهید "
[ترجمه ترگمان]ستوان Heilig، مردی که کمی paunchy بود، با دقت گوش داد، چند سوال کرد، سپس یک گروهبان جوان را به افسر خود داد: \" هوگو، خبر نجات کوه را مطلع کن \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I won't see a seedier, paunchy version of him on the senior tennis circuit a few years from now.
[ترجمه گوگل]من چند سال دیگر نسخه‌ای از او را در پیست تنیس بزرگسالان نخواهم دید
[ترجمه ترگمان]یک مرد قوی هیکلی که چند سال دیگر از دور تا دور زمین تنیس بازی می کند را نخواهم دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even if one day you become a paunchy, hair fall out of people, and I still love you.
[ترجمه گوگل]حتی اگر روزی آدم پررویی باشی، مو از سر مردم می ریزد و من همچنان دوستت دارم
[ترجمه ترگمان]حتی اگر یک روز تو یک آدم بزرگ بشی، مو از مردم جدا بشه و من هنوزم دوستت دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was a heavy man, paunchy, with a lined,(sentence dictionary) kind face.
[ترجمه گوگل]او مردی سنگین بود، تنومند، با چهره‌ای مهربان و خط‌دار (فرهنگ جملات)
[ترجمه ترگمان]او مردی سنگین وزن بود با چهره ای درهم و چروک و چهره ای مهربان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You are just a little bit chubby, not paunchy.
[ترجمه مرادی] تو فقط یکم تپل هستی، نه شکم گنده
|
[ترجمه گوگل]شما فقط کمی چاق هستید نه تنبل
[ترجمه ترگمان]تو فقط یه کم chubby، نه شکم گنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hundreds of paunchy, white-haired, bearded men descended upon Key West for the contest to try and embody the great man.
[ترجمه گوگل]صدها مرد لاغر، مو سفید و ریشو برای مسابقه به کی وست آمدند تا تجسم مرد بزرگ را امتحان کنند
[ترجمه ترگمان]صدها مرد قوی هیکلی که موی سفید داشت، مردان ریشو برای مسابقه به سمت غرب می رفتند تا تلاش کنند و به مرد بزرگ فکر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As medicine continues to advance, the paunchy may lead longer lives.
[ترجمه گوگل]همانطور که پزشکی همچنان به پیشرفت خود ادامه می دهد، افراد کم توان ممکن است زندگی طولانی تری داشته باشند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که دارو به پیشرفت ادامه می دهد، paunchy ممکن است زندگی طولانی تری داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You certainly wouldn't see many paunchy, balding, older guys on TV.
[ترجمه گوگل]مطمئناً بسیاری از پسران تنبل، کچل و مسن تر را در تلویزیون نخواهید دید
[ترجمه ترگمان]شما مسلما مردان قوی هیکلی، کچل و مسن را در تلویزیون نخواهید دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکم گنده (صفت)
abdominous, paunchy, stomachy, pot-bellied

انگلیسی به انگلیسی

• chubby, fleshy, pot bellied

پیشنهاد کاربران

بپرس