تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

peak, apex, acme, summit : قله کوه crown, crest : نوک تپه top, tip : قله یا نوک تپه این لغات گاهی اوقات به معنای بالای یک چیز یا نوک یک شیء به کار می ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

peak, apex, acme, summit : قله کوه crown, crest : نوک تپه top, tip : قله یا نوک تپه این لغات گاهی اوقات به معنای بالای یک چیز یا نوک یک شیء به کار می ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

peak, apex, acme, summit : قله کوه crown, crest : نوک تپه top, tip : قله یا نوک تپه این لغات گاهی اوقات به معنای بالای یک چیز یا نوک یک شیء به کار می ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

peak, apex, acme, summit : قله کوه crown, crest : نوک تپه top, tip : قله یا نوک تپه این لغات گاهی اوقات به معنای بالای یک چیز یا نوک یک شیء به کار می ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

peak, apex, acme, summit : قله کوه crown, crest : نوک تپه top, tip : قله یا نوک تپه این لغات گاهی اوقات به معنای بالای یک چیز یا نوک یک شیء به کار می ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

peak, apex, acme, summit : قله کوه crown, crest : نوک تپه top, tip : قله یا نوک تپه این لغات گاهی اوقات به معنای بالای یک چیز یا نوک یک شیء به کار می ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

peak, apex, acme, summit : قله کوه crown, crest : نوک تپه top, tip : قله یا نوک تپه این لغات گاهی اوقات به معنای بالای یک چیز یا نوک یک شیء به کار می ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

peak, apex, acme, summit : قله کوه crown, crest : نوک تپه top, tip : قله یا نوک تپه این لغات گاهی اوقات به معنای بالای یک چیز یا نوک یک شیء به کار می ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان ) church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان ) church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان ) church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان ) church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان ) church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان ) church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان ) church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان ) church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان ) church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان ) church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

chart: نمودار آمار و ارقام نشان، برای مقایسه آمار عناصر مختلف diagram: نمودار شکل نما بیشتر برای نمایش یک تفکر، دستگاه یا نحوه کار کردن یک سیستم به و ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

chart: نمودار آمار و ارقام نشان، برای مقایسه آمار عناصر مختلف diagram: نمودار شکل نما بیشتر برای نمایش یک تفکر، دستگاه یا نحوه کار کردن یک سیستم به و ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

chart: نمودار آمار و ارقام نشان، برای مقایسه آمار عناصر مختلف diagram: نمودار شکل نما بیشتر برای نمایش یک تفکر، دستگاه یا نحوه کار کردن یک سیستم به و ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

chart: نمودار آمار و ارقام نشان، برای مقایسه آمار عناصر مختلف diagram: نمودار شکل نما بیشتر برای نمایش یک تفکر، دستگاه یا نحوه کار کردن یک سیستم به و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

elusive memories : خاطرات فرّار ( بسختی به یاد آورده می شوند ) elusive questions : سئوالات سخت ( پاسخشان به سختی بدست می آید ) elusive numbers : اع ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لفظی: به خودت کمک کن معنا: از خودت پذیرایی کن، راحت باش، بفرمایید، استفاده کنید این عبارت بیشتر برای دعوت شخصی به برداشتن چیزی فیزیکی از خانه شما اس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

edge out یک فعل اصطلاحی به معنای پیروز شدن با فاصله کم است. edge به تنهایی به معنای حاشیه، لبه یا فاصله است و با ترکیب out یک اصطلاح ایجاد می شود که ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

prequalify یعنی از قبل تصدیق و تایید کردن چیزی. 1 - پیش ( واجد ) صلاحیت کردن 2 - پیش تایید کردن پیش صلاحیت کردنِ چیزی به معنای برآورده کردن الزامات ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روحیه افتاده روحیه ضعیف If someone tells you: you have a sagging spirit, that means your life - force seems to be missing. اگر کسی به شما بگوید که ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیروی زندگی نیروی حیات این به انرژی یا قدرتی اشاره دارد که اعتقاد بر این است که موجودات زنده را زنده نگه می دارد و فرآیندهای فیزیکی و ذهنی آنها را ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

prison : زندان بلند مدت jail : زندان کوتاه مدت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

prison : زندان بلند مدت jail : زندان کوتاه مدت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Coast: منطقه ساحلی وسیع ( شامل صخره، ساحل شنی، سنگ، * اقیانوس، دریا و حتی دریاچه بزرگ * ) Shore: منطقه ساحلی، کرانه، حاشیه، لبه دریا و زمینِ * کوچکِ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Coast: منطقه ساحلی وسیع ( شامل صخره، ساحل شنی، سنگ، * اقیانوس، دریا و حتی دریاچه بزرگ * ) Shore: منطقه ساحلی، کرانه، حاشیه، لبه دریا و زمینِ * کوچکِ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥

Coast: منطقه ساحلی وسیع ( شامل صخره، ساحل شنی، سنگ، * اقیانوس، دریا و حتی دریاچه بزرگ * ) Shore: منطقه ساحلی، کرانه، حاشیه، لبه دریا و زمینِ * کوچکِ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Coast: منطقه ساحلی وسیع ( شامل صخره، ساحل شنی، سنگ، * اقیانوس، دریا و حتی دریاچه بزرگ * ) Shore: منطقه ساحلی، کرانه، حاشیه، لبه دریا و زمینِ * کوچکِ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آقا امیر این معنا "لعنت بر شیطون" اشتباه است. معنا درست برای fuck me running "باورم نمیشه" می باشد. این عبارت یک ضرب المثل یا اصطلاح مبتذل و بسیار غ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رزیتا خانم یه اشتباه فاحش داشتن و اینکه این کلمه صفت نیست بلکه اسم ( و قید ) است. ( 1 ) ✘ صفت ( غلط ) ✔اسم ( درست ) - ( شغل و مقام ) : بالاترین در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

home, sweet home خونه، خونه شیرین و راحت خودم. east or west home is best هیچ جا خونه خود آدم نمیشه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کِش رفتن پول، کِش رفتن از کسی، چیزی را کِش رفتن یا دزدیدن Grift someone - to cheat someone out of money. Grift money - to obtain money dishonestly. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Understand: فهمیدن، واژه عمومی درک کردن مطلب Realize:فهمیدن ناگهانی، مثل لامپی که ناگهان در ذهن شما روشن می شود. Figure out: فهمیدنی که به حل معما ی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Understand: فهمیدن، واژه عمومی درک کردن مطلب Realize:فهمیدن ناگهانی، مثل لامپی که ناگهان در ذهن شما روشن می شود. Figure out: فهمیدنی که به حل معما ی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Understand: فهمیدن، واژه عمومی درک کردن مطلب Realize:فهمیدن ناگهانی، مثل لامپی که ناگهان در ذهن شما روشن می شود. Figure out: فهمیدنی که به حل معما ی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٦

Understand: فهمیدن، واژه عمومی درک کردن مطلب Realize:فهمیدن ناگهانی، مثل لامپی که ناگهان در ذهن شما روشن می شود. Figure out: فهمیدنی که به حل معما ی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Understand: فهمیدن، واژه عمومی درک کردن مطلب Realize:فهمیدن ناگهانی، مثل لامپی که ناگهان در ذهن شما روشن می شود. Figure out: فهمیدنی که به حل معما ی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Understand: فهمیدن، واژه عمومی درک کردن مطلب Realize:فهمیدن ناگهانی، مثل لامپی که ناگهان در ذهن شما روشن می شود. Figure out: فهمیدنی که به حل معما ی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمام اطلاعات ناقصی که ما می دانیم این است که

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"as far as we can tell" or "based on what we currently know. " "تا آنجا که می توانیم بگوییم" یا "بر اساس آنچه در حال حاضر می دانیم. "

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

آقا شایان، در"آغوش گرفتن" و "بغل کردن" هر دو یکی است و ترجمه مناسبی برای hug و cuddle نیست. hug یعنی بغل کردن یا در آغوش گرفتن cuddle یعنی "دست به ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

معانی ذکر شده دقیق نیستند، luggage یعنی هر نوع چمدان، کیف یا ساک که برای سفر استفاده می شود. این یک اصطلاح گسترده تر و عام است. شامل تمام چمدان ها به ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

معانی ذکر شده دقیق نیستند، luggage یعنی هر نوع چمدان، کیف یا ساک که برای سفر استفاده می شود. این یک اصطلاح گسترده تر و عام است. شامل تمام چمدان ها به ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Departure lounge یعنی سالن مفارقت، سالن جدایی، یا سالن عزیمت. در فرودگاه یک سالن برای انتظار و خرید است که عملا یک مرحله قبل از پرواز و یک مرحله بعد ...