تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Board به معنای تابلو و Departure به معنای عزیمنت یا مفارقت است. در نتیجه departure board می شود: تابلو [نمایش زمان] مفارقت. تابلو مفارقت تابلو عزی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Senior یعنی ارشد، بزرگ، قدیمی Senior partner یعنی شریک تجاری بزرگتر، که قدرت و نفوذ بیشتری در تصمیم گیری آینده شرکت داره شریک ارشد، شریک بزرگ، شریک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Faint یعنی ضعف یا بیهوشی و بیهوش شدن اما وقتی صفت باشد یعنی ضعیف یا کم رنگ. Faintest Idea یعنی ضعیف ترین دلیل، کم ترین دلیل، کمرنگ ترین دلیل [I ha ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Faint یعنی ضعف یا بیهوشی و بیهوش شدن اما وقتی صفت باشد یعنی ضعیف یا کم رنگ. Faintest یعنی ضعیف ترین یا کمرنگ ترین [I haven't the faintest [idea ...

پیشنهاد
٠

هیچ کدام از ترجمه ها دقیق نبود. Faint یعنی ضعف یا بیهوشی و بیهوش شدن اما وقتی صفت باشد یعنی ضعیف یا کم رنگ. [I haven't the faintest [idea ۱ - من ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Faint یعنی ضعف یا بیهوشی و بیهوش شدن اما وقتی صفت باشد یعنی ضعیف یا کم رنگ. [I haven't the faintest [idea ۱ - من ضعیف ترین دلیل این را ندارم که. . ...

پیشنهاد
٠

یک اصطلاح توهین آمیز و بسیار نامودبانه به معنای آسیب زدن به اموال کسی، خیانت کردن یا کثیف شدن چیزی. ۱ - ریدن به هیکل کسی ۲ - ریده شدن به چیزی ( متع ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

شخص کلیدی شخصیت کلیدی کسی که در تاریخ نقش مهمی ایفا کرده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Legumes یعنی گیاهانی که دانه حبوبات را پرورش می دهند. یا غلاف نخود یا لوبیا، بدون دانه داخل آن، چون میوه گیاه نیست. Pulses: یعنی حبوبات یا دانه های ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Legumes یعنی گیاهانی که دانه حبوبات را پرورش می دهند. یا غلاف نخود یا لوبیا، بدون دانه داخل آن، چون میوه گیاه نیست. Pulses: یعنی حبوبات یا دانه های ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Legumes یعنی گیاهانی که دانه حبوبات را پرورش می دهند. یا غلاف نخود یا لوبیا، بدون دانه داخل آن، چون میوه گیاه نیست. Pulses: یعنی حبوبات یا دانه های ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Legumes یعنی گیاهانی که دانه حبوبات را پرورش می دهند. یا غلاف نخود یا لوبیا، بدون دانه داخل آن، چون میوه گیاه نیست. Pulses: یعنی حبوبات یا دانه های ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتری رو گازی، کتری ای که روی گاز حرارت می بیند و آب را می جوشاند.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتری گازی، کتری ای که رو اجاق گاز حرارت می بیند تا آب را بجوشاند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بعنوان ارجاعی از دما یعنی نه گرم نه سرد یعنی معتدل، ملایم و مناسب خیلی خیلی گرم، جوشیدن: Boiling خیلی گرم، داغ: Hot گرم: Warm نه گرم نه سرد ( خنک c ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعنوان ارجاعی از دما یعنی سرد در حد سرد شدن اعضای بدن یا اشیاء اما نه خیلی سرد خیلی خیلی گرم، جوشیدن: Boiling خیلی گرم، داغ: Hot گرم: Warm نه گرم نه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بعنوان ارجاعی از دما یعنی گرم اما نه خیلی گرم خیلی خیلی گرم، جوشیدن: Boiling خیلی گرم، داغ: Hot گرم: Warm نه گرم نه سرد ( خنک cold ) ( ملایم mild ) ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعنوان ارجاعی از دما یعنی خیلی گرم در حد داغ شدن اعضای بدن یا اشیاء خیلی خیلی گرم، جوشیدن: Boiling خیلی گرم، داغ: Hot گرم: Warm نه گرم نه سرد ( خنک ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعنوان ارجاعی از دما یعنی خیلی خیلی گرم در حد جوش آمدن و پختن خیلی خیلی گرم، جوشیدن: Boiling خیلی گرم، داغ: Hot گرم: Warm نه گرم نه سرد ( خنک cold ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعنوان ارجاعی از دما در آب و هوا یعنی خیلی سرد در حد یخ زدن خیلی خیلی گرم، جوشیدن: Boiling خیلی گرم، داغ: Hot گرم: Warm نه گرم نه سرد ( خنک cold ) ( ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

یعنی سرد، با cold مترادف و هم معنی است خیلی خیلی گرم، جوشیدن: Boiling خیلی گرم، داغ: Hot گرم: Warm نه گرم نه سرد ( خنک cold ) ( ملایم mild ) : Cool ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعنوان ارجاعی از دما دوتا معنی میده ۱ - نه خیلی گرم نه خیلی سرد: خنک ( متوسط و مناسب ) ۲ - سرد ( به معنای منفی ) مثلا تابستان سرد خیلی خیلی گرم، ج ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

nice: خوب lovely : خیلی خوب، دوست داشتنی great : عالی wonderful : بسیار عالی ، فوق العاده، شگفت انگیز excellent : بسیار بسیار عالی، خارق العاده، شگفت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

nice: خوب lovely : خیلی خوب، دوست داشتنی great : عالی wonderful : بسیار عالی ، فوق العاده، شگفت انگیز excellent : بسیار بسیار عالی، خارق العاده، شگفت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

nice: خوب lovely : خیلی خوب، دوست داشتنی great : عالی wonderful : بسیار عالی ، فوق العاده، شگفت انگیز excellent : بسیار بسیار عالی، خارق العاده، شگفت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

nice: خوب lovely : خیلی خوب، دوست داشتنی great : عالی wonderful : بسیار عالی ، فوق العاده، شگفت انگیز excellent : بسیار بسیار عالی، خارق العاده، شگفت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

nice : خوب lovely : خیلی خوب، دوست داشتنی great : عالی wonderful : بسیار عالی ، فوق العاده، شگفت انگیز excellent : بسیار بسیار عالی، خارق العاده، شگف ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

واژه pudding از کلمه فرانسوی boudin ( سوسیس ) گرفته شده اما طی گذشت زمان به دو معنا ارتقا پیدا کرد. ۱ - یک دسر شیرین که حالت خامه ای دارد و از شیر، آ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

به ندرت دیدم کسی به معنای درست آن در پارسی اشاره کند زیرا معادل دقیق ندارد. اما بعد از مطالعات شخصی به این نتیجه رسیدم که معادل دقیق آن "رها کردن/شدن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "Caliber" یا "کالیبر" از کلمه عربی "qālib" یا "قالب" به معنی "شکل, " "فرم, " یا "مدل" گرفته شده است. این کلمه در دهه 1560 وارد زبان انگلیسی شد و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت و قید: ایالتی. ( مربوط به ایالات آمریکا یا ایالات کشور دیگر )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سازوارگی یا constituency در زبانشناسی به چه معناست ؟

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نقل قول یا Reported Speech یک سر فصل گرامری ( دستور زبان ) است که درباره قواعد نقل قول کردن در زبان انگلیسی بحث می کند. این موضوع شامل دو حالت گفتار ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٩

Mind اینجا فعل است و به معنای مخالف هستی. . . یا اذیت می شوی. . . به همین دلیل ممکن است معنای سوال را متوجه نشوید و در جواب اشتباه فاحش کنید. بگذارید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در بریتانیا معنای نسبتا و pretty داره اما در امریکا معنای کاملا و very

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مراسم وداع یا بدرقه یک فرد موقع خروج او از یک سازمان، دانشگاه، مرگ و. . . به منظور اظهار حسن نیت و آرزوی سلامتی یا. . . an occasion at which people ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی کسل کننده، کاملا کسل کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسیار وحشتناک، کاملا ناخوشایند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار افتضاح، بسیار وحشتناک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماده اصلا ترجمه درستی برای این واژه نیست. طبق تعریف دیکشنری آکسفورد بهترین ترجمه "جسم" است چون باید از نظر فیزیکی وجود داشته باشد اما ماده می تواند گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Is supposed to قرار است که. . . Was supposed to قرار بود که. . .