ترجمههای ایمان (٢١)
همانطور که از پنجره بیرون را نگاه میکردم، خرگوشی را دیدم که به آن سمت حیاط دوید.
آیا شرکت رویه رسمی شکایت داره؟
دولت تاکنون از بیان دقیق سیاستها و برنامه های خود خودداری کرده است.
اکنون تعداد کمی از مردان واژه ریاضیات را هجی میکنند
قهوه اینقدر پره که ممکنه سر ریز کنه
این هتل پذیرای مهمانان زیادی بوده است.
او تصمیم گرفت با اتهام زننده اش ( کسی که بهش اتهام زده ) رو در رو شود
سیاستمدار فاسد از قبول رشوه کاملا خوشحال بود.
اگه تا 19 دسامبر خبری از شما به ما نرسید . . .
چند روزه که کسالت داری. چرا نمیری دکتر؟
اون خانم با ناله گفت: همین الانش احساس دریازدگی میکنم
او اینجا در جایگاهی نیست که دستور بده. او اینجا در جایگاهی نیست که حرف حرف اون باشه
خواهرم همیشه سر هیچی جنجال به پا میکنه. خواهرم همیشه بیخودی جنجال به پا میکنه
یه جمله تقریبا رسمی هست. معادل غیر رسمی اون را میشه اینطور نوشت: I want to ask you about language courses
مصیبت به اندازه کافی سخته، چه برسه به اینکه غم و اندوه رو مخفی کنی
او همیشه ازم انتظار داره با نقشه هاش موافقت کنم.
پولی که بدهکار هستی را کی میتونی برگردونی؟
اونها به پسر تازه وارد زور میگفتند، تا اینکه او راهی برای مقابله باهاشون پیدا کرد