تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

از اونجا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

باعث افتخار: It's my pleasure. باعث افتخارمه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

با مُد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دائما کار کردن There is a lot of snow, but the buses and trains are running perfectly. یه عالمه برف هست، ولی تمام اتوبوس ها و قطار ها دارن بدون هیچ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بدون هیچ ایرادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فهمیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

حوادث رانندگی ، تصادفات رانندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

اصیل: It's a real authentic house این یه خونه ی اصیل واقعیه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

قرار گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا اینجاییم. . we can see inside the Milad Tower as we are here میتونیم داخل برج میلاد رو ببینیم تا اینجاییم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا اینجاییم. . we can see inside the Milad Tower as we are here میتونیم داخل برج میلاد رو ببینیم تا اینجاییم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خط کشیدن، ضربدر کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سیستم گرمایشی: ?Is there heat in the house سیستم گرمایشی ، هست ( وجود داره ) توی خونه؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سیستم تهویه مطبوع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

. Dad, turn on the air conditioning بابا، کولر رو روشن کن. ( کولر خودرو )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به کولر ماشین نیز میگن air conditioning

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

قطار تو شهری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

get lost: گم شدن . I always get lost in London همیشه توی لندن گم میشم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سر درآوردن از : The car finally ended up in a garage. در نهایت ماشین سر از توی یک تعمیرگاه در اورد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جا ماندن: . I always miss the bus من همیشه از اتوبوس جا میمونم. دلتنگ شدن: . I sometimes miss my friend گاهی اوقات دلم برا دوستم تنگ میشه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

جمعش میشه leaves

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

عدم وابستگی، استقلال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

leaf یعنی برگ ولی اگه بخوایم بگیم برگ ها میگیم: leaves

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یه نکته اینکه: برای بیان احساس از جمله مثال های زیر و امثالشون، از افعال to be استفاده میشه و نباید از have یا has استفاده کرد. مثال: . People are in ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

احساس بدی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جو: . I love the atmosphere at work جو محل کارم رو دوست دارم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

جابجا شدن، رفت و آمد کردن: . Today, it's so easy to get around امروزه جابجا شدن ( رفت و آمد کردن ) خیلی راحته. ( رفتن از جایی به جای دیگر با وسایل نق ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

رسم و رسوم: . I'm going to learn about Chinese culture and customs میخوام در باره فرهنگ و رسم و رسوم های چینی یاد بگیرم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

گذاشتن: . Leave the car in the parking lot ماشین رو توی پارکینگ بذار. جا گذاشتن: . I always leave my bag on the bus همیشه کیفمو توی اتوبوس جا میذارم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فصل پر توریست: high season فصل کم توریست: low season فصل توریستی: tourism season . in Shiraz, our high season is in the spring