پیشنهاد‌های حسین قربانی (مدرس سه زبان) (٣,١٦٧)

بازدید
٢,٥٢١
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هرکدام یکی مثال: You can choose either the blue shirt or the green one. می توانید یا پیراهن آبی را انتخاب کنید یا یکی از آنها را. *آموزش زبانهای ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همتا / هم سن و سال مثال: She respected her peers for their hard work. او به همتایانش به خاطر کار سختشان احترام می گذاشت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نقض / تخلف مثال: The company was fined for environmental violations. شرکت به خاطر تخلفات زیست محیطی جریمه شد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشپزخانه مثال: She was cooking dinner in the kitchen when the phone rang. وقتی تلفن زنگ زد، او در آشپزخانه داشت شام پخته می کرد. *آموزش زبانهای ان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اهمیت مثال: The discovery has great significance for medical research. کشف برای تحقیقات پزشکی اهمیت بسیاری دارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

مخلوط / آمیزه مثال: The cake batter is a mixture of flour, sugar, and eggs. خمیر کیک یک مخلوط از آرد، شکر و تخم مرغ است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مدرک / درجه مثال: She received her bachelor's degree from the university. او مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه دریافت کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

جرم مثال: The police are investigating the crime. پلیس در حال بررسی جرم است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

احساس مثال: His speech stirred up strong emotions in the audience. سخنرانی او احساسات قوی را در مخاطبان برانگیخت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی است ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چادر مثال: They pitched their tent by the river for the night. آن ها چادرشان را برای شب کنار رودخانه برپا کردند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

برج مثال: The tower overlooked the entire city. برج کل شهر را نظارت می کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسب کردن مثال: She earns a good salary at her job. او در شغلش حقوق خوبی کسب می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجیح مثال: My preference is to eat out rather than cook. ترجیح من این است که بیرون غذا بخورم تا آشپزی کنم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

آویزان کردن مثال: They decided to hang the painting in the living room. آن ها تصمیم گرفتند تابلو را در اتاق نشیمن آویزان کنند. *آموزش زبانهای انگل ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرد مثال: She shivered in the cold wind. او در باد سرد رعد و برق رعد و برق لرزید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

توافق مثال: They reached a settlement after months of negotiations. آن ها پس از ماه ها مذاکره به توافق رسیدند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیرنظامی مثال: The civilians were evacuated from the war zone. غیرنظامیان از منطقه جنگی اخراج شدند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخیل مثال: Children have vivid imaginations. کودکان تخیلات زنده ای دارند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یا مثال: You can have tea or coffee with your breakfast. می توانید با صبحانه تان چای یا قهوه بخورید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حل کردن مثال: They resolved their differences through negotiation. آن ها اختلافات خود را از طریق مذاکره حل کردند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی است ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

معیارها مثال: The criteria for admission to the program are very strict. معیارهای پذیرش در برنامه بسیار سخت است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

سهم مثال: He has a significant stake in the company's success. او سهم قابل توجهی در موفقیت شرکت دارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاملاً مثال: She was quite happy with the results. او از نتایج کاملاً راضی بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

موفقیت مثال: Hard work is often the key to success. کار سخت اغلب کلید موفقیت است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مکان مثال: They chose a beautiful site for their picnic. آن ها برای پیک نیک خود یک مکان زیبا را انتخاب کردند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عزیز مثال: My dear friend, I miss you. دوست عزیزم، دلتنگت هستم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دانه مثال: She measured out a grain of rice. او یک دانه برنج را اندازه گیری کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبزیجات مثال: She bought fresh vegetables from the market. او سبزیجات تازه را از بازار خرید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رشد کردن مثال: Plants need sunlight and water to grow. گیاهان برای رشد به نور خورشید و آب نیاز دارند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنهانی مثال: He cast a surreptitious glance at the document on her desk. او به سندی روی میز او نگاهی پنهانی انداخت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نزدیک مثال: The shop is near the park. فروشگاه نزدیک پارک است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرتکب شدن مثال: He was arrested for committing a serious crime. او به اتهام ارتکاب جرم جدی دستگیر شد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناپدید شدن مثال: The magician made the rabbit disappear with a wave of his wand. جادوگر با یک موشکافت جادویی خرگوش را ناپدید کرد. *آموزش زبانهای ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ژنتیک مثال: Genetic factors play a significant role in determining your health. عوامل ژنتیکی نقش مهمی در تعیین سلامتی شما ایفا می کنند. *آموزش زبا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

متعجب مثال: She was pleasantly surprised by the unexpected gift. او از هدیه غیرمنتظره به طرز خوشایندی متعجب شد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

لباس مثال: She bought new clothing for the upcoming wedding. او برای عروسی آینده لباس های جدیدی خرید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زلزله مثال: The earthquake caused widespread damage to buildings. زلزله باعث خسارت های گسترده ای به ساختمان ها شد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی اس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاکستری مثال: The sky turned gray before the storm. آسمان پیش از طوفان خاکستری شد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کارت مثال: I sent her a birthday card with a heartfelt message. من به او یک کارت تبریک تولد با یک پیام صمیمی ارسال کردم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

دولت مثال: He inherited a large fortune from his grandfather. او یک دولت بزرگ از پدربزرگش به ارث برد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرم افزار مثال: This software helps you manage your finances. این نرم افزار به شما کمک می کند مالیات خود را مدیریت کنید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محدود مثال: The company has a limited budget for advertising. شرکت برای تبلیغات بودجه ای محدود دارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تولد مثال: We celebrated her birthday with a surprise party. ما تولد او را با یک مهمانی غافلگیرانه جشن گرفتیم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعدی مثال: Please complete this task and move on to the next one. لطفا این کار را تکمیل کنید و به کار بعدی بروید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی است ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جذاب مثال: The new design made the product more attractive to customers. طراحی جدید باعث شد محصول برای مشتریان جذاب تر باشد. *آموزش زبانهای انگلیس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعهد مثال: It is my obligation to attend the meeting. حضور در جلسه بر عهده ام است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رقابت کردن، مسابقه دادن مثال: They competed for the gold medal. آن ها برای مدال طلا رقابت کردند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

درس، درس زدن مثال: She learned an important lesson from her mistake. او از اشتباهش یک درس مهم یاد گرفت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

منطقه، حومه مثال: She works in the financial district. او در منطقه ی مالی کار می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

او را، به او مثال: I gave him the book. کتاب را به او دادم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی