پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٨٠)
تخریب کردن شخصیت به باد انتقاد گرفتن
با کسی فرار کردن دزدیدن و فرار کردن
بدون هیچ چشم داشتی
مطمئن شو/ بشید که. . .
کنار گذاشتن برای روز مبادا در مواقع سختی به سراغ کسی یا چیزی رفتن
عمیق بریدن، تا استخوان بریدن
دست از مسخره بازی برداشتن دست از وقت تلف کردن برداشتن
اتفاق افتادن، به کار افتادن
کتک زدن، از پا درآوردن قاطعانه شکست دادن، درهم کوبیدن
شادی کردن، خوش گذراندن، ورجه ورجه کردن
مقتدرانه رفتار کردن، تحت کنترل گرفتن
جار و جنجال به پا کردن
دفتر کل خرید
اعتقاد داشتن
باید انجام داد نیاز است انجام شود
دلم به شدت. . . می خواد. I'm dying for a cold drink. دلم به شدت یه نوشیدنی خنک می خواد.
برام سخته که. . .
دلم می خواد
مجبورم
دل شخصی برای شخصی سوختن
یه مشکلی داره. . .
این یه بی احترامیه ( بی عدالتیه )
اجازه داشتن
تقاضای لطف کردن
هم آغوشی کردن با هم خوابیدن
در جزییات غرق شدن و تصویر کلی رو گم کردن. دید دراز مدت و استراتژیک نداشتن. جمع بندی نکردن از اتفاقات و عدم توانایی در پی بردن به اصل ماجرا.
جوش آوردن
با گام های سریع و کوتاه دویدن چهار نعل دویدن
کوتاه
رادار کنترل سرعت
بی شرف
لوازم ضروری
من باید. . .
مایلم دوست دارم
می خوام. . .
نسخه ساده یک چیزی. بدون امکانات اضافی. بیشتر در نرم افزار به کار میره، ولی برای چیزهای دیگه هم میشه استفاده کرد.
اجازه بده اجازه بدید
طول می کشه. . .
می تونستی
باید
به نظر میرسی. . .
اجازه دارم. . . ؟ امکانش هست. . . ؟ Can i attend the class? اجازه دارم در کلاس شرکت کنم؟
میشه. . . ؟ امکانش هست. . . ؟
مو کوتاه کردن اصلاح کردن
خواهد بود .
ظاهرا گویا
نظرت چیه؟؟ موافقی؟؟
بیایید. . . Let us not get too excited. بیایید خیلی هیجان زده نشیم.
نشان دادن، تبدیل کردن
دوباره درآمدن دوباره رشد کردن